مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی نام کتابی است از محمدحسین شهبازی که توسط انتشارات دادآفرین به چاپ رسیده‌است.[۱]

مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی
مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی.jpg
نویسنده(ها)محمد حسین شهبازی
کشورایران
مکان ناشر فارسی: تهران
زبانفارسی
موضوع(ها)حقوق مدنی
ناشرانتشارات میزان
تاریخ نشر
1395
شمار صفحات224



محتوای کتاب

کتاب مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی در ۴ فصل تدوین گردیده‌است.

  1. فصل اول این کتاب اصل لزوم در قراردادهاست. نویسنده در این فصل به بیان کلیات پیرامون موضوع پرداخته و مبانی فقهی اصل لزوم را مورد مطالعه قرار می‌دهد.
  2. در فصل دوم، نویسنده مبانی جواز و قابلیت رجوع در قراردادها را مورد بررسی قرار می‌دهد. این فصل مباحثی مانند: اذن، ماهیت و آثار عقود اذنی، مصادیق عقود اذنی، نظم عمومی، ایجاد حق برای یک طرف و … را دربر می‌گیرد.
  3. اعمال مبانی جواز قراردادها در موارد گوناگون، عنوان فصل سوم کتاب لزوم و جواز اعمال حقوقی است. نگارنده در این فصل مباحثی مانند: اعمال مبانی جواز قراردادها در موارد گوناگون، اعمال مبانی جواز در شروط ضمن عقد، اعمال مبانی جواز در قراردادهای خصوصی و… مورد پژوهش قرار می‌گیرند.
  4. فصل چهارم، به تشریح مبانی جواز و قابلیت رجوع در ایقاعات، پرداخته‌است. حکومت اراده، نظم عمومی و اعمال مبانی جواز ایقاعات در موارد مختلف، از مباحث مطرح شده در فصل هستند.

بخشی از کتاب

نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب می‌فرمایند:

«مطابق ماده ۱۸۵ قانون مدنی: «عقد لازم آن است که هیچ‌یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه.» و بر طبق ماده ۹ همان قانون: «عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتواند هر وقتی بخواهد فسخ کند.» بنا بر تعاریف فوق، عقد لازم، عقدی است اصولاً غیرقابل فسخ ولی عقد جایز قراردادی است قابل فسخ. با دقت در این دو ماده ملاحظه می‌گردد که قانونگذار تعریف عقد لازم و جایز را از فقه امامیه اقتباس نموده‌است. پیش از آنکه به بررسی تعاریف مختلف عقد لازم و جایز در فقه ببردازیم، باید این نکته را متذکر شویم که فقها لفظ «لزوم» را گاه به معنای وجوب تکلیفی وفای به عقد و گاه به معنای وجوب وضعی مؤثر نبودن فسخ به کار می‌برند و بدیهی است با توجه به تعریف عقد لازم در ماده ۱۸۵ قانون مدنی به نظر می‌رسد که مقنن لزوم را در معنای دوم استعمال نموده‌است. حق نیز همین است؛ جه خواهیم دید (در مبحث دوم فصل اول) وجوب وفای به عقد؛ حکمی است که اختصاص به قراردادهای لازم ندارد بلکه هر عقدی (خواه لازم باشد یا جایز) بر طبق آیه شریفه «أوفوا بالعقود» و نیز ماده ۲۱۹ قانون مدنی لازم‌الوفا می‌باشد.»[۲]

منابع

  1. محمدحسین شهبازی. مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی. چاپ 1. دادآفرین، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651200
  2. محمدحسین شهبازی. مبانی لزوم و جواز اعمال حقوقی. چاپ 1. دادآفرین، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651204