نظریه شماره 7/1400/259 مورخ 1400/05/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور کیفرخواست پس از قرار جلب به دادرسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1400/259|شماره پرونده=1400-168-259 ک|تاریخ نظریه=1400/05/11}} '''استعلام''': با توجه به ماده ۳۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر داشته دادگاه های کیفری (اطلاق در ذکر دادگاه) در موارد زیر شروع به رسیدگی می کند و یکی از موا...» ایجاد کرد)
 
(افزدون رویه قضایی، لینک، جستارهای وابسته)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1400/259|شماره پرونده=1400-168-259 ک|تاریخ نظریه=1400/05/11}}
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1400/259|شماره پرونده=1400-168-259 ک|تاریخ نظریه=1400/05/11|موضوع نظریه=[[حقوق کیفری]]|محور نظریه=[[آیین دادرسی کیفری]]}}


'''استعلام''': با توجه به ماده ۳۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر داشته دادگاه های کیفری (اطلاق در ذکر دادگاه) در موارد زیر شروع به رسیدگی می کند و یکی از موارد مطابق با بند ب آن قرار جلب به دادرسی صادره توسط دادگاه است؛ از طرفی ماده ۳۸۲ قانون مورد بحث مقرر داشته دادگاه کیفری یک فقط در صورت صدور کیفرخواست و در حدود آن مبادرت به رسیدگی و صدور رأی می نماید و نیز در ماده ۴۰۵ آن تصریح شده است که سایر ترتیبات رسیدگی در دادگاه کیفری یک همان است که برای سایر دادگاه های کیفری مقرر گردیده است: اولا، آیا ماده ۳۸۲ ماده ۳۳۵ را تخصیص زده است یا این مواد قابل جمع و تفکیک هستند؟ به عنوان مثال، در صورتی که در جرایم موضوع مواد ۳۰۳ و ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری پس از تحقیقات مقدماتی از بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب، نسبت به اتهام متهم قرار نهایی منع تعقیب صادرشود، در صورتی که پس از اعتراض شاکی و نقض قرار منع تعقیب وفق مواد ۲۷۴ و ۲۷۶ قانون اخیرالذکر از سوی دادگاه کیفری یک قرار جلب به دادرسی صادر شود، آیا پس از اجرای تکلیف مقرر در قسمت اخیر ماده ۲۷۶ این قانون، دادستان باید کیفرخواست صادر کند به عبارتی، پس از صدور قرار جلب به دادرسی دادگاه، تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع از سوی بازپرس، آیا دادستان مکلف به صدور کیفرخواست است؟ در صورتی که از این حیث تکلیف نباشد، آیا دادگاه کیفری یک می تواند دادستان را مکلف به صدور کیفرخواست کند؟ به طور کلی، پس از این که دادگاه کیفری یک قرار جلب به دادرسی صادر کرد و بعد از اجرای تکلیف مقرر در قسمت اخیر ماده ۲۷۶ و تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع از متهم توسط بازپرس، آیا دادگاه می تواند با اتکا به قرار جلب به دادرسی وارد رسیدگی شده و رأی صادر کند؟
'''چکیده نظریه شماره 7/1400/259 مورخ 1400/05/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور کیفرخواست پس از قرار جلب به دادرسی:''' پس از صدور [[قرار جلب به دادرسی]] از سوی [[دادگاه]]، [[تفهیم اتهام]] و اخذ [[آخرین دفاع]] توسط [[بازپرس]]، [[دادستان]] تکلیفی بر صدور [[کیفرخواست]] درصورت صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه را ندارد، همچنین [[کیفرخواست شفاهی]] دادستان در دادگاه در [[تعارض]] با مقرراتی نیست که پرونده بصورت [[کتبی]] به دادگاه ارسال میگردد.
 
== استعلام ==
با توجه به [[ماده ۳۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری]] که مقرر داشته [[دادگاه های کیفری]] ([[اطلاق]] در ذکر دادگاه) در موارد زیر شروع به [[رسیدگی به ماهیت امر|رسیدگی]] می کند و یکی از موارد مطابق با بند ب آن قرار جلب به دادرسی صادره توسط دادگاه است؛ از طرفی [[ماده ۳۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۳۸۲ قانون مورد بحث]] مقرر داشته [[دادگاه کیفری یک]] فقط در صورت صدور کیفرخواست و در حدود آن مبادرت به رسیدگی و [[صدور رای|صدور رأی]] می نماید و نیز در [[ماده ۴۰۵ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۴۰۵]] آن تصریح شده است که سایر ترتیبات رسیدگی در دادگاه کیفری یک همان است که برای سایر دادگاه های کیفری مقرر گردیده است: اولا، آیا ماده ۳۸۲ ماده ۳۳۵ را [[تخصیص]] زده است یا این مواد [[جمع|قابل جمع]] و [[تفکیک]] هستند؟ به عنوان مثال، در صورتی که در جرایم موضوع [[ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری|مواد ۳۰۳]] و [[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری|۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری]] پس از [[تحقیقات مقدماتی]] از بازپرسی [[دادسرا عمومی و انقلاب|دادسرای عمومی و انقلاب]]، نسبت به [[اتهام]] متهم [[قرار نهایی]] [[قرار منع تعقیب|منع تعقیب]] صادرشود، در صورتی که پس از [[اعتراض|اعتراض شاکی]] و [[نقض قرار]] منع تعقیب وفق [[ماده ۲۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری|مواد ۲۷۴]] و [[ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری|۲۷۶ قانون اخیرالذکر]] از سوی دادگاه کیفری یک قرار جلب به دادرسی صادر شود، آیا پس از اجرای تکلیف مقرر در قسمت اخیر ماده ۲۷۶ این قانون، دادستان باید کیفرخواست صادر کند به عبارتی، پس از صدور قرار جلب به دادرسی دادگاه، تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع از سوی بازپرس، آیا دادستان مکلف به صدور کیفرخواست است؟ در صورتی که از این حیث تکلیف نباشد، آیا دادگاه کیفری یک می تواند دادستان را مکلف به صدور کیفرخواست کند؟ به طور کلی، پس از این که دادگاه کیفری یک قرار جلب به [[دادرسی]] صادر کرد و بعد از اجرای تکلیف مقرر در قسمت اخیر ماده ۲۷۶ و تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع از متهم توسط بازپرس، آیا دادگاه می تواند با اتکا به قرار جلب به دادرسی وارد رسیدگی شده و رأی صادر کند؟


== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
با توجه به ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ که به صراحت اعلام داشته در صورت نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه (کیفری یک یا دو)، بازپرس مکلف است متهم را احضار و موضوع اتهام را به او تفهیم کند و با اخذ آخرین دفاع و تأمین مناسب از وی، پرونده را به دادگاه ارسال کند و نیز با لحاظ ماده ۳۳۵ این قانون که یکی از جهات شروع به رسیدگی دادگاه های کیفری را صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه در ردیف جهات دیگر مانند کیفرخواست دادستان ذکر کرده است و همچنین با عنایت به ماده ۴۰۵ این قانون، در فرض سؤال، موجب قانونی جهت تکلیف دادستان به صدور کیفرخواست با فرض صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه کیفری یک وجود ندارد. همچنین مقررات مواد ۲۷۶ و ۳۳۵ قانون فوق الذکر، تعارضی با بند الف ماده ۳۵۹ و ماده ۳۸۲ ندارد؛ زیرا مقررات مواد اخیرالذکر مفروض بر صدور کیفرخواست یا طرح ادعای شفاهی از سوی دادستان است و به معنای عدم استماع اظهارات دادستان یا نماینده وی در جلسه رسیدگی به ترتیب مقرر در قانون در مواردی نیست که در اجرای ماده ۲۷۶ قانون یادشده، پرونده امر در دادگاه مطرح می شود.
با توجه به ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ که به [[صراحت]] اعلام داشته در صورت نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه (کیفری یک یا دو)، بازپرس مکلف است متهم را [[احضار]] و موضوع اتهام را به او تفهیم کند و با اخذ آخرین دفاع و [[قرار تامین کیفری|تأمین]] مناسب از وی، پرونده را به دادگاه ارسال کند و نیز با لحاظ ماده ۳۳۵ این قانون که یکی از [[جهات شروع به رسیدگی]] دادگاه های کیفری را صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه در ردیف جهات دیگر مانند کیفرخواست دادستان ذکر کرده است و همچنین با عنایت به ماده ۴۰۵ این قانون، در فرض سؤال، موجب قانونی جهت تکلیف دادستان به صدور کیفرخواست با فرض صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه کیفری یک وجود ندارد. همچنین مقررات مواد ۲۷۶ و ۳۳۵ قانون فوق الذکر، تعارضی با [[ماده ۳۵۹ قانون آیین دادرسی کیفری|بند الف ماده ۳۵۹]] و ماده ۳۸۲ ندارد؛ زیرا مقررات مواد اخیرالذکر مفروض بر صدور کیفرخواست یا طرح [[ادعای شفاهی]] از سوی دادستان است و به معنای عدم [[استماع دعوا|استماع]] [[اظهارنظر ماهوی|اظهارات]] دادستان یا [[نماینده دادستان|نماینده]] وی در جلسه رسیدگی به ترتیب مقرر در قانون در مواردی نیست که در اجرای ماده ۲۷۶ قانون یادشده، پرونده امر در دادگاه مطرح می شود.
 
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۲۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۳۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۳۵۹ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۳۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۴۰۵ قانون آیین دادرسی کیفری]]
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[دادستان]]
* [[کیفرخواست]]
* [[دادگاه کیفری]]
* [[قرار جلب به دادرسی]]


[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۰]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۰]]

نسخهٔ ‏۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۷

نظریه مشورتی 7/1400/259
شماره نظریه۷/۱۴۰۰/۲۵۹
شماره پرونده۱۴۰۰-۱۶۸-۲۵۹ ک
تاریخ نظریه۱۴۰۰/۰۵/۱۱
موضوع نظریهحقوق کیفری
محور نظریهآیین دادرسی کیفری

چکیده نظریه شماره 7/1400/259 مورخ 1400/05/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور کیفرخواست پس از قرار جلب به دادرسی: پس از صدور قرار جلب به دادرسی از سوی دادگاه، تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع توسط بازپرس، دادستان تکلیفی بر صدور کیفرخواست درصورت صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه را ندارد، همچنین کیفرخواست شفاهی دادستان در دادگاه در تعارض با مقرراتی نیست که پرونده بصورت کتبی به دادگاه ارسال میگردد.

استعلام

با توجه به ماده ۳۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر داشته دادگاه های کیفری (اطلاق در ذکر دادگاه) در موارد زیر شروع به رسیدگی می کند و یکی از موارد مطابق با بند ب آن قرار جلب به دادرسی صادره توسط دادگاه است؛ از طرفی ماده ۳۸۲ قانون مورد بحث مقرر داشته دادگاه کیفری یک فقط در صورت صدور کیفرخواست و در حدود آن مبادرت به رسیدگی و صدور رأی می نماید و نیز در ماده ۴۰۵ آن تصریح شده است که سایر ترتیبات رسیدگی در دادگاه کیفری یک همان است که برای سایر دادگاه های کیفری مقرر گردیده است: اولا، آیا ماده ۳۸۲ ماده ۳۳۵ را تخصیص زده است یا این مواد قابل جمع و تفکیک هستند؟ به عنوان مثال، در صورتی که در جرایم موضوع مواد ۳۰۳ و ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری پس از تحقیقات مقدماتی از بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب، نسبت به اتهام متهم قرار نهایی منع تعقیب صادرشود، در صورتی که پس از اعتراض شاکی و نقض قرار منع تعقیب وفق مواد ۲۷۴ و ۲۷۶ قانون اخیرالذکر از سوی دادگاه کیفری یک قرار جلب به دادرسی صادر شود، آیا پس از اجرای تکلیف مقرر در قسمت اخیر ماده ۲۷۶ این قانون، دادستان باید کیفرخواست صادر کند به عبارتی، پس از صدور قرار جلب به دادرسی دادگاه، تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع از سوی بازپرس، آیا دادستان مکلف به صدور کیفرخواست است؟ در صورتی که از این حیث تکلیف نباشد، آیا دادگاه کیفری یک می تواند دادستان را مکلف به صدور کیفرخواست کند؟ به طور کلی، پس از این که دادگاه کیفری یک قرار جلب به دادرسی صادر کرد و بعد از اجرای تکلیف مقرر در قسمت اخیر ماده ۲۷۶ و تفهیم اتهام و اخذ آخرین دفاع از متهم توسط بازپرس، آیا دادگاه می تواند با اتکا به قرار جلب به دادرسی وارد رسیدگی شده و رأی صادر کند؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

با توجه به ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ که به صراحت اعلام داشته در صورت نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه (کیفری یک یا دو)، بازپرس مکلف است متهم را احضار و موضوع اتهام را به او تفهیم کند و با اخذ آخرین دفاع و تأمین مناسب از وی، پرونده را به دادگاه ارسال کند و نیز با لحاظ ماده ۳۳۵ این قانون که یکی از جهات شروع به رسیدگی دادگاه های کیفری را صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه در ردیف جهات دیگر مانند کیفرخواست دادستان ذکر کرده است و همچنین با عنایت به ماده ۴۰۵ این قانون، در فرض سؤال، موجب قانونی جهت تکلیف دادستان به صدور کیفرخواست با فرض صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه کیفری یک وجود ندارد. همچنین مقررات مواد ۲۷۶ و ۳۳۵ قانون فوق الذکر، تعارضی با بند الف ماده ۳۵۹ و ماده ۳۸۲ ندارد؛ زیرا مقررات مواد اخیرالذکر مفروض بر صدور کیفرخواست یا طرح ادعای شفاهی از سوی دادستان است و به معنای عدم استماع اظهارات دادستان یا نماینده وی در جلسه رسیدگی به ترتیب مقرر در قانون در مواردی نیست که در اجرای ماده ۲۷۶ قانون یادشده، پرونده امر در دادگاه مطرح می شود.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته