نقش نظام انتخاباتی در کارآمدی دولت؛ مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نقش نظام انتخاباتی در کارآمدی دولت؛ مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا
عنواننقش نظام انتخاباتی در کارآمدی دولت؛ مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا
رشتهحقوق عمومی
دانشجومحمدحسین بستانی
استاد راهنمااسدالله یاوری
استاد مشاورمحمد جلالی، محمد حسین زارعی
مقطعدکتری
سال دفاع۱۴۰۲
دانشگاهدانشگاه شهید بهشتی


نقش نظام انتخاباتی در کارآمدی دولت؛ مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا عنوان رساله ای است که توسط محمدحسین بستانی، با راهنمایی اسدالله یاوری و با مشاوره محمد جلالی و محمد حسین زارعی در سال ۱۴۰۲ و در مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی دفاع گردید.

چکیده

کارآمدی به عنوان مفهومی میان رشته ای خصیصه ای است که نهاد دولت به عنوان نقطه عزیمت در دانش حقوق عمومی، دوام مشروعیت و پایداری خود را به وسیله آن تضمین کرده و رضایت مندی شهروندان خود را تامین می کند و برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه در جهان معاصر عنصری حیاتی در یک دولت مدرن و مردم سالار و مورد احترام جامعه جهانی است. در این مطالعه توصیفی–تحلیلی که براساس داده های اسنادی به رشته تحریر درآمده است، پرسش اصلی این است که نظام انتخاباتی ایالات متحده آمریکا چه نقشی در کارآمدی دولت آن کشور ایفا می کند؟ برای پاسخ به این پرسش، با واکاوی اجزاء گوناگون نظام انتخاباتی ایالات متحده آمریکا در معنای عام، و همچنین بررسی دقیق مفهوم دولت و نظریه لیبرال دموکراسی مدرن حاکم بر آن، کارکردهای نظام انتخاباتی پیچیده و مفصل ایالات متحده به بوته نقد و ارزیابی گذاشته شده تا معلوم شود ارکان آن نظام انتخاباتی، تا چه میزان بر تحقق مولفه های کارآمدی در نظریه سیاسی حاکم بر دولت آمریکا، تاثیرگذار بوده است؛ در یک ارزیابی کلی از مجموعه بنیادهای قانونی و حقوقی دموکراسی در آمریکا و بررسی آرای قضایی متعدد و رویه ساز انتخاباتی و البته با لحاظ استثنایات معقول، مولفه های مدنی، سیاسی و اقتصادی این نظام انتخاباتی که در چارچوب اهداف پدران بنیان گذار در قانون اساسی این کشور و با عملکرد موازنه بخش و مکمل گونه کنگره و دیوان عالی فدرال آمریکا در منظومه اصل نظارت و تعادل سامان یافته اند، نقشی سازنده در ارتقای اصول دموکراسی و حقوق بشر، پویایی جامعه مدنی، تثبیت عقلانیت سیاسی و حاکمیت قانون، صیانت از اقتصاد آزاد با نقش آفرینی هدفمند و تعدیل گر دولت و تقویت نهادهای حقوقی و سیاسی قابل نظارت به عنوان اساسی ترین ارکان نظری کارآمدی در تیوری حقوقی حاکم بر دولت ایالات متحده، که به لحاظ نظری متقن و به لحاظ عملی پاسخگوست، ایفا می کنند؛ البته مهم ترین مسایل این نظام انتخاباتی در مسیر تحقق اهداف نظریه سیاسی حاکم بر دولت آمریکا نیز موضوع حوزه بندی ناعادلانه نواحی انتخاباتی، بحران نمایندگی کامل سیاسی به ویژه در منطقه واشنگتن دی سی، مساله ضرورت ثبت نام اجباری رای دهندگان در انتخابات و البته گرایش های حزبی و تفاسیر منشاگرایانه قضات دیوان عالی است که عملکرد کارآمد مردم سالاری حاکم بر آن کشور را با چالش مواجه کرده است.

ساختار و فهرست رساله

مقدمه

سوالات پژوهش

روش انجام پژوهش

سابقه مطالعات و تحقیقات پیشین

توجیه پلان و ساماندهی پژوهش

ساختار مفهومی پژوهش

بخش اول: مفاهیم و مبانی نظری

فصل اول: بایسته های دولت کارآمد

مبحث اول: آشنایی با ابعاد مفهوم کارآمدی

مبحث دوم: کارآمدی از منظر نظریه های سیاسی دولت

مبحث سوم: شاخصه های دولت کارآمد در نظریه لیبرالیسم مدرن

فصل دوم: نظام انتخاباتی ایالات متحده آمریکا

مبحث اول: شمای کلی و ارکان مردم سالاری در آمریکا

مبحث دوم: مولفه های بنیادین نظام نمایندگی در آمریکا

مبحث سوم: مختصات نظام انتخاباتی فدرال در آمریکا

جمع بندی بخش اول

بخش دوم: نظام انتخاباتی آمریکا در آزمون کارآمدی لیبرالیسم مدرن

فصل اول: مولفه های مدنی و سیاسی کارآمدی

مبحث اول: انتخابات و حقوق بنیادین

مبحث دوم: انتخابات و جامعه مدنی

فصل دوم: مولفه های اقتصادی و اداری کارآمدی

مبحث اول: نظام مالی انتخابات

مبحث دوم: نظام اداری انتخابات

جمع بندی بخش دوم

برآمد

فهرست منابع

کلیدواژه ها

  • کارآمدی
  • نظریه سیاسی دولت
  • لیبرالیسم مدرن
  • نظام انتخاباتی
  • ایالات متحده آمریکا