ماده 287 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 287 قانون امور حسبی''': در سایر موارد مذکور در [[ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی|ماده ۲۸۳]] موصی می تواند در حضور دو نفر گواه [[وصیت]] خود را اظهار نماید و یکی از آن دو گواه اظهارات او را‌ با تعیین تاریخ روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت نوشته و موصی و [[شهادت|گواه‌]] ها آن را امضاء می نمایند و اگر موصی نتواند امضاء کند گواه‌ ها این نکته را در [[وصیت ‌نامه]] قید می کنند.
'''ماده ۲۸۷ قانون امور حسبی''': در سایر موارد مذکور در [[ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی|ماده ۲۸۳]] موصی می‌تواند در حضور دو نفر گواه [[وصیت]] خود را اظهار نماید و یکی از آن دو گواه اظهارات او را با تعیین تاریخ روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت نوشته و موصی و [[شهادت|گواه]]‌ها آن را امضاء می‌نمایند و اگر موصی نتواند امضاء کند گواه‌ها این نکته را در [[وصیت نامه]] قید می‌کنند.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی]]
* [[ماده 283 قانون امور حسبی]]


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
وصیت: به تملیک مال اعم از [[عین معین|عین]] یا [[منفعت|منافع]] یا اعطای [[حق]] [[تصرف]] آن برای دیگری بعد از دوران حیات، وصیت گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=294796|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
وصیت: به تملیک مال اعم از [[عین معین|عین]] یا [[منفعت|منافع]] یا اعطای [[حق]] [[تصرف]] آن برای دیگری بعد از دوران حیات، وصیت گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=294796|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


وصیت نامه: [[سند|سندی]] است رسمی یا عادی که در آن وصیت به مال و یا وصیت عهدی را نوشته باشند. اگر این سند فاقد مشخصات وصیت نامه های خود نوشت و رسمی و سری باشد در مراجع رسمی مقبول نیست مگر این که ورثه موصی به صحت وصیت اقرار کرده باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6649756|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
وصیت نامه: [[سند|سندی]] است رسمی یا عادی که در آن وصیت به مال یا وصیت عهدی را نوشته باشند. اگر این سند فاقد مشخصات وصیت نامه‌های خود نوشت و رسمی و سری باشد در مراجع رسمی مقبول نیست مگر این که ورثه موصی به صحت وصیت اقرار کرده باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6649756|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
در خصوص وصیت شفاهی، مواد 284 تا 287 قانون امور حسبی اعلام می دارند که وصیت شفاهی، باید در حضور دو گواه واقع شود. باید دانست که وجود دو شاهد هم برای مرحله ثبوت وصیت شفاهی است و هم برای مرحله اثبات وصیت شفاهی، مرحله اخیر به قانون آیین دادرسی مدنی مربوط می شود. [[ماده 230 قانون امور حسبی|ماده 230]] این قانون اعلام می دارد: در دعاوی مدنی تعداد و جنسیت گواه، همچنین ترکیب گواهان با سوگند، به ترتیب ذیل می باشد. آن گاه در بند الف آن آمده است: اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیر مالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت، وصیت با گواهی دو مرد. اصطلاح وصیت در این بند، به معنی خود وصیت است که وقتی شفاهی واقع شود، باید دو شاهد مرد عادل، بر آن شاهد باشند و در هنگام ضرورت، در دادگاه شهادت دهند که در هنگام وصیت موصی، این وصیت را شاهد بوده اند و شهادت را تحمل کرده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هشتم) (شفعه، وصیت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=797948|صفحه=|نام۱=احمدعلی|نام خانوادگی۱=حمیتی واقف|چاپ=1}}</ref>
در خصوص وصیت شفاهی، مواد ۲۸۴ تا ۲۸۷ قانون امور حسبی اعلام می‌دارند که وصیت شفاهی، باید در حضور دو گواه واقع شود. باید دانست که وجود دو شاهد هم برای مرحله ثبوت وصیت شفاهی است و هم برای مرحله اثبات وصیت شفاهی، مرحله اخیر به قانون آیین دادرسی مدنی مربوط می‌شود. [[ماده ۲۳۰ قانون امور حسبی|ماده ۲۳۰]] این قانون اعلام می‌دارد: در دعاوی مدنی تعداد و جنسیت گواه، همچنین ترکیب گواهان با سوگند، به ترتیب ذیل می‌باشد. آن گاه در بند الف آن آمده‌است: اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیر مالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت، وصیت با گواهی دو مرد. اصطلاح وصیت در این بند، به معنی خود وصیت است که وقتی شفاهی واقع شود، باید دو شاهد مرد عادل، بر آن شاهد باشند و در هنگام ضرورت، در دادگاه شهادت دهند که در هنگام وصیت موصی، این وصیت را شاهد بوده‌اند و شهادت را تحمل کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هشتم) (شفعه، وصیت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=797948|صفحه=|نام۱=احمدعلی|نام خانوادگی۱=حمیتی واقف|چاپ=1}}</ref>


لازم به ذکر است که وصیت باید به وسیله یکی ار گواهان، با قید تاریخ، روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت، نوشته شود و به امضای موصی و [[شهادت|شهود]] قضیه برسد. بدین ترتیب، لا اقل یکی از گواهان باید با سواد باشد تا بتواند تقریرات موصی را بنویسد و دیگری بتواند امضاء کند، عدم رعایت تشریفات ماده 287 اعتبار وصیت نامه را از بین می برد. به اضافه، وصیت نامه باید به امانت گذارده شود و گواهان اعلام کنند که: این آخرین وصیت موصی است که با داشتن اهلیت اظهار داشته.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781876|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
لازم است ذکر شود که وصیت باید به وسیله یکی ار گواهان، با قید تاریخ، روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت، نوشته شود و به امضای موصی و [[شهادت|شهود]] قضیه برسد. بدین ترتیب، لا اقل یکی از گواهان باید با سواد باشد تا بتواند تقریرات موصی را بنویسد و دیگری بتواند امضاء کند، عدم رعایت تشریفات ماده ۲۸۷ اعتبار وصیت نامه را از بین می‌برد. به اضافه، وصیت نامه باید به امانت گذارده شود و گواهان اعلام کنند که: این آخرین وصیت موصی است که با داشتن اهلیت اظهار داشته.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781876|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>


== رویه های قضایی ==
== رویه‌های قضایی ==
نظریه مشورتی شماره 7/271 مورخ 1363/3/2 [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می دارد، با توجه به مواد [[ماده 276 قانون امور حسبی|276]]، [[ماده 283 قانون امور حسبی|283]] و [[ماده 291 قانون امور حسبی|291]] [[قانون امور حسبی]] پذیرفته نیست مگر در موارد فوق العاده یا موردی که اشخاص ذینفع در [[ترکه]] به صحت آن اقرار نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1397|ناشر=کتاب آوا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6649760|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>
نظریه مشورتی شماره ۷/۲۷۱ مورخ ۱۳۶۳/۳/۲ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می‌دارد، با توجه به مواد [[ماده ۲۷۶ قانون امور حسبی|۲۷۶]]، [[ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی|۲۸۳]] و [[ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی|۲۹۱]] [[قانون امور حسبی]] پذیرفته نیست مگر در موارد فوق‌العاده یا موردی که اشخاص ذینفع در [[ترکه]] به صحت آن اقرار نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1397|ناشر=کتاب آوا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6649760|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۳: خط ۲۲:
[[رده:وصیت]]
[[رده:وصیت]]
[[رده:وصیت نامه]]
[[رده:وصیت نامه]]
[[رده:وصیت در شرایط فوق العاده]]
[[رده:وصیت در شرایط فوق‌العاده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۸

ماده ۲۸۷ قانون امور حسبی: در سایر موارد مذکور در ماده ۲۸۳ موصی می‌تواند در حضور دو نفر گواه وصیت خود را اظهار نماید و یکی از آن دو گواه اظهارات او را با تعیین تاریخ روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت نوشته و موصی و گواه‌ها آن را امضاء می‌نمایند و اگر موصی نتواند امضاء کند گواه‌ها این نکته را در وصیت نامه قید می‌کنند.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

وصیت: به تملیک مال اعم از عین یا منافع یا اعطای حق تصرف آن برای دیگری بعد از دوران حیات، وصیت گویند.[۱]

وصیت نامه: سندی است رسمی یا عادی که در آن وصیت به مال یا وصیت عهدی را نوشته باشند. اگر این سند فاقد مشخصات وصیت نامه‌های خود نوشت و رسمی و سری باشد در مراجع رسمی مقبول نیست مگر این که ورثه موصی به صحت وصیت اقرار کرده باشند.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در خصوص وصیت شفاهی، مواد ۲۸۴ تا ۲۸۷ قانون امور حسبی اعلام می‌دارند که وصیت شفاهی، باید در حضور دو گواه واقع شود. باید دانست که وجود دو شاهد هم برای مرحله ثبوت وصیت شفاهی است و هم برای مرحله اثبات وصیت شفاهی، مرحله اخیر به قانون آیین دادرسی مدنی مربوط می‌شود. ماده ۲۳۰ این قانون اعلام می‌دارد: در دعاوی مدنی تعداد و جنسیت گواه، همچنین ترکیب گواهان با سوگند، به ترتیب ذیل می‌باشد. آن گاه در بند الف آن آمده‌است: اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیر مالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت، وصیت با گواهی دو مرد. اصطلاح وصیت در این بند، به معنی خود وصیت است که وقتی شفاهی واقع شود، باید دو شاهد مرد عادل، بر آن شاهد باشند و در هنگام ضرورت، در دادگاه شهادت دهند که در هنگام وصیت موصی، این وصیت را شاهد بوده‌اند و شهادت را تحمل کرده‌اند.[۳]

لازم است ذکر شود که وصیت باید به وسیله یکی ار گواهان، با قید تاریخ، روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت، نوشته شود و به امضای موصی و شهود قضیه برسد. بدین ترتیب، لا اقل یکی از گواهان باید با سواد باشد تا بتواند تقریرات موصی را بنویسد و دیگری بتواند امضاء کند، عدم رعایت تشریفات ماده ۲۸۷ اعتبار وصیت نامه را از بین می‌برد. به اضافه، وصیت نامه باید به امانت گذارده شود و گواهان اعلام کنند که: این آخرین وصیت موصی است که با داشتن اهلیت اظهار داشته.[۴]

رویه‌های قضایی

نظریه مشورتی شماره ۷/۲۷۱ مورخ ۱۳۶۳/۳/۲ اداره حقوقی قوه قضاییه مقرر می‌دارد، با توجه به مواد ۲۷۶، ۲۸۳ و ۲۹۱ قانون امور حسبی پذیرفته نیست مگر در موارد فوق‌العاده یا موردی که اشخاص ذینفع در ترکه به صحت آن اقرار نمایند.[۵]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294796
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6649756
  3. احمدعلی حمیتی واقف. حقوق مدنی (جلد هشتم) (شفعه، وصیت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 797948
  4. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2781876
  5. محمدمجتبی رودیجانی. قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1397.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6649760