ماده ۳۱۸ قانون مدنی: هرگاه مالک رجوع کند به غاصبی که مال مغصوب در ید او تلف شده‌است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر ندارد ولی اگر به غاصب دیگری به غیر آن کسی که مال در ید او تلف شده‌است رجوع نماید مشارالیه نیز می‌تواند به کسی که مال در ید او تلف شده‌است رجوع کند یا به یکی از لاحقین خود رجوع کند تا منتهی شود به کسی که مال در ید او تلف شده‌است و به‌طور کلی ضمان بر عهدهٔ کسی مستقر است که مال مغصوب در نزد او تلف شده‌است.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

«تعاقب ایادی»، یعنی پشت سر هم قرار گرفتن دست‌ها.[۱]

مطالعات تطبیقی

درصورتی که مسئولیت اشخاص در مقابل ذینفع تضامنی باشد، در روابط بین بدهکاران مسئولیت مشترک می باشد که در این امر در ماده 1317 قانون مدنی جدید فرانسه نیز تصریح گردیده است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

با استناد به قواعد عمومی، غاصبی که بر مال مغصوب تسلط داشته؛ ضامن تلف آن است و دلیل مسئولیت سایر غاصبین، که واسطه رسیدن مال به دست متلف بوده‌اند؛ این است که باید مالک را به حق خود برسانند، پس هر یک از آنان، که پس از جبران زیان مالک، به قائم مقامی از وی، می‌تواند به تلف کننده مال مراجعه کند،[۳] بنابراین با توجه به اینکه متلف، به عنوان مسئول اصلی، باید خسارات وارد شده به مالک را جبران نماید؛ چنانچه صاحب مال مغصوب، حق خود را از غاصب اولی دریافت نماید؛ وی نیز، می‌تواند به متلف رجوع کند.[۴]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

اگر بدون تقصیر غاصب، مال مغصوب توسط مالک تلف گردد؛ چون وی نقشی در فریب مالک نداشته؛ جبران خسارت منتفی است.[۵]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1712788
  2. سیامک پاکباز. شرح قانون مدنی فرانسه. چاپ 1. میزان، 1401.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6713180
  3. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی وقایع حقوقی (مسئولیت مدنی). چاپ 8. شرکت سهامی انتشار، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2576348
  4. ناصر کاتوزیان. الزام‌های خارج از قرارداد (جلد دوم) (مسئولیت مدنی-مسئولیت‌های خاص و مختلط). چاپ 9. دانشگاه تهران، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2734768
  5. محسن صفری. فریبکاری و آثار آن (قاعده غرور) در حقوق مدنی ایران و فقه امامیه. چاپ 1. میزان و دادگستر، 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1466096