بیع: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲٬۴۰۱ بایت اضافه‌شده ،  ۲۵ اوت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:


از سوی دیگر، باید میان حقوق مادی و حقوق معنوی تفکیک قائل شد. حقوق مادی مانند حق تکثیر یا عرضه اثر، قابلیت نقل و انتقال از طریق عقد بیع را دارند، اما حقوق معنوی همچون حق انتساب اثر به پدیدآورنده یا حق حرمت تغییر اثر، وابسته به شخصیت خالق بوده و غیرقابل انتقال هستند. بنابراین، بیع اموال فکری تنها ناظر بر حقوق مادی آن‌هاست و انتقال حقوق معنوی به موجب قانون و عرف پذیرفته نیست.<ref>{{Cite journal|title=بیع اموال فکری از منظر حقوق اسلامی|url=https://jjfil.ut.ac.ir/article_28476.html|journal=فقه و مبانی حقوق اسلامی|date=2012-02-20|issn=2008-8744|pages=53–73|volume=44|issue=2|language=fa|first=عباس|last=کریمی|first2=أسماء|last2=موسوی}}</ref>
از سوی دیگر، باید میان حقوق مادی و حقوق معنوی تفکیک قائل شد. حقوق مادی مانند حق تکثیر یا عرضه اثر، قابلیت نقل و انتقال از طریق عقد بیع را دارند، اما حقوق معنوی همچون حق انتساب اثر به پدیدآورنده یا حق حرمت تغییر اثر، وابسته به شخصیت خالق بوده و غیرقابل انتقال هستند. بنابراین، بیع اموال فکری تنها ناظر بر حقوق مادی آن‌هاست و انتقال حقوق معنوی به موجب قانون و عرف پذیرفته نیست.<ref>{{Cite journal|title=بیع اموال فکری از منظر حقوق اسلامی|url=https://jjfil.ut.ac.ir/article_28476.html|journal=فقه و مبانی حقوق اسلامی|date=2012-02-20|issn=2008-8744|pages=53–73|volume=44|issue=2|language=fa|first=عباس|last=کریمی|first2=أسماء|last2=موسوی}}</ref>
== بیع منفعت ==
[[بیع منفعت]] در فقه و حقوق از جمله مباحثی است که همواره محل اختلاف نظر فقها و حقوقدانان بوده است. در تعریف بیع به طور سنتی «عین» به عنوان موضوع معامله مطرح می‌شود و بسیاری از فقها، با استناد به این تعریف، بیع منفعت را باطل دانسته و آن را در قالب عقودی چون اجاره یا صلح قرار داده‌اند. استدلال اصلی مخالفان آن است که بیع فقط در جایی صادق است که عین به دیگری تملیک شود و منفعت به تبع عین منتقل گردد، نه به صورت مستقل. در نتیجه، آنان معتقدند اگر کسی منفعت را به صورت مستقل بفروشد، چنین معامله‌ای یا اجاره خواهد بود، یا صلح و یا اساساً باطل است. در مقابل، گروهی دیگر از اندیشمندان حقوقی و فقهی با توجه به نیازهای جدید اجتماعی و تحول در قراردادها، معتقدند که بیع منفعت می‌تواند صحیح باشد. در حقوق ایران نیز با وجود آنکه ماده ۳۳۸ قانون مدنی بیع را انتقال عین دانسته، در عمل قوانین و رویه قضایی به سمت توسعه مفهوم «عین» حرکت کرده‌اند. برای نمونه، فروش حق سرقفلی، سهام یا حتی فروش منافع اراضی خراجیه و سکونت در خانه از مصادیق پذیرفته‌شده بیع منفعت محسوب شده‌اند. بر این اساس، بیع منفعت در نظام حقوقی ایران با پذیرش تدریجی و توسعه مفهومی عین، جایگاه مشخصی یافته و به عنوان یکی از ابزارهای حقوقی برای پاسخ به نیازهای نوین جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. <ref>سعید محجوب، [https://mags.markazfeqhi.com/article_715661.html واکاوی صحت‌‌سنجی بیع منفعت در فقه و نظام حقوقی ایران]، دوره ۱۱، شماره ۲۱ - شماره پیاپی ۲۱، شهریور ۱۴۰۳، دوفصلنامه فققه و اجتهاد</ref>


== تفاوت بیع با عقود مشابه ==
== تفاوت بیع با عقود مشابه ==

منوی ناوبری