ماده ۱۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی

ماده ۱۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی: در پایان هر جلسه دادرسی چنانچه به جهات قانونی جلسه دیگری لازم باشد، علت مزبور، زیر صورتجلسه قید و روز و ساعت جلسه بعد تعیین و به اصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد. درصورتی که دعوا قابل تجزیه بوده و فقط قسمتی از آن مقتضی صدور رأی باشد، دادگاه نسبت به همان قسمت رأی می‌دهد و نسبت به قسمتی دیگر رسیدگی را ادامه خواهد داد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

تجزیه دعوا: یعنی صدور رأی نسبت به بعضی از خواندگان یا نسبت به قسمتی از مدعی‌به خواه خوانده متعدد باشد خواه نه.[۱]

نکات تفسیری دکترین ماده 104 قانون آیین دادرسی مدنی

ماده فوق، موارد تجدید جلسه را منصوص نموده است و دادگاه در صورتی می‌تواند دستور تجدید جلسه را صادر نماید که اصول دادرسی یا نصوص قانونی ایجاب نماید.[۲] شایان ذکر است که در صورت تجدید جلسه دادرسی به مفهوم اخص، چون جلسه بعدی دستور جلسه دیگری خواهد داشت، نمی‌توان آثار جلسه پیش را بر آن مترتب نمود مگر در مواردی که دستور جلسه بعد همان دستور جلسه پیش باشد مانند تجدید جلسه‌ای که به علت کافی نبودن وقت، برای شنیدن ادامهٔ دفاعیات خوانده در برابر دادخواست انجام شده‌است.[۳]

ظاهر ماده دلالت بر این امر دارد که در صورتی که بخشی از دعوا آماده صدور رای بود و خواهان آن را مطالبه نکرد، دادگاه نمی‌تواند مبادرت به صدور رای نماید، این امر با موازین شرعی که صدور رای را حق ذینفع می‌داند موافق است اما منطقی به نظر نمی‌رسد چرا که صدور حکم از وظایف دادگاه بوده و همچنین ذینفع با اقامه دعوا به‌طور ضمنی صدور رای را از دادگاه درخواست کرده‌است.[۴][۵] با این اوصاف مطابق ماده ۲۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی که دعوا قابل تجزیه باشد و و خواهان درخواست صدور رای نسبت به بخشی از آن را داشته باشد دادگاه ملزم به صدور رای جزئی می‌باشد.[۶] حال در فرضی که خواندگان متعدد باشند، در صورتی که دعوا قابل تجزیه نسبت به بعضی از آنان باشد و خواهان درخواست نماید، دادکاه ملزم به صدور رای نسبت به بعضی از خواندگان می‌باشد.[۷]

نکته‌ی دیگر آن که در خصوص منظور قانون گذار از تجزیه دعوا، دو احتمال مطرح شده است:

  1. احتمال اول آن که خواسته دعوا فقط یکی باشد، اما خود آن خواسته قابل تجزیه باشد.
  2. احتمال دوم اینکه خواسته دعوا دو مورد یا بیشتر باشد.

به نظر می‌رسد مورد دوم صحیح است چراکه در مورد اول تجزیه دعوا ممکن است در مراحل بعدی نیز تأثیرگذار باشد.[۸] در نهایت باید توجه داشت که طبق مواد ۱۰۵ و ۲۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه می‌تواند در قسمتی از دعوا که معد صدور رأی است، انشاء رأی نماید.[۹]

نکات توضیحی ماده 104 قانون آیین دادرسی مدنی

در ماده ۱۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر گردیده که در صورت تجدید جلسه روز و ساعت و زمان جلسه بعد زیر صورت جلسه تعیین و به طرفین ابلاغ شود، اما این امر متروک مانده‌است، چراکه ابلاغ حضوری زمان جلسه بعد به طرفین می‌تواند به سرعت بیشتر رسیدگی در دادگاه‌ها کمک کند.[۱۰]

انتقادات

نگارش ماده ۱۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی مبهم است، تجزیه‌پذیر بودن خواسته، وارد در موضوع نشده و باید با وجود استفادۀ مفرد و مطلق از کلمۀ دعوا، مفاد این ماده را تفسیر موسع کرد و ناظر بر دعاوی متعدد که دادرسی آن‌ها در قالب رسیدگی توأمان صورت پذیرفته، دانست.[۱۱]

مصادیق و نمونه ها

  1. در دعوای خواهان به خواسته مطالبه وجه، خوانده مدیونیت خود را نسبت به بخشی از خواسته اقرار می‌کند و مازاد آن را منکر است، خواهان به میزان مورد اقرار خوانده درخواست صدور حکم و نسبت به مازاد تقاضای ادامه دادرسی و ارزیابی دلایل را دارد، در این صورت دادگاه با تجزیه دعوا نسبت به قسمتی که مقتضی صدور رأی است انشا حکم می‌کند و راجع به بخش دیگر با تعیین وقت، رسیدگی را ادامه می‌دهد.[۱۲]
  2. خواسته مشتمل بر خلع ید عین مستاجره و مطالبه اجرت المثل می‌باشد، با درخواست خواهان نسبت به خلع ید عین مستاجره رای صادر شده و رسیدگی به دعوی مطالبه اجرت همچنان ادامه دارد.[۱۳]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 104 قانون آیین دادرسی مدنی

  1. در پایان هر جلسه دادرسی، ضرورت تشکیل جلسه بعدی باید بر اساس جهات قانونی مشخص شود.
  2. علت تشکیل جلسه بعدی باید در زیر صورتجلسه قید شود.
  3. روز و ساعت جلسه بعدی تعیین شده و به اصحاب دعوا ابلاغ می‌شود.
  4. در صورت قابلیت تجزیه دعوا، دادگاه می‌تواند تنها نسبت به قسمتی از دعوا رأی صادر کند.
  5. دادگاه می‌تواند به رسیدگی به قسمت‌های دیگر دعوا ادامه دهد.

مