رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور|شماره دادنامه=۹۱۰۹۹۷۰۹۱۰۵۰۰۸۴۳|تاریخ دادنامه=۱۳۹۱/۱۱/۲۴|نوع رأی=رأی شعبه|شعبه=شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور|موضوع=مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری|قاضی=رضا فرج اللهی{{سخ}}سید مصطفی قائم مقامی}}'''رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری''': چنانچه در جرم کلاهبرداری رایانه ای وجهی از شهری به شهری دیگر پرداخت شود نظر به اینکه به محض برداشت وجه از حساب شاکی در مبدأ جرم مورد ادعا تحقق یافته و حساب مقصد که وجوه واریز شده تأثیری در صلاحیت محلی نخواهد داشت، لذا دادگاه مبدأ جرم (که در آنجا پول از حساب شاکی خارج شده) صالح به رسیدگی است.  
{{جعبه اطلاعات رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور|شماره دادنامه=۹۱۰۹۹۷۰۹۰۹۰۰۰۶۱۵|تاریخ دادنامه=۱۳۹۱/۱۱/۱۶|نوع رأی=رأی شعبه|شعبه=شعبه ۲ دیوانعالی کشور|موضوع=مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری|قاضی=هاشمی{{سخ}}طباطبائی}}'''رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری''': چنانچه به وسیله متقلبانه وجهی از طریق عابر بانک از یک شهر به حساب دیگری در شهر دیگری پرداخت شود، حوزه قضائی شهری صالح به رسیدگی است که وجه از حساب بانک آن شهر پرداخت شده است.  


= رأی خلاصه جریان پرونده =
= رأی خلاصه جریان پرونده =


آقای ح.ی. شکایتی به دادسرای عمومی و انقلاب م تقدیم و در اظهارات خویش عنوان کرده در تاریخ ۱۰/۷/۹۱ پیامک به گوشی اینجانب ارسال و اعلام شد شما در طرح ... در خرید کیش برنده ده میلیون ریال شده اید وقتی تماس گرفتم تقاضای شماره کارت کرد و گفت به عابر بانک مراجعه کنم و عملیاتی که می گوید انجام دهم بعد از عملیات متوجه شدم پنج میلیون ریال موجودی ام به حساب خانم ف.غ. منتقل شده، بعد از استعلام انجام گرفته آدرس حساب مقصد ت و آخرین موجودی ۰۳۱/۹۴۵/۱۸ ریال اعلام گردیده است، بر همین اساس آقای بازپرس شعبه ۸۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب م با توجه به اینکه پول شاکی پس از خروج از حساب وی به حساب ت منتقل شده و بردن مال در آن شهر محقق گردیده به استناد مواد ۵۲ و۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب ت صادر نموده است. متقابلا شعبه اول دادسرای ناحیه ۳۱ ت با این استدلال که محل خروج وجه از ید شاکی محل وقوع جرم می باشد از خود نفی صلاحیت کرده و با تحقق اختلاف پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و بعد از وصول و ثبت کلاسه دفتر کل به این شعبه ارجاع با تهیه گزارش در دستورکار قرار گرفته است.
حسب محتویات پرونده آقای ه.پ. با مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان م علیه شخصی به نام م.ب. شکایت و توضیح داده که فروشنده لوازم خانگی می باشد و شخص ناشناس به وسیله تلفن با او تماس گرفته و خواستار خرید یک دستگاه تصفیه هوا شده است و پس از تعیین قیمت، مشتری حساب شاکی را گرفته که وجه دستگاه را واریز نماید و شاکی شماره کارت بانک م. خود را داده است که پس از مدتی که مشتری اعلام نموده که پول را واریز کردم و چون ارز است آقای ه.پ. باید از طریق عابر بانک ارز را تبدیل به ریال نماید که فروشنده به عابر بانک رفته و عملیاتی که از طریق تلفن به او گفته شده انجام داده و در نهایت متوجه شده که مبلغ ششصد و هفتاد هزار تومان از حساب او خارج و به حساب م.ب. رفته است که این پول از طریق بانک به حساب ب. در ت واریز شده که دادسرای عمومی و انقلاب م با این استدلال که وجه انتقالی به حساب متهم در ت واریز شده، قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب ت صادر و دادسرای عمومی و انقلاب ت نیز با این استدلال که خروج وجه از حساب بانکی شاکی در م صورت گرفته و پس از واریز وجه، [دست] به شاکی از پول پرداخت شده از حساب خود قطع و بزه موضوع پرونده در حوزه قضایی شهرستان م واقع شده به استناد ماده ۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب م صادر و با حدوث اختلاف در صلاحیت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است که در تاریخ فوق هیأت شعبه تشکیل و پس از ملاحظه محتویات پرونده و استماع نظریه دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور مبنی بر اتخاذ تصمیم شایسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:


= رأی شعبه دیوان عالی کشور =
= رأی شعبه دیوان عالی کشور =


نظر به اینکه به محض برداشت وجه از حساب شاکی در مبدا جرم مورد ادعا تحقق یافته و حساب مقصد که وجوه واریز شده تأثیری در صلاحیت محلی نخواهد داشت، با تأیید استدلال دادسرای عمومی و انقلاب ت مبنی بر صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب م اختلاف حادث شده را حل و رفع می نماید.  
با توجه به اوراق پرونده و با توجه به قرارهای عدم صلاحیت رسیدگی صادره از دادسرای عمومی و انقلاب م و دادسرای عمومی و انقلاب ت در رابطه با رسیدگی، پرونده مطروحه و با توجه به استدلالی که در هر یک از دو فقره پرونده شده است و با توجه به نوع بزه عنوان شده و صرف نظر از صحت و سقم موضوع با توجه به اینکه فریب و اغفال شاکی و خروج مال از ید او در شهرستان م اتفاق افتاده، بنابراین مستند به ماده ۵۳ و ۵۴ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حوزه قضایی شهرستان م برای رسیدگی به پرونده مطروحه صالح خواهد بود. علی هذا با اعلام صلاحیت فعلی رسیدگی مرجع مذکور، در مورد اختلاف حاصله رفع اختلاف می نماید و مقرر است دفتر پرونده را از موجودی کسر و به مرجع مربوطه ارسال نماید.  


رییس شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور عضو معاون
رییس شعبه ۲ دیوان عالی کشور مستشار


فرج اللهی قائم مقامی
هاشمی طباطبایی


[[رده:آراء صادره از دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]
[[رده:آراء صادره از دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]


[[رده:آراء صادره از شعب کیفری دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]
[[رده:آراء صادره از شعب کیفری دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]

منوی ناوبری