نظریه شماره7/1401/1001مورخ1401/12/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درمورد عدم قابلیت تامیم اعتبار اقدامات وکیل پس از عزل و پیش از اطلاع به حالت فوت موکل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1401/1001|شماره پرونده=1401-76-1001 ح|تاریخ نظریه=1401/12/07}} '''استعلام''': ۱- آیا وکالت ظاهری موضوع ماده ۶۸۰ قانون مدنی که اقدامات وکیل پس از عزل و پیش از اطلاع وی از عزل توسط موکل را معتبر می داند، در مورد فوت موکل نیز...» ایجاد کرد)
 
(چکیده + مواد مرتبط + جستار های وابسته + موضوع و محور نظریه)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1401/1001|شماره پرونده=1401-76-1001 ح|تاریخ نظریه=1401/12/07}}
'''چکیده نظریه شماره 7/1401/1001 مورخ 1401/12/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه در مورد عدم قابلیت تامیم اعتبار اقدامات وکیل پس از عزل و پیش از اطلاع وی به حالت فوت موکل:'''  نظر بر اینکه پس از فوت موکل، اموال یا حقوقی که موضوع عقد وکالت بوده است، دیگر از آن موکل نیست تا اذن در تصرف در آن ها را دهد، در نتیجه موت موجب انفساخ عقد وکالت است و علم و جهل وکیل از این حیث مؤثر در مقام نیست و در نتیجه اقدامات وکیل پس از فوت موکل نسبت به ورثه تابع احکام معاملات فضولی است.


'''استعلام''': ۱- آیا وکالت ظاهری موضوع ماده ۶۸۰ قانون مدنی که اقدامات وکیل پس از عزل و پیش از اطلاع وی از عزل توسط موکل را معتبر می داند، در مورد فوت موکل نیز جاری است؟
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1401/1001|شماره پرونده=1401-76-1001 ح|تاریخ نظریه=1401/12/07|موضوع نظریه=[[حقوق مدنی]]|محور نظریه=[[در وکالت]]}}


۲- چنانچه موکل برای فروش ملک و تنظیم سند رسمی انتقال، به شخصی اعطای وکالت نماید و موکل فوت کند؛ اما وکیل پیش از اطلاع از فوت موکل، ملک را انتقال دهد، آیا اثر فوت موکل و علم و اطلاع وکیل و شخص ثالث (منتقل الیه) انفساخ و زوال اقدامات است؟
== استعلام ==
۱- آیا [[وکالت]] ظاهری موضوع [[ماده ۶۸۰ قانون مدنی|ماده 680 قانون مدنی]] که اقدامات [[وکیل]] پس از [[عزل وکیل توسط موکل|عزل]] و پیش از اطلاع وی از عزل توسط [[موکل]] را معتبر می داند، در مورد فوت موکل نیز جاری است؟


۳- در فرض سؤال چنانچه وکیل از فوت موکل مطلع نبوده و پیش از اطلاع اقدام کرده باشد و یا به رغم اطلاع از فوت، ملک را انتقال داده باشد، ضمانت اجرای آن نسبت به منتقل الیه (ثالث) که از فوت موکل خبر نداشته چیست؟ بطلان معامله یا صحت آن؟
۲- چنانچه موکل برای فروش [[ملک ثبت شده|ملک]] و تنظیم [[سند رسمی]] انتقال، به شخصی اعطای وکالت نماید و موکل فوت کند؛ اما وکیل پیش از اطلاع از فوت موکل، ملک را انتقال دهد، آیا اثر فوت موکل و علم و اطلاع وکیل و [[شخص ثالث]] (منتقل الیه) [[انفساخ]] و زوال اقدامات است؟
 
۳- در فرض سؤال چنانچه وکیل از فوت موکل مطلع نبوده و پیش از اطلاع اقدام کرده باشد و یا به رغم اطلاع از فوت، ملک را انتقال داده باشد، ضمانت اجرای آن نسبت به منتقل الیه (ثالث) که از فوت موکل خبر نداشته چیست؟ [[بطلان]] معامله یا صحت آن؟


== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
۱، ۲ و ۳) با عنایت به عموم ماده ۲۱۹ قانون مدنی و با توجه به اطلاق بند ۳ ماده ۶۷۸ قانون مدنی که در مواد بعدی و قبلی قانون مدنی مقید به اطلاع وکیل نشده است، موت موجب انفساخ عقد وکالت است و علم و جهل وکیل از این حیث مؤثر در مقام نیست و در نتیجه اقدامات وکیل پس از فوت موکل نسبت به ورثه تابع احکام معاملات فضولی است. به عبارت دیگر، پس از فوت موکل، اموال یا حقوقی که موضوع عقد وکالت بوده است، دیگر از آن موکل نیست تا اذن در تصرف در آن ها دهد و هر فرد صرفا در دوره زمانی حیات خود اهلیت تصرف در اموال خود را دارد؛ مگر در قالب وصیت؛ آن هم با لحاظ احکام خاص آن؛ از جمله نفوذ وصیت در خصوص ثلث اموال و عدم نفوذ آن در مازاد. بر این اساس قیاس فوت موکل با عزل وکیل توسط موکل قیاس مع الفارق است و فارق میان آن ها، تعلق حق غیر بر موضوع عقد وکالت پس از مرگ موکل است.
1، 2 و 3) با عنایت به عموم [[ماده ۲۱۹ قانون مدنی|ماده 219 قانون مدنی]] و با توجه به اطلاق بند 3 [[ماده 678 قانون مدنی]] که در مواد بعدی و قبلی قانون مدنی مقید به اطلاع وکیل نشده است، موت موجب انفساخ عقد وکالت است و [[علم]] و [[جهل]] وکیل از این حیث مؤثر در مقام نیست و در نتیجه اقدامات وکیل پس از فوت موکل نسبت به [[ورثه]] تابع احکام [[معاملات فضولی (بهرامی)|معاملات فضولی]] است. به عبارت دیگر، پس از فوت موکل، اموال یا حقوقی که موضوع عقد وکالت بوده است، دیگر از آن موکل نیست تا [[اذن]] در [[تصرف]] در آن ها دهد و هر فرد صرفا در دوره زمانی حیات خود [[اهلیت تصرف]] در اموال خود را دارد؛ مگر در قالب [[وصیت]]؛ آن هم با لحاظ احکام خاص آن؛ از جمله [[نفوذ]] وصیت در خصوص ثلث اموال و [[عدم نفوذ]] آن در مازاد. بر این اساس [[قیاس]] فوت موکل با [[عزل وکیل توسط موکل]] [[قیاس مع الفارق]] است و فارق میان آن ها، تعلق حق غیر بر موضوع عقد وکالت پس از مرگ موکل است.
 
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده 219 قانون مدنی|ماده 219 قانون مدنی مصوب 1314]]
* [[ماده 678 قانون مدنی|ماده 678 قانون مدنی مصوب 1314]]
* [[ماده 680 قانون مدنی|ماده 680 قانون مدنی مصوب 1314]]
 
== جستار های وابسته ==
[[عزل وکیل توسط موکل]]
 
[[اهلیت تصرف]]
 
[[اذن در تصرف]]
 


[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۱]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۱]]

نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۴

چکیده نظریه شماره 7/1401/1001 مورخ 1401/12/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه در مورد عدم قابلیت تامیم اعتبار اقدامات وکیل پس از عزل و پیش از اطلاع وی به حالت فوت موکل: نظر بر اینکه پس از فوت موکل، اموال یا حقوقی که موضوع عقد وکالت بوده است، دیگر از آن موکل نیست تا اذن در تصرف در آن ها را دهد، در نتیجه موت موجب انفساخ عقد وکالت است و علم و جهل وکیل از این حیث مؤثر در مقام نیست و در نتیجه اقدامات وکیل پس از فوت موکل نسبت به ورثه تابع احکام معاملات فضولی است.

نظریه مشورتی 7/1401/1001
شماره نظریه۷/۱۴۰۱/۱۰۰۱
شماره پرونده۱۴۰۱-۷۶-۱۰۰۱ ح
تاریخ نظریه۱۴۰۱/۱۲/۰۷
موضوع نظریهحقوق مدنی
محور نظریهدر وکالت

استعلام

۱- آیا وکالت ظاهری موضوع ماده 680 قانون مدنی که اقدامات وکیل پس از عزل و پیش از اطلاع وی از عزل توسط موکل را معتبر می داند، در مورد فوت موکل نیز جاری است؟

۲- چنانچه موکل برای فروش ملک و تنظیم سند رسمی انتقال، به شخصی اعطای وکالت نماید و موکل فوت کند؛ اما وکیل پیش از اطلاع از فوت موکل، ملک را انتقال دهد، آیا اثر فوت موکل و علم و اطلاع وکیل و شخص ثالث (منتقل الیه) انفساخ و زوال اقدامات است؟

۳- در فرض سؤال چنانچه وکیل از فوت موکل مطلع نبوده و پیش از اطلاع اقدام کرده باشد و یا به رغم اطلاع از فوت، ملک را انتقال داده باشد، ضمانت اجرای آن نسبت به منتقل الیه (ثالث) که از فوت موکل خبر نداشته چیست؟ بطلان معامله یا صحت آن؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

1، 2 و 3) با عنایت به عموم ماده 219 قانون مدنی و با توجه به اطلاق بند 3 ماده 678 قانون مدنی که در مواد بعدی و قبلی قانون مدنی مقید به اطلاع وکیل نشده است، موت موجب انفساخ عقد وکالت است و علم و جهل وکیل از این حیث مؤثر در مقام نیست و در نتیجه اقدامات وکیل پس از فوت موکل نسبت به ورثه تابع احکام معاملات فضولی است. به عبارت دیگر، پس از فوت موکل، اموال یا حقوقی که موضوع عقد وکالت بوده است، دیگر از آن موکل نیست تا اذن در تصرف در آن ها دهد و هر فرد صرفا در دوره زمانی حیات خود اهلیت تصرف در اموال خود را دارد؛ مگر در قالب وصیت؛ آن هم با لحاظ احکام خاص آن؛ از جمله نفوذ وصیت در خصوص ثلث اموال و عدم نفوذ آن در مازاد. بر این اساس قیاس فوت موکل با عزل وکیل توسط موکل قیاس مع الفارق است و فارق میان آن ها، تعلق حق غیر بر موضوع عقد وکالت پس از مرگ موکل است.

مواد مرتبط

جستار های وابسته

عزل وکیل توسط موکل

اهلیت تصرف

اذن در تصرف