صلح بلاعوض: تفاوت میان نسخهها
(ایجاد صفحه خالی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[رده:صلح]] | |||
[[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]] | |||
[[رده:اصطلاحات قانون مدنی]] | |||
[[صلح|عقد صلح]] از جمله [[عقد معوض|عقود معوض]] میباشد، به عبارت دیگر هر یک از [[متصالح]] و [[مصالح]] برای خود نفعی منظور و [[عوض|عوضی]] اخذ می نمایند اما معوض بودن صلح از ارکان آن نبوده و '''صلح بلاعوض''' نیز جایز است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1061952|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درسهایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2879588|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=13}}</ref> به همین دلیل [[شرط]] [[خیار]] [[فسخ]] عقد صلح در عوض(بدون آنکه [[معوض]] از [[ید]] صاحب خیار خارج شود)، شرطی درست است، چرا که معاوضه و مبادله از عناصر عقد صلح نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541776|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541772|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | |||
حکم صلح بلاعوض در [[ماده ۷۵۷ قانون مدنی]] پیش بینی شده است. | |||
== مواد مرتبط == | |||
* [[ماده ۷۵۷ قانون مدنی]] | |||
== در فقه == | |||
بر حسب حکم (الناس مسلطون علی اموالهم)، مالک میتواند در [[مال|اموال]] خود هر نوع [[تصرف|تصرفی]] که مخالف [[قانون]] نباشد، بنماید از جمله میتواند مال خود را به دیگری مجانا صلح نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204644|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> از این رو صلح ممکن است به صورت بلاعوض صورت گیرد که به صورت [[تملیک]] مجانی مانند [[هبه]] میباشد و همچنین میتواند به شکل معوض آن، تملیک عوض مانند [[بیع]] محقق شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1155512|صفحه=|نام۱=گروهی از مؤلفان|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | |||
در مسئله ای بیان شدهاست که میتوان آبیاری با آب را عوض در عقد صلح قرار داد یا موضوع عقد صلح قرار داد، همچنین میتوان جاری کردن آب بر سطح یا زمین را عوض یا موضوع عقد صلح قرار داد، مشروط بر اینکه محلی که آب در آن جاری میشود، معلوم باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1335068|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=3}}</ref> | |||
==مقالات مرتبط== | |||
*[[تحلیل حقوقی اَشکال مختلف بخشیدن مهریه با تأکید بر ابزار های تفسیر اراده زوجین|تحلیل حقوقی اَشکال مختلف بخشیدن مهریه با تأکید بر ابزارهای تفسیر اراده زوجین]] | |||
*[[گونههایی از ابهام در گزارههای قانونی]] | |||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[صلح]] | |||
* [[صلح محاباتی]] | |||
* [[صلح معوض]] | |||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۸
عقد صلح از جمله عقود معوض میباشد، به عبارت دیگر هر یک از متصالح و مصالح برای خود نفعی منظور و عوضی اخذ می نمایند اما معوض بودن صلح از ارکان آن نبوده و صلح بلاعوض نیز جایز است،[۱][۲] به همین دلیل شرط خیار فسخ عقد صلح در عوض(بدون آنکه معوض از ید صاحب خیار خارج شود)، شرطی درست است، چرا که معاوضه و مبادله از عناصر عقد صلح نمیباشد.[۳][۴]
حکم صلح بلاعوض در ماده ۷۵۷ قانون مدنی پیش بینی شده است.
مواد مرتبط
در فقه
بر حسب حکم (الناس مسلطون علی اموالهم)، مالک میتواند در اموال خود هر نوع تصرفی که مخالف قانون نباشد، بنماید از جمله میتواند مال خود را به دیگری مجانا صلح نماید،[۵] از این رو صلح ممکن است به صورت بلاعوض صورت گیرد که به صورت تملیک مجانی مانند هبه میباشد و همچنین میتواند به شکل معوض آن، تملیک عوض مانند بیع محقق شود.[۶]
در مسئله ای بیان شدهاست که میتوان آبیاری با آب را عوض در عقد صلح قرار داد یا موضوع عقد صلح قرار داد، همچنین میتوان جاری کردن آب بر سطح یا زمین را عوض یا موضوع عقد صلح قرار داد، مشروط بر اینکه محلی که آب در آن جاری میشود، معلوم باشد.[۷]
مقالات مرتبط
- تحلیل حقوقی اَشکال مختلف بخشیدن مهریه با تأکید بر ابزارهای تفسیر اراده زوجین
- گونههایی از ابهام در گزارههای قانونی
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1061952
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درسهایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2879588
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541776
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541772
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204644
- ↑ فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1155512
- ↑ عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد اول). چاپ 3. خط سوم، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1335068