ماده ۴۱۵ قانون تجارت: تفاوت میان نسخهها
جز (added Category:رفرنس using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
حکمی که به موجب آن ورشکستگی تاجر اعلام می شود، وضعیت حقوقی جدید را به وجود می آورد. از همین روی باید چنین حکمی را حکمی تأسیسی دانست. | حکمی که به موجب آن ورشکستگی تاجر اعلام می شود، وضعیت حقوقی جدید را به وجود می آورد. از همین روی باید چنین حکمی را حکمی تأسیسی دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دراک|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1345120|صفحه=|نام۱=عبدالله|نام خانوادگی۱=شمس|چاپ=24}}</ref>ورشکستگی تاجر اعم از حقیقی یا حقوقی، به حکم دادگاه اعلام می شود. اما خود دادگاه نمی تواند رأساً و در حین رسیدگی به پرونده حکم ورشکستگی را صادر کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2266108|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref>بلکه این حکم ممکن است به تقاضای خود تاجر، به درخواست یک یا چند نفر از طلبکاران یا [[دادستان]] صادر شود. لذا ممکن است در این دعوا مدعی [[دادسرا]] باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد اول) (دوره پیشرفته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دراک|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1376868|صفحه=|نام۱=عبدالله|نام خانوادگی۱=شمس|چاپ=24}}</ref>با وجود سکوت مقنن در این خصوص، گروهی تأکید کرده اند که لازم است دادستان در اعلان حکم ورشکستگی نهایت دقت و مراعات را به کار برده و ضوابط معقولی را در نظر گرفته و صرفاً در مواردی که نظم عمومی یا منافع بستانکاران ایجاب می کند مبادرت به اعلان ورشکستگی کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2715148|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=عرفانی|چاپ=1}}</ref> همچنین از آنجا که مقررات ورشکستگی بیشتر با هدف حفاظت از حقوق و منافع بستانکاران وضع شده اند، <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1839336|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ستوده تهرانی|چاپ=16}}</ref>تقاضای صدور حکم ورشکستگی از سوی خود تاجر را بهترین وسیله برای حفظ حقوق طلبکاران دانسته اند. چرا که تاجر سریع تر از هر فرد دیگری از وضعیت مالی خود مطلع می شود و اگر حسن نیت داشته باشد، تمام اقدامات لازم را برای جلوگیری از تضییع حقوق بستانکاران به عمل می آورد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1839312|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ستوده تهرانی|چاپ=16}}</ref> | ||
از سوی دیگر پذیرش حق تقدیم دادخواست ورشکستگی برای بستانکار، صرفاً برای حفظ حقوق وی بوده است. چرا که ممکن است تاجری به عمد یا از روی تقصیر حاضر نشود وضعیت مالی خود را به دادگاه اعلام کند.در واقع با توجه به نتایج مختلف ورشکستگی اعم از نتایج سوء مدنی و جزایی، خود تاجر به ندرت می پذیرد که توقف خود را اعلام کند.به همین دلیل به ذینفع ترین افراد یعنی بستانکاران اجازه حق تقاضای صدور حکم ورشکستگی تاجر از سوی قانون داده شده است.2266084 گروهی بر این باورند که مطالبات این بستانکاران باید حتماً تجارتی باشد.2715144 لازم نیست تمام طلبکاران تاجر تقاضای ورشکستگی وی را بنمایند. بلکه تقاضای یکی ز آن ها کافی است.میزان طلب و نوع دین ( با وثیقه یا عادی) نیز تأثیری در این امر ندارد.البته باید طلب مسلم باشد. | از سوی دیگر پذیرش حق تقدیم دادخواست ورشکستگی برای بستانکار، صرفاً برای حفظ حقوق وی بوده است. چرا که ممکن است تاجری به عمد یا از روی تقصیر حاضر نشود وضعیت مالی خود را به دادگاه اعلام کند.در واقع با توجه به نتایج مختلف ورشکستگی اعم از نتایج سوء مدنی و جزایی، خود تاجر به ندرت می پذیرد که توقف خود را اعلام کند.به همین دلیل به ذینفع ترین افراد یعنی بستانکاران اجازه حق تقاضای صدور حکم ورشکستگی تاجر از سوی قانون داده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2266084|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref> گروهی بر این باورند که مطالبات این بستانکاران باید حتماً تجارتی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2715144|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=عرفانی|چاپ=1}}</ref> لازم نیست تمام طلبکاران تاجر تقاضای ورشکستگی وی را بنمایند. بلکه تقاضای یکی ز آن ها کافی است.میزان طلب و نوع دین ( با وثیقه یا عادی) نیز تأثیری در این امر ندارد.البته باید طلب مسلم باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2266088|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref>همچنین عده ای بیان داشته اند که تقدیم دادخواست ورشکستگی مبتنی بر سوء نیت از سوی یکی از بستانکاران علیه تاجر در مواقعی که تاجر قادر به پرداخت دیون جزئی خویش بوده ولی به دلیل نداشتن نقدینگی اتفاقاً نتوانسته است در موعد مقرر دیون مورد ادعا را بپردازد، از مصادیق تجاوز از حق بوده و نوعی [[تقصیر]] عمدی یا خطای جرمی محسوب می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2715132|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=عرفانی|چاپ=1}}</ref> | ||
اگرچه طبق اصول کلی احکام دادگاه ها فقط نسبت به اشخاصی که در دعوی وارد بوده اند معتبر است، اما در خصوص حکم ورشگستگی باید قائل به نفوذ آن نسبت به خود تاجر، کسی که تقاضای صدور آن را نموده است و نیز تمام اشخاصی که با تاجر ورشکسته ارتباط دارند نیز بود.1838516 | اگرچه طبق اصول کلی احکام دادگاه ها فقط نسبت به اشخاصی که در دعوی وارد بوده اند معتبر است، اما در خصوص حکم ورشگستگی باید قائل به نفوذ آن نسبت به خود تاجر، کسی که تقاضای صدور آن را نموده است و نیز تمام اشخاصی که با تاجر ورشکسته ارتباط دارند نیز بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1838516|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ستوده تهرانی|چاپ=16}}</ref> | ||
طبق تصریح ماده فوق، محکمه بدایت که بعداً تبدیل به دادگاه شهرستان شد، صالح به رسیدگی به امر ورشکستگی است. عده ای این تصریح را بی فایده دانسته اند. زیرا هرچه صریحاً در صلاحیت دادگاه بخش قرار نگیرد، رسیدگی به آن را باید در صلاحیت دادگاه شهرستان دانست.2268168 انتخاب این دادگاه به عنوان دادگاه صالح برای رسیدگی به امر ورشکستگی از آن روی بود که دادستان که نقشی عمده در سازماندهی امر ورشکستگی داشت بانظارت دادگاه شهرستان انجام وظیفه می کرد و نمی شد او را به دادگاه بخش کشاند.2268180 | طبق تصریح ماده فوق، محکمه بدایت که بعداً تبدیل به دادگاه شهرستان شد، صالح به رسیدگی به امر ورشکستگی است. عده ای این تصریح را بی فایده دانسته اند. زیرا هرچه صریحاً در صلاحیت دادگاه بخش قرار نگیرد، رسیدگی به آن را باید در صلاحیت دادگاه شهرستان دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2268168|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref> انتخاب این دادگاه به عنوان دادگاه صالح برای رسیدگی به امر ورشکستگی از آن روی بود که دادستان که نقشی عمده در سازماندهی امر ورشکستگی داشت بانظارت دادگاه شهرستان انجام وظیفه می کرد و نمی شد او را به دادگاه بخش کشاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2268180|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref> | ||
== رویه قضایی == | == رویه قضایی == | ||
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشست های قضایی، دعوای ورشکستگی مطلقاً مستلزم تقدیم [[دادخواست]] بوده و طرف دعوا حسب مورد و بر اساس این که خواهان چه کسی باشد، ممکن است خود تاجر ورشکسته، طلبکاران یا دادستان عمومی حوزه قضایی باشد.164980 | به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشست های قضایی، دعوای ورشکستگی مطلقاً مستلزم تقدیم [[دادخواست]] بوده و طرف دعوا حسب مورد و بر اساس این که خواهان چه کسی باشد، ممکن است خود تاجر ورشکسته، طلبکاران یا دادستان عمومی حوزه قضایی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست های قضایی (23) مسائل قانون مدنی (6)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=164980|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | ||
== مصادیق و نمونه ها == | == مصادیق و نمونه ها == | ||
عدم پرداخت برات از سوی تاجر را می توان دلیلی باز مبنی بر ناتوانی وی در اجرای تعهداتش دانست. از همین روی دارنده برات می تواند ضمن دادخواستی تقاضای اعلان ورشکستگی تاجر را نماید.1832904 | عدم پرداخت برات از سوی تاجر را می توان دلیلی باز مبنی بر ناتوانی وی در اجرای تعهداتش دانست. از همین روی دارنده برات می تواند ضمن دادخواستی تقاضای اعلان ورشکستگی تاجر را نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (جلد سوم) (اسناد تجاری برات، چک، سفته، قبض انبار، اوراق بهادار، بورس)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1832904|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ستوده تهرانی|چاپ=20}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۰
ماده 415 قانون تجارت: ورشکستگی تاجر به حکم محکمه بدایت در موارد ذیل اعلام میشود:
الف) بر حسب اظهار خود تاجر.
ب) به موجب تقاضای یک یا چند نفر از طلبکارها.
ج) بر حسب تقاضای مدعیالعموم بدایت.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
حکمی که به موجب آن ورشکستگی تاجر اعلام می شود، وضعیت حقوقی جدید را به وجود می آورد. از همین روی باید چنین حکمی را حکمی تأسیسی دانست.[۱]ورشکستگی تاجر اعم از حقیقی یا حقوقی، به حکم دادگاه اعلام می شود. اما خود دادگاه نمی تواند رأساً و در حین رسیدگی به پرونده حکم ورشکستگی را صادر کند.[۲]بلکه این حکم ممکن است به تقاضای خود تاجر، به درخواست یک یا چند نفر از طلبکاران یا دادستان صادر شود. لذا ممکن است در این دعوا مدعی دادسرا باشد.[۳]با وجود سکوت مقنن در این خصوص، گروهی تأکید کرده اند که لازم است دادستان در اعلان حکم ورشکستگی نهایت دقت و مراعات را به کار برده و ضوابط معقولی را در نظر گرفته و صرفاً در مواردی که نظم عمومی یا منافع بستانکاران ایجاب می کند مبادرت به اعلان ورشکستگی کند.[۴] همچنین از آنجا که مقررات ورشکستگی بیشتر با هدف حفاظت از حقوق و منافع بستانکاران وضع شده اند، [۵]تقاضای صدور حکم ورشکستگی از سوی خود تاجر را بهترین وسیله برای حفظ حقوق طلبکاران دانسته اند. چرا که تاجر سریع تر از هر فرد دیگری از وضعیت مالی خود مطلع می شود و اگر حسن نیت داشته باشد، تمام اقدامات لازم را برای جلوگیری از تضییع حقوق بستانکاران به عمل می آورد.[۶]
از سوی دیگر پذیرش حق تقدیم دادخواست ورشکستگی برای بستانکار، صرفاً برای حفظ حقوق وی بوده است. چرا که ممکن است تاجری به عمد یا از روی تقصیر حاضر نشود وضعیت مالی خود را به دادگاه اعلام کند.در واقع با توجه به نتایج مختلف ورشکستگی اعم از نتایج سوء مدنی و جزایی، خود تاجر به ندرت می پذیرد که توقف خود را اعلام کند.به همین دلیل به ذینفع ترین افراد یعنی بستانکاران اجازه حق تقاضای صدور حکم ورشکستگی تاجر از سوی قانون داده شده است.[۷] گروهی بر این باورند که مطالبات این بستانکاران باید حتماً تجارتی باشد.[۸] لازم نیست تمام طلبکاران تاجر تقاضای ورشکستگی وی را بنمایند. بلکه تقاضای یکی ز آن ها کافی است.میزان طلب و نوع دین ( با وثیقه یا عادی) نیز تأثیری در این امر ندارد.البته باید طلب مسلم باشد.[۹]همچنین عده ای بیان داشته اند که تقدیم دادخواست ورشکستگی مبتنی بر سوء نیت از سوی یکی از بستانکاران علیه تاجر در مواقعی که تاجر قادر به پرداخت دیون جزئی خویش بوده ولی به دلیل نداشتن نقدینگی اتفاقاً نتوانسته است در موعد مقرر دیون مورد ادعا را بپردازد، از مصادیق تجاوز از حق بوده و نوعی تقصیر عمدی یا خطای جرمی محسوب می شود.[۱۰]
