نقش دول ثالث در الزام به رعایت اصل وفای به عهد و حاکمیت قانون

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نقش دول ثالث در الزام به رعایت اصل وفای به عهد و حاکمیت قانون
عنواننقش دول ثالث در الزام به رعایت اصل وفای به عهد و حاکمیت قانون
رشتهحقوق بین الملل
دانشجوایدا مخترع
استاد راهنماحسینقلی رستم زاد
استاد مشاوررزا قراچورلو
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۹۰
دانشگاهدانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی



نقش دول ثالث در الزام به رعایت اصل وفای به عهد و حاکمیت قانون عنوان پایان نامه ای است که توسط ایدا مخترع، با راهنمایی حسینقلی رستم زاد و با مشاوره رزا قراچورلو در سال ۱۳۹۰ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی دفاع گردید.

چکیده

حقوق بین الملل نماد حاکمیت قانون است ، در این سیستم که فاقد ویژگی های نظام های حقوقی داخلی (به ویژه نیروی پلیس) است. فقط اعتقاد و اعتماد اعضا به قانون ، موجب پویایی تعاملات بین المللی بوده و دولت ها را به سمت اطاعت داوطلبانه ی قواعد سوق می دهد. با ملاحظه ی محدودیت های حاکمیت سنتی دولت ها، وجود اصول کلی حقوقی ، قوانین و مقررات حقوق بین الملل عرفی ، و حقوق مسیولیت بین المللی دولت ها ، طیف گسترده ی حق ها و آزادی های بنیادین انسانی، و حقوق بشر دوستانه ی بین المللی و ... به وجود و حاکمیت قانون در جامعه ی بین الملل پی می بریم. از این رو ، اصل حاکمیت قانون در جامعه ی بین المللی جنبه ی استنباطی دارد .در جامعه بین الملی و سیستم حقوقی آن پلیس و نیروی اجرایی وجود ندارد که اعضا را وادار به اجرا و اطاعت نماید.کما اینکه از قوه قضاییه و قوه مقننه نیز خبری نیست. در چنین شرایطی،دولتها با اطاعت خود از قوانین و تعهداتی که خود بر عهده گرفته اند یا جامعه بین المللی برای آنها به عنوان استانداردهای حداقل رفتاری(تعهدات Erga Omnes ) وضع و تحمیل نموده اند. موجب تقویت حاکمیت قانون می شوند. دولتها با بصیرت، بینش و اعتقاد خودشان تن به اطاعت از قانون و ایفای تعهداتشان می دهند؛ هر چند که این اصل را نمی توان به راحتی اثبات کرد.اما این واقعیت وجود دارد که اصل لزوم وفای به عهد (Pacta Sunt Servanda) بعنوان قانون می بایست رعایت شود و لزوم رعایت آن نه از منافع مادی و موقت دولتها بلکه صرفا به خاطر قانون بودن آن است. اصل لزوم وفای به عهد منبع التزام به رعایت تمامی تعهدات در حقوق بین الملل می باشد. این اصل برای تمامی کشورها بخصوص در روابط معاهداتی شان الزام آور است. صرف نظر از اینکه آنها در حال حاضر با آن موافق باشند یا نه. این اصل یکی از اصول بنیادین حقوق بین الملل می باشد که دولتها موظف به رعایت آن در تمام زمینه ها می باشند.

ساختار و فهرست پایان نامه

مقدمه ۱

بخش اول – اصل التزام به ایفای تعهدات بین المللی در حقوق بین الملل ۴

فصل اول:اصول و مبانی مربوط به اصل لزوم وفای به عهد ۷

گفتار اول:اصل لزوم وفای به عهد و جایگاه آن در حقوق بین الملل ۷

گفتار دوم:مبنای التزام دولتها به ایفای تعهدات بین المللی ۱۰

فصل دوم: نقش دول ثالث در الزام به ایفای تعهدات ۱۶

بخش دوم – اصل حاکمیت قانون در حقوق بین الملل ۲۹

فصل اول – حاکمیت قانون و ارکان و ویژگی های آن ۳۳

گفتار اول: مفهوم اصل حاکمیت قانون و ارتباط آن با حاکمیت ملی دولتها ۳۳

مبحث اول: مفهوم اصل حاکمیت قانون ۳۳

مبحث دوم: اصل حاکمیت قانون و ارتباط آن با حاکمیت ملی دولتها ۳۷

گفتار دوم: ویژگی های اصل حاکمیت قانون ۴۱

الف) حاکمیت قانون به عنوان عامل بازدارنده و تعدیل کننده ی سیاست های کثرت گرایانه ۴۱

ب)استقلال قضایی و تاثیر آن بر تثبیت اصل حاکمیت قانون ۴۵

ج)رعایت آگاهانه و از روی بینش و اراده تعهدات بین المللی توسط دولت ها ۵۰

فصل دوم: نقش دول ثالث در حاکمیت قانون با توجه به رفتار دولتها در قبال نقض قواعد منشور ملل متحد ۵۸

جمع بندی ونتیجه گیری ۷۲

فهرست منابع ۷۵

الف – منابع فارسی ۷۵

ب – منابع انگلیسی ۷۵

کلیدواژه ها

  • زوم وفای به عهد
  • حاکمیت قانون
  • وفای به عهد
  • حکومت قانون
  • حاکمیت ملی
  • جامعه بین المللی
  • نظام حقوقی
  • مسیولیت
  • تعهد قانونی