دادگاه انقلاب
دادگاه انقلاب را باید دادگاهی اختصاصی دانست که به اعتقاد عده ای مطابق قانون اساسی ایران امکان تشکیل این گروه از دادگاهها امکانپذیر است،[۱] اگرچه به اعتقاد گروهی تشکیل دادگاههای اختصاصی را باید مغایر با عمومیت اصول قانون اساسی دانست،[۲] اما دادگاه انقلاب با هدف تثبیت پایههای انقلاب و رسیدگی به جرایمی که علیه انقلاب رخ میدهند، تشکیل شدهاست.[۳]
صلاحیت
صلاحیت از حیث نوع جرایم
به جرائم زیر در دادگاه انقلاب رسیدگی میشود:
الف - جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی، محاربه و افساد فی الارض، بغی، تبانی و اجتماع علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه یا احراق، تخریب و اتلاف اموال به منظور مقابله با نظام
ب - توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری
پ - تمام جرائم مربوط به مواد مخدر، روان گردان و پیش سازهای آن و قاچاق اسلحه، مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل
ت - سایر مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این دادگاه است.[۴]
صلاحیت از حیث تعداد قضات
پیشبینی تعدد قضات در این دادگاه را گروهی از حقوقدانان، اقدامی مثبت و ناشی از توجه به اهمیت جرایمی دانستهاند که در صلاحیت این دادگاه است،[۵] البته همه جرایم در این دادگاه به صورت تعدد قضات رسیدگی نشده و فقط جرایم موجب مجازاتهای مندرج در بندهای الف، ب، پ و ت ماده ۳۰۲ این قانون در هنگام رسیدگی در دادگاه انقلاب باید با تعدد قضات مورد رسیدگی واقع شوند،[۶]اما دیگر جرایم به صورت وحدت قاضی و با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل یا یک مستشار مورد رسیدگی قرار میگیرند.[۷]این حکم در ماده ۲۹۷ قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده است.
در رویه قضایی
نظریه مشورتی شماره ۷/۹۲/۲۰۹ مورخ ۱۳۹۲/۱۱/۵ اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
۱)اولاً، ابلاغ مذکور (دادرس دادگاه انقلاب اسلامی) برای رئیس شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهرستان به منزله تشکیل دادگاه انقلاب در آن شهرستان نیست، بلکه فقط اجازه رسیدگی به پروندههای داخل در صلاحیّت دادگاه انقلاب است که قاضی مزبور به عنوان دادرس علیالبدل همان دادگاه رسیدگی میکند، ثانیاً، ثبت پروندههای دادگاه انقلاب در شعبه دادگاه عمومی فاقد وجاهت است و باید در دفاتر مخصوص و جداگانه صورت گیرد.
۲)اولاً؛ صدور ابلاغ دادرس علیالبدل دادگاه انقلاب برای رئیس شعبه دادگاه عمومی شهرستان، نافی صلاحیّت دادگاه انقلاب مربوط (در فرض سؤال مرکز استان) نمیباشد.
ثانیاً؛ دادرس علیالبدل موظف است حسب ارجاع مقام ارجاع مبادرت به رسیدگی نماید و نمیتواند به این دلیل که پرونده مربوط به قبل از صدور ابلاغ وی میباشد، از رسیدگی به موارد ارجاعی امتناع کند.[۸]
منابع
- ↑ نشریه دادرسی شماره 23 آذر و دی 1379. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1910844
- ↑ رجب گلدوست جویباری. جرایم علیه امنیت کشور. چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2460424
- ↑ عباس زراعت. اصول آیین دادرسی کیفری ایران. چاپ 2. مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3974908
- ↑ ماده 303 قانون آیین دادرسی کیفری
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4694620
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4694672
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4694688
- ↑ اسماعیل ساولانی. قانون آیین دادرسی کیفری بر اساس آخرین اصلاحات 1394 (آرای وحدت رویه و نظریات مشورتی اداره کل حقوقی). چاپ 9. دادآفرین، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6279812