نظریه شماره 7/98/516 مورخ 1398/11/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/98/516
شماره نظریه۷/۹۸/۵۱۶
شماره پروندهک ۶۱۵-۸۶۱-۸۹
تاریخ نظریه۱۳۹۸/۱۱/۲۰

استعلام: شکایتی در دادسرا از نهاد دولتی علیه فردی مطرح شده در مراحل مقدماتی دادسرا به علت فقد ادله اثباتی و عدم وقوع بزه قرار منع تعقیب مشتکی عنه را صادر نموده قرار به تایید دادستان رسیده و به اداره متبوع ابلاغ شده ظرف ده روز قابل اعتراض بوده در فرجه قانونی شاکی به آن اعتراض نکرده خارج از فرجه قانونی به قرار مزبور اعتراض نموده دادگاه کیفری ۲ بدون توجه به حقوق مکتسبه مشتکی عنه و اعتبار امر مختومه دستور اخذ و آخرین دفاع و جلب به محاکم را صادر نموده و حکم به محکومیت مشتکی عنه را صادر می نماید و رای صادره اعتراض شده در دادگاه تجدیدنظر مطرح رسیدگی است .

۱-با توجه به انقضاء مدت اعتراض و قطعی شدن قرار منع تعقیب آیا بدون درخواست دادستان پس از کشف دلایل جدید دادگاه کیفری ۲ می تواند دستور جلب به محاکم را و اخذ دفاع و آخرین دفاع و تامین را صادر کند یا خیر؟

۲-با توجه به اعتبار امر مختومه از حیث قطعیت رای منع تعقیب آیا امکان صدور رای به محکومیت مشتکی عنه وجود دارد؟

۳-در صورتی که دلایل جدیدی کشف شود آیا دادگاه کیفری ۲ بدون درخواست دادستان می تواند دستور تعقیب مجدد مشتکی عنه را صادر نماید؟

۴-تکلیف دادگاه تجدیدنظر در رسیدگی به اعتراض چیست./ع

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱ و ۳ و ۴- مستفاد از مواد ۲۷۰، ۲۷۱ و ۲۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ مرجع رسیدگی نسبت به اعتراض به قرار منع تعقیب صادره از دادسرا، دادگاه کیفری ذی ربط است و تشخیص طرح آن در موعد قانونی یا خارج از موعد بودن اعتراض، با دادگاه مزبور است ولذا چنان چه دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض با پذیرش عذر موجه موضوع ماده ۴۳۲ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و نیز با پذیرش وارد بودن اعتراض قرار جلب به دادرسی صادر کند و متعاقبا پرونده امر پس از انجام اقدامات قانونی، وفق ماده ۲۷۶ قانون یادشده در دادگاه کیفری مطرح و مورد رسیدگی و صدور رأی قرار گیرد، تشریفات و ترتیبات رسیدگی یادشده و نیز رسیدگی به تجدیدنظرخواهی تابع عمومات حاکم بر دادرسی کیفری بوده و موجب قانونی جهت نقض رأی مورد تجدیدنظر یا صدور حکم به برائت به لحاظ قطعی محسوب کردن قرار منع تعقیب صادره وجود ندارد. بدیهی است که دادگاه بدوی بدون احراز موجه بودن اعتراض خارج از مهلت نمی تواند وارد رسیدگی شود؛ و چون عدم رعایت این تشریفات مطابق تبصره ماده ۴۵۵ قانون پیش گفته، از مواردی است که به اساس رأی خدشه وارد می کند، دادگاه تجدید نظر باید رأی صادر شده از دادگاه بدوی را نقض کند.

۲- تقاضای تعقیب مجدد موضوع ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ باید از طریق دادستان یا مقام ارجاع به شعبه رسیدگی کننده ارجاع شود. بنابراین شعبه دادگاه حتی در صورت کشف دلایل جدید هم رأسا و بدون ارجاع نمی تواند شروع به تعقیب کند؛ مگر در مواردی که پرونده به طور مستقیم در دادگاه رسیدگی می شود که در این صورت دادگاه به عنوان متکفل امر تحقیقات مقدماتی می تواند بر اساس ماده ۲۷۸ قانون یادشده اقدام نماید