۱۴٬۹۶۸
ویرایش
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
اشکالات مربوط به عملیات اجرا و چگونه عمل کردن مأموران اجرا مربوط به دادگاهی است که حکم تحت نظارت آن اجرا میشود که باید مأمورین را به طریق صحیح و قانونی هدایت کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1236024|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | اشکالات مربوط به عملیات اجرا و چگونه عمل کردن مأموران اجرا مربوط به دادگاهی است که حکم تحت نظارت آن اجرا میشود که باید مأمورین را به طریق صحیح و قانونی هدایت کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1236024|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> گاهی ممکن است حکم دادگاه هیچگونه اشکالی نداشته باشد ولی نحوۀ عمل دادورز، درست نباشد مثلاً به هنگام اجرای حکم دادگاه به جای توقیف اموال محکومعلیه، اشتباهاً اموال شخص دیگری را توقیف کند یا اموال توقیف شده را در محلی بگذارد که بیم خرابی آن برود یا خطری آن را تهدید کند. در اینصورت میتوان از طرز کار دادورز به دادگاه شکایت کرد تا دستور لازم را بدهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جهاد دانشگاهی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2263920|صفحه=|نام۱=سیدمحسن|نام خانوادگی۱=صدرزاده افشار|چاپ=11}}</ref> | ||
== رویههای قضایی == | == رویههای قضایی == | ||
رأی شمارۀ 1106 مورخ 1311/06/20 دادگاه عالی انتظامی قضات بیان میدارد که: «رئیس دادگاه مکلف به نظارت در امور اجرا نیست و الزامی به دادن پاسخ هرگونه سوال و استعلام ندارد. فقط در موارد سکوت و ابهام و تعارض قوانین و مقررات میبایستی پاسخ استعلام ادارۀ اجرا را بدهد.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2039380|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=2}}</ref> | |||
نظریۀ مشورتی شمارۀ 7/5436 مورخ 1375/08/21 ادارۀ حقوقی قوۀ قضائیه، بیان میدارد: «چنانچه اجرای حکم رفع ممانعت ملازمه به قلع بنا داشته باشد، به طوری که بدون قلع بنا نتوان حکم را اجرا نمود، در اینصورت قلع بنا به مقدار متعارف و آنچه ضرورت انتفاع اقتضاء میکند، بلااشکال است.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1236052|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | نظریۀ مشورتی شمارۀ 7/5436 مورخ 1375/08/21 ادارۀ حقوقی قوۀ قضائیه، بیان میدارد: «چنانچه اجرای حکم رفع ممانعت ملازمه به قلع بنا داشته باشد، به طوری که بدون قلع بنا نتوان حکم را اجرا نمود، در اینصورت قلع بنا به مقدار متعارف و آنچه ضرورت انتفاع اقتضاء میکند، بلااشکال است.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1236052|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | ||
== مصادیق و نمونهها == | |||
برای مثال، اگر موضوع محکومبه متعلق به شخص دیگری باشد و یا موضوع محکومبه در تصرف شخص دیگری باشد و وی نیز مدعی حقی نسبت به آن باشد؛ در این حالت مأمور اجرا به مدعی یک هفته مهلت میدهد تا به دادگاه ذیصلاح مراجعه و عرض حال تقدیم دارد و ظرف 15 روز از تاریخ مزبور، رونوشت قرار دادگاه مبنی بر تأخیر و یا توقیف اجرای حکم را ارائه نماید، وگرنه عملیات اجرایی ادامه مییابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1466736|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=3}}</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |