نظریه شماره 7/97/1161 مورخ 1397/08/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/97/1161
شماره نظریه۷/۹۷/۱۱۶۱
شماره پرونده۱۸۱۰-۱/۱۲۷-۹۶
تاریخ نظریه۱۳۹۷/۰۸/۰۵

استعلام: در یک دعوی حقوقی خوانده دارای دو وکیل می باشد که منفردا و مجتمعا وکالت دارند دادگاه بدوی پس از صدور حکم محکومیت دادنامه مربوطه را فقط به وکیل اول خوانده ابلاغ می نماید و ایشان نیز به وکالت از خوانده مبادرت به تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی می نماید که به علت نقص در پرداخت هزینه دادرسی فقط به وکیل اول ابلاغ می گردد که رفع نقص نماید و نهایتا به علت عدم رفع نقص قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی صادر می شود در همین زمان وکیل دوم خوانده با مراجعه به دادگاه و ادعای عدم اطلاع از موضوع خواستار ابلاغ حکم صادره می شود که پس از ابلاغ نسبت به حکم مذکور اعتراض و پرونده در دادگاه تجدیدنظرخواهی مطرح می گردد حال با توجه به مقدمه فوق و اینکه سابقا وکیل اول خوانده نسبت به حکم صادره اعتراض نموده بود و به علت عدم رفع نقص قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر شده است آیا حق تجدیدنظرخواهی وکیل دوم خوانده نسبت به حکم یاد شده باقی است؟ یا با توجه به صدور قرار رد دادخواست می بایست بدوا نسبت به قرار صادره اعتراض و مدعی عدم ابلاغ اخطار رفع نقص و نهایتا خواهان نقض قرار رد و قبول دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیمی وکیل اول نسبت به حکم اولیه باشد به عبارت دیگر پس از اینکه خوانده با وکالت وکیل اول خود نسبت به حکم تجدیدنظرخواهی نمود آیا می تواند مجددا با وکالت وکیل دوم خود نسبت به همان حکم اعتراض نماید.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

درصورتی که احد از اصحاب دعوی دو نفر را به عنوان وکیل به طور منفردا یا مجتمعا به دادگاه معرفی نماید، اوراق قضایی و از جمله دادنامه باید به هریک از وکلا ابلاغ گردد. مبداء احتساب مهلت تجدیدنظر هر کدام از وکلا به صورت انفرادی، تاریخ ابلاغ رأی به خود آن وکیل خواهد بود. بنابراین، در فرض مطروحه که دادنامه به وکیل اول ابلاغ شده اما به وکیل دوم ابلاغ نشده است و وکیل اول دادخواست تجدیدنظر تقدیم نموده و در پی اخطار رفع نقص این دادخواست رد شده است، اولا گرچه عدم ابلاغ دادنامه به وکیل دوم تخلف از قانون است، اما باعث نمی شود که وکیل دوم بتواند دادخواست دیگری تحت عنوان دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیم کند. زیرا با یک بار تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی، حق تجدیدنظرخواهی محکوم علیه استیفا شده است و تکرار آن بلاوجه است. ثانیا هرگاه دو نفر وکیل درپرونده معرفی شده و هر کدام انفرادا اختیار اقدام داشته باشد، عدم اقدام وکیل دیگر برای تجدیدنظر خواهی به معنای زوال سمت وکالت وی نیست، به ویژه آنکه در فرض مطروح دادنامه به وکیل دوم ابلاغ نشده است تا بتواند اختیار خود را اعمال کند بنابر این وی نیز حق اعتراض به قرار رد دادخواست تجدیدنظر خواهی و رفع نقص را دارد.