عقل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
[[رده:اصطلاحات حقوق جزا]]
[[رده:اصطلاحات حقوق جزا]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
'''عقل''' را قوه ادراک دانسته اند که موجب درک علوم نظری و بدیهی می شود، عقل در اصطلاح فقهی آن چیزی است که به وسیله آن استدلال و تفکر و تمییز امور و نیز حسن و قبح انجام می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هشتم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1316244|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>
[[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]]
[[رده:در اهلیت طرفین]]
[[رده:در شرایط اساسی برای صحت معامله]]
[[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]]
'''عقل'''، نیرویی است که به کمک آن، امور مجهول، شناسایی گردیده و حسن و قبح اشیاء و اعمال، تشخیص داده می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=310820|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref> در واقع به قوه ادراکی که به کمک آن، شخص می‌تواند رفتار، کردار و امور زندگی خود را سامان بخشد؛ عقل گویند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد عمومی قراردادها|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نیکتاب|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1098760|صفحه=|نام۱=عبدالحمید|نام خانوادگی۱=مرتضوی|چاپ=1}}</ref> از این رو عقل را قوه ادراک دانسته‌اند که موجب درک علوم نظری و بدیهی می‌شود، عقل در اصطلاح [[فقه|فقهی]] آن چیزی است که به وسیله آن استدلال و تفکر و [[تمییز]] امور و نیز حسن و قبح انجام می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هشتم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1316244|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> همچنین [[عاقل]]، به کسی گویند که در امور خود، از عقل خویش بهره می‌گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=310820|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref>
 
شایان ذکر است که در خصوص [[اصول حقوقی]] باید توجه داشت که نقش '''عقل''' در تدوین این اصول به گونه‌ای است که عقل، احساسی مبهم نیست، بلکه کوششی است برای ساختن یک نظام همگون، اصول عقلانی حقوق، نقشی بنیادین در تکوین [[قاعده حقوقی|قواعد حقوق]] دارد؛ گاه طراح آن است و گاه سازنده آن، به تعبیر ریموند، اصول حقوقی، «رشته‌ای از گزاره‌های عقلانی به هم پیوسته‌است که دیگر قواعد حقوق، از دامان آن برخاسته و به وسیله اصول به یکدیگر مرتبط می‌شوند» و حرکت معقول [[حقوق]] را به سوی کمال مطلوب تأمین می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جستاری در بنیادهای علم حقوق اصول حقوقی و جایگاه آن در حقوق موضوعه|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2970596|صفحه=|نام۱=محسن|نام خانوادگی۱=صادقی|چاپ=1}}</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[اهلیت]]
* [[عاقل]]
 
* [[بلوغ]]
 
* [[جنون]]
 
* [[رشد]]
 
* [[شرایط مسئولیت کیفری]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۴

عقل، نیرویی است که به کمک آن، امور مجهول، شناسایی گردیده و حسن و قبح اشیاء و اعمال، تشخیص داده می‌شود،[۱] در واقع به قوه ادراکی که به کمک آن، شخص می‌تواند رفتار، کردار و امور زندگی خود را سامان بخشد؛ عقل گویند،[۲] از این رو عقل را قوه ادراک دانسته‌اند که موجب درک علوم نظری و بدیهی می‌شود، عقل در اصطلاح فقهی آن چیزی است که به وسیله آن استدلال و تفکر و تمییز امور و نیز حسن و قبح انجام می‌شود.[۳] همچنین عاقل، به کسی گویند که در امور خود، از عقل خویش بهره می‌گیرد.[۴]

شایان ذکر است که در خصوص اصول حقوقی باید توجه داشت که نقش عقل در تدوین این اصول به گونه‌ای است که عقل، احساسی مبهم نیست، بلکه کوششی است برای ساختن یک نظام همگون، اصول عقلانی حقوق، نقشی بنیادین در تکوین قواعد حقوق دارد؛ گاه طراح آن است و گاه سازنده آن، به تعبیر ریموند، اصول حقوقی، «رشته‌ای از گزاره‌های عقلانی به هم پیوسته‌است که دیگر قواعد حقوق، از دامان آن برخاسته و به وسیله اصول به یکدیگر مرتبط می‌شوند» و حرکت معقول حقوق را به سوی کمال مطلوب تأمین می‌نماید.[۵]

جستارهای وابسته

منابع

  1. سیدجلال الدین مدنی. حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها). چاپ 1. پایدار، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 310820
  2. عبدالحمید مرتضوی. قواعد عمومی قراردادها. چاپ 1. نیکتاب، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1098760
  3. مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هشتم). چاپ 2. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1316244
  4. سیدجلال الدین مدنی. حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها). چاپ 1. پایدار، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 310820
  5. محسن صادقی. جستاری در بنیادهای علم حقوق اصول حقوقی و جایگاه آن در حقوق موضوعه. چاپ 1. میزان، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2970596