اگرچه طبق اصول کلی احکام دادگاه ها فقط نسبت به اشخاصی که در دعوی وارد بوده اند معتبر است، اما در خصوص حکم ورشگستگی باید قائل به نفوذ آن نسبت به خود تاجر، کسی که تقاضای صدور آن را نموده است و نیز تمام اشخاصی که با تاجر ورشکسته ارتباط دارند نیز بود.[۱۱]
طبق تصریح ماده فوق، محکمه بدایت که بعداً تبدیل به دادگاه شهرستان شد، صالح به رسیدگی به امر ورشکستگی است. عده ای این تصریح را بی فایده دانسته اند. زیرا هرچه صریحاً در صلاحیت دادگاه بخش قرار نگیرد، رسیدگی به آن را باید در صلاحیت دادگاه شهرستان دانست.[۱۲] انتخاب این دادگاه به عنوان دادگاه صالح برای رسیدگی به امر ورشکستگی از آن روی بود که دادستان که نقشی عمده در سازماندهی امر ورشکستگی داشت بانظارت دادگاه شهرستان انجام وظیفه می کرد و نمی شد او را به دادگاه بخش کشاند.[۱۳]
رویه قضایی
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشست های قضایی، دعوای ورشکستگی مطلقاً مستلزم تقدیم دادخواست بوده و طرف دعوا حسب مورد و بر اساس این که خواهان چه کسی باشد، ممکن است خود تاجر ورشکسته، طلبکاران یا دادستان عمومی حوزه قضایی باشد.[۱۴]
مصادیق و نمونه ها
عدم پرداخت برات از سوی تاجر را می توان دلیلی باز مبنی بر ناتوانی وی در اجرای تعهداتش دانست. از همین روی دارنده برات می تواند ضمن دادخواستی تقاضای اعلان ورشکستگی تاجر را نماید.[۱۵]
منابع
- ↑ عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1345120
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2266108
- ↑ عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد اول) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1376868
- ↑ محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2715148
- ↑ حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه). چاپ 16. دادگستر، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1839336
- ↑ حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه). چاپ 16. دادگستر، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1839312
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2266084
- ↑ محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2715144
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2266088
- ↑ محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (ورشکستگی و تصفیه اموال، افلاس در اسلام و سپر قانونی آن در ایران، ورشکستگی در حقوق تجارت بین المللی). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2715132
- ↑ حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد چهارم) (قراردادهای تجارتی و ورشکستگی و تصفیه). چاپ 16. دادگستر، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1838516
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2268168
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2268180
- ↑ مجموعه نشست های قضایی (23) مسائل قانون مدنی (6). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 164980
- ↑ حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد سوم) (اسناد تجاری برات، چک، سفته، قبض انبار، اوراق بهادار، بورس). چاپ 20. دادگستر، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1832904