نظریه شماره 7/95/1827 مورخ 1395/08/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/95/1827
شماره نظریه۷/۹۵/۱۸۲۷
شماره پرونده۹۵-۱۶۸/۱-۱۱۴۴
تاریخ نظریه۱۳۹۵/۰۸/۰۴

نظریه شماره ۷/۹۵/۱۸۲۷ مورخ ۱۳۹۵/۰۸/۰۴ اداره کل حقوقی قوه قضاییه: الف) ظاهر عبارت «...یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشود....» مذکور در ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، حکایت از «وکیل تعیینی» دارد و یا در مواردی است که با عجز از تعیین وکیل و یا امتناع از معرفی وکیل، دادگاه برای متهم، وکیل تسخیری تعیین کرده است و متهم نیز حضور داشته است. در نتیجه، در حالتی که متهم، متواری یا مجهول المکان باشد، نظر به این که اصولاً ارتباطی بین وکیل تسخیری و موکل وجود ندارد، رأی صادره، غیابی محسوب می گردد و مطابق مقررات، هر زمانی که محکومٌ علیه رأی غیابی، از آن مطلع گردد و به آن اعتراض نماید، در همان دادگاه قابلیت واخواهی دارد.


ب) وکیل تسخیری در فرض سؤال حق واخواهی ندارد زیرا مستفاد از مواد ۴۰۶ و ۴۰۷ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ آن است که حق واخواهی از زمانی ایجاد می گردد که محکوم علیه از صدور حکم غیابی مطلع گردد و در فرض سؤال که بین وکیل تسخیری و موکل ارتباطی وجود ندارد مفروض آن است که محکوم علیه از رأی صادره بی اطلاع است و برای او هنوز حق واخواهی ایجاد نشده است تا وکیل تسخیری در مقام استیفای آن برآید.


ج) با توجه به پاسخ بند ب این پرسش منتفی است./ب ه