ماده 225 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخهها
زهرا شوکتی (بحث | مشارکتها) (افزودن لینک نظریه ویرایش شده در بخش رویه قضایی) |
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
* [[ماده ۷۸۰ قانون مدنی]] | * [[ماده ۷۸۰ قانون مدنی]] | ||
* [[ماده ۵۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == |
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۵
ماده 225 قانون امور حسبی: دیون و حقوقی که به عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینه های ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه باید از ترکه داده شود.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
دین: مال کلی ثابت در ذمه یک فرد، به نفع افراد دیگر را که به یکی از اسباب صحیح پدید می آید، دین می گویند.[۱]
حق: امیتازی است که قانون برای افراد به رسمیت می شناسد مانند حق آزادی بیان، حق مالکیت و ...[۲]
هزینه های تجهیز: منظور، هزینه غسل و کفن و دفن در حد شان میت است.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
وقتی کسی می میرد شخصیت حقوقی او محو و معدوم می گردد و اموال او قهرا به ورثه اش منتقل می شود. همچنین دیون او نیز به ترکه تعلق می گیرد و به عهده ورثه منتقل نمی شود زیرا شخصیت حقوقی ورثه ادامه شخصیت حقوقی مورث نمی باشد و شخصیت حقوقی مورث ضمیمه شخصیت حقوقی ورثه نمی شود. از همین رو هر گاه متوفی هیچگونه دارایی نداشته باشد ورثه مسئولیت قانونی در مقابل طلبکاران او ندارند.[۴] میراث بازماندگان پس از تصفیه ترکه و ادای واجبات مالی و اجرای وصایا استقرار می یاید.[۵]
لازم به ذکر است هزینه های کفن و دفن و تجهیز، تا مقدار ضروری از اصل ترکه برداشت می شود و آنچه بیش از مقدار واجب مصرف گردد نمی توان بدون موافقت تمامی ورثه و کسانی که در ترکه سهیم می باشند از آن برداشت نمود و در صورت عدم موافقت آنان به عهده کسی است که آن را انجام داده است.[۶]
رویه های قضایی
- دادنامه شماره 3/26 مورخ 71/1/25 صادره از شعبه سوم دیوان عالی کشور مقرر می دارد مطابق ماده 225 قانون امور حسبی، دیون و حقوقی که به عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینه های ضروری از قبیل هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینه های ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه باید از ترکه داده شود.[۷]
- همچنین در خصوص ماده 225 قانون امور حسبی نظریه شماره 7/51 مورخ 1376/1/10 اداره حقوقی قوه قضاییه بیان می دارد توقیف حقوق وظیفه بگیر در ازای پرداخت دینی که متوفی ضمانت پرداخت آن را کرده است جواز قانونی ندارد.[۸]
- در نظریه شماره 7/1499 مورخ 1376/3/27 اداره حقوقی قوه قضاییه این گونه آمده است: با توجه به مواد 225 و 226 قانون امور حسبی و سایر مواد مربوط به ترکه، چنانچه متوفی مالی نداشته که وراث در صورت دریافت سهم الارث به اندازه آن مسئول پرداخت دیون او باشند و پدر هم از نظر قانونی وظیفه ای جهت پرداخت نیم عشر اجرایی دولتی ندارد و نمی توان آنان را مجبور به پرداخت هزینه های مذکور نمود.[۹]
- نظریه شماره 7/1400/920 مورخ 1400/10/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره وضعیت پرداخت محکومیت بالمنافصه مادر و فرزند پس از فوت مادر
منابع
- ↑ منصور اباذری فومشی. ترمینولوژی حقوق نوین (جلد دوم). چاپ 1. کیان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6568804
- ↑ عباس زراعت و محمدرضا معین. مقدمه علم حقوق (کلیات). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6568808
- ↑ آیت اله سیدعلی خامنه ای. رساله آموزشی (قسمت دوم) احکام معاملات. چاپ 5. فقه روز، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5047132
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1593716
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (نظریه عمومی تعهدات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 443892
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 17252
- ↑ یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2613680
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و...). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1263632
- ↑ سیدمحمدرضا حسینی. قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی. چاپ 2. نگاه بینه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2040828