ماده ۱۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
در مواد دیگر بحث دعاوی تصرف از واژه دعوا استفاده شده‌است ولی در این ماده از کلمه شکایت استفاده شده‌است و نباید چنین پنداشت که دعوای تصرف نیازمند تقدیم دادخواست نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=556984|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref>
در مواد دیگر بحث دعاوی تصرف از واژه [[دعوا]] استفاده شده‌است ولی در این ماده از کلمه [[شکایت]] استفاده شده‌است. شایان ذکر است نباید چنین پنداشت که دعوای تصرف نیازمند تقدیم [[دادخواست]] نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=556984|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> نکته‌ی دیگر این که به نظر می‌رسد کلیه کسانی که در [[مال|مالی]] [[تصرف]] دارند و به [[نفع]] خود از آن استفاده می‌کنند، متصرف شناخته می‌شوند مانند زارع، صاحب [[حق انتفاع]]، [[مستأجر]] و .. و می‌توانند در [[دادگاه]] اقامه دعوا کنند. از طرف دیگر کسانی که تصرف آنان صرفاً برای استفاده دیگری و حفاظت از آن [[مال غیرمنقول|مال]] می‌باشد نیز متصرف شناخته می‌شوند و امکان اقامه دعوا دارند مانند [[ولی]]، [[قیم]]، [[وکیل]]، [[خادم]]، سرایدار و .. ، این اشخاص اگر چه عنصر مادی تصرف را در اختیار دارند و فاقد عنصر معنوی تصرف‌اند ولی وقتی که تصرف آن‌ها منحصراً از نظر [[نظم عمومی]] ناشی از آن مورد توجه واقع می‌شود، قصد استفاده از مال به نفع خود یا دیگری برای تحقق عنصر معنوی کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جهاد دانشگاهی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2264348|صفحه=|نام۱=سیدمحسن|نام خانوادگی۱=صدرزاده افشار|چاپ=11}}</ref>  


به نظر می‌رسد کلیه کسانی که در مالی تصرف دارند و به نفع خود از آن استفاده می‌کنند متصرف شناخته می‌شوند مانند زارع، صاحب حق انتفاع، مستأجر و .. و می‌توانند در دادگاه اقامه دعوا کنند. و از طرف دیگر کسانی که تصرف آنان صرفاً برای استفاده دیگری و حفاظت از آن مال می‌باشد نیز متصرف شناخته می‌شوند و امکان اقامه دعوا دارند مانند ولی، قیم، وکیل، خادم، سرایدار و .. ، این اشخاص اگرچه عنصرمادی تصرف را در اختیار دارند و فاقد عنصر معنوی تصرف اند ولی وقتی که تصرف آن‌ها منحصراً از نظر نظم عمومی ناشی از آن مورد توجه واقع می‌شود، قصد استفاده از مال به نفع خود یا دیگری برای تحقق عنصر معنوی کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جهاد دانشگاهی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2264348|صفحه=|نام۱=سیدمحسن|نام خانوادگی۱=صدرزاده افشار|چاپ=11}}</ref>
== رویه‌های قضایی ==
 
* [[رای دادگاه درباره اثر پذیرش اجرای اصل حکم صادره از دادگاه خارجی بر اجرای مفاد کلی آن (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۵۱۹)]]
بنابراین با اینکه در این ماده طرح دعوا از جانب اشخاص مذکور به قائم مقامی مالک مورد قبول واقع شده‌است اما از آنجایی که در این دعاوی به موضوع مالکیت رسیدگی نمی‌شود و مالک بودن خواهان شرط نیست از این رو با توجه به مفاد ماده ۱۶۱ ق.ا.د. م به نظر می‌رسد اشخاص یاد شده در این ماده راساً به استناد تصرف و استفاده خود می‌توانند دعوای تصرف طرح نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگاهی به آیین دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=رادنواندیش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5320084|صفحه=|نام۱=یوسف|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> و طرح دعوی به عنوان اصیل بهتر می‌باشد، چرا که به عنوان مثال حق مستأجر برای تصرف حقی مستقل می‌باشد و در صورتی که دعوایی به قائم مقامی مالک مطرح کند با استرداد دعوا توسط مالک دعوی مختومه می‌شود!<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1248984|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>


== انتقادات ==
== انتقادات ==
عبارت «قائم مقامی» در این‌جا صحیح نمی‌باشد چرا که این افراد اصالتاً می‌توانند اقامه دعوا نمایند چون خودشان ذینفع بوده و در دعاوی تصرف نیز مالکیت نقشی ندارد بلکه بر اساس تصرف می‌باشد که متصرف نیز خود این اشخاص هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=556988|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref>
عبارت «[[قائم مقام|قائم مقامی]]» در این‌جا صحیح نمی‌باشد چراکه این افراد اصالتاً می‌توانند اقامه دعوا نمایند چون خودشان [[ذی‌نفع]] بوده و در دعاوی تصرف نیز [[مالکیت]] نقشی ندارد بلکه بر اساس [[تصرف]] می‌باشد که [[متصرف]] نیز خود این [[شخص|اشخاص]] هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=556988|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> به عبارت دیگر، چنین مطرح شده است که در این ماده طرح دعوا از جانب اشخاص مذکور به قائم مقامی مالک مورد قبول واقع شده‌است اما از آنجایی که در این دعاوی به موضوع [[مالکیت]] رسیدگی نمی‌شود و مالک بودن خواهان شرط نیست؛ از این رو با توجه به مفاد [[ماده ۱۶۱ قانون آیین دادرسی مدنی]] به نظر می‌رسد اشخاص یاد شده در این ماده راساً به استناد تصرف و استفاده خود می‌توانند دعوای تصرف طرح نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگاهی به آیین دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=رادنواندیش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5320084|صفحه=|نام۱=یوسف|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> همچنین، شایان ذکر است طرح دعوی به عنوان اصیل بهتر می‌باشد، چراکه به عنوان مثال حق مستأجر برای تصرف حقی مستقل می‌باشد و در صورتی که دعوایی به قائم مقامی مالک مطرح کند با [[استرداد دعوا]] توسط مالک دعوا مختومه می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1248984|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
 
== رویه قضایی ==
* [[رای دادگاه درباره اثر پذیرش اجرای اصل حکم صادره از دادگاه خارجی بر اجرای مفاد کلی آن (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۵۱۹)]]


== منابع ==
== منابع ==

منوی ناوبری