وضعیت حقوقی سرزمین های عربی اشغال و تصرف شده رژیم اشغال گر قدس

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
وضعیت حقوقی سرزمین های عربی اشغال و تصرف شده رژیم اشغال گر قدس
عنوانوضعیت حقوقی سرزمین های عربی اشغال و تصرف شده رژیم اشغال گر قدس
رشتهحقوق بین الملل
دانشجوقاسم آقایی
استاد راهنماباقر میرعباسی
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۷۷
دانشگاهدانشگاه تهران



وضعیت حقوقی سرزمین های عربی اشغال و تصرف شده رژیم اشغال گر قدس عنوان پایان نامه ای است که توسط قاسم آقایی، با راهنمایی باقر میرعباسی در سال ۱۳۷۷ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران دفاع گردید.

چکیده

حقوق بین الملل در قضیه اراضی اشغالی فلسطین و دیگر کشورهای عربی همانند یک شمشیر دولبه عمل کرده است که گاهی با ارایه یک باور عمومی، اراضی متعلق به آنها را به اسراییل داده است و گاهی با عدم پیدایش چنین باوری، حقوق اعراب را محترم شمرده است . با بررسی وضعیت سرزمین های اشغالی اعراب ، نقشی را که در این میان باور عمومی (Opinio juris) بازی کرده است ، بخوبی، درمی یابیم. در موارد متعدد، باور عمومی نقشی فراتر و بالاتر از قطعنامه های شورای امنیت و مجمع عمومی، معاهدات دو یا چندجانبه و حتی اصول و قواعد منشور و قواعده آمره بین المللی بازی کرده است . مگر نه این است که مجمع عمومی در قطعنامه ۱۸۱ خود تنها بخشی از فلسطین را به تشکیل کشور یهودی اختصاص داده بود؟ و مگر نه این است که اسراییل در موارد متعدد خود را ملزم به اجرای این قطعنامه دانسته بود؟ مگر نه این است که توافق های ترک مخاصمه بین اسراییل و کشورهای عربی همسایه آن توافق هایی نظامی بود که به صراحت اعلام می داشت مرزهای معین شده در آن مرزهایی سیاسی نیست و تنها خطوط آتش بس را معین می نماید؟ و مهمتر از همه، مگر اصل "عدم تحصیل اراضی با زور" یااصل "تجاوز نباید هیچ ثمری بدهد" یا ممنوعیت تهدید به توسل به زور مندرج در ماده (۴) ۲ منشور، اصول عرفی و یا، حتی، آمره نیستند که از مقدس ترین اصول حقوق بین الملل بشمار می رود؟ پس چطور است که قاعده "باور عمومی و اعتقاد اعضای جامعه بین المللی" همه آنها را باطل و بی اثر نموده و حرف خود را بر کرسی می نشاند و بعضی از اراضیی را که اسراییل برخلاف همه اصول و قواعد حقوق بین الملل به اشغال درآورده بود، متعلق به آن کشور می شناسد؟ با این وجود، نباید در خصوص حقوق بین الملل و قاعده باور عمومی بطور یکطرفه قضاوت کرد زیرا، همین قاعده در مورد اراضی اشغالی ۱۹۶۷ دقیقا در جهت منافع اعراب عمل کرده است . بدین ترتیب که، باور عمومی بین المللی هیچگاه معتقد به تعلق این اراضی به اسراییل نشده بلکه برعکس ، مجمع عمومی ملل متحد، همه ساله، قطعنامه هایی در لزوم رعایت حقوق مردم سرزمین های اشغالی و خروج اسراییل از این سرزمین ها صادر می نماید. قاعده باور عمومی، یکجای دیگر هم به کمک اعراب آمده و آن در خصوص حق ملت فلسطین به تشکیل کشور مستقل خود و حق تعیین سرنوشت می باشد. همچنانکه گفتیم، قطعنامه ۲۴۳ شورای امنیت موضوع فلسطین و فلسطینی ها را به کلی مورد فراموشی قرار داده بود اما، توجه روزافزونی که به فلسطینی ها و حقوق آنها، از ان پس ، شکل گرفته است امروزه تبدیل به این اعتقاد عمومی در جامعه بین المللی شده است که فلسطینی ها حق دارند کشور مستقل خود را در باقیمانده اراضی فلسطین یعنی، کرانه باختری و نوار غزه تشکیل دهند. اگر امروزه ملت فلسطین می توانند تقاضای تشکیل کشور مستقل خود را در این مناطق بنمایند به لطف قواعد حقوق بین الملل و احترام اعضای جامعه بین المللی به این حقوق می باشد. نتیجه دیگی که از این بحث می توان گرفت ، این است که برخلاف دهه های اولیه ایجاد معضل فلسطین و سرزمین های اشغالی که جامعه بین المللی نسبت به اصول و قواعد حقوق بین الملل در رابطه با این قضیه بی اعتنایی نشان می داد، امروزه اعضای جامعه بین المللی به این نتیجه رسیده اند که بهترین راه حل معضل خاورمیانه و برقراری صلح در آن رعایت و احترام به حقوق بین الملل و حقوق و تکالیفی که آن معین می کند می باشد. دیگر جامعه بین المللی براحتی از کنار تخلفات اسراییل از تعهدات بین المللی خود نمی گذرد و اهداف سیاسی قواعد حقوق بین الملل را در محاق بی اعتنایی نمی تواند قرار دهد. در پایان باید گفت ، به یمن توسعه تدریجی پذیرش حقوق بین الملل و قواعد آن بوسیله اعضای جامعه بین المللی و اعتقاد روزافزون این اعضا به الزام آور بودن این اصول و قواعد، اسراییل دیگر نمی تواند مظالمی را که در طول دهه های پیش علیه مردم فلسطین یا کشورهای عربیی که سرزمین های آنها را به اشغال درآورده است ، مرتکب شده ادامه دهد. امروزه بیش از هر وقت دیگری، اسراییل تحت فشار جامعه بین المللی برای اجرای قطعنامه های شورای امنیت در خصوص اراضی اشغالی اعراب و خصوصا قطعنامه ۲۴۲ این شورا قرار گرفته است و آغاز روند صلح بین اعراب و اسراییل نیز در همین راستا قرار دارد. بر حقوق بین الملل و اعضای جامعه بین المللی فرض است که تعدیات بعمل آمده در خصوص مردم فلسطین و کشورهای عربی قربانی تجاوزات اسراییل را که در طی سالهای پیش بعمل آمده، با واردار نمودن اسراییل به اجرای تعهدات بین المللی اش ، لااقل تا حدی جبران نمایند و اعراب نیز برای احقاق حقوق از دست رفته خود باید در جهت متقاعد نمودن اعضای جامعه بین المللی به حقانیت خواستهایشان و مجبور کردن اسراییل به انجام تعهداتش ، تلاش نمایند زیرا، همانطور که گفتیم، باور جامعه بین المللی از منابع مهم حقوق بین الملل است که نقش عمده ای در تعیین وضعیت نهایی سرزمین های اشغالی عربی دارد.

کلیدواژه ها

  • ماه (جز ء فصل)
  • ماه (جز ء فصل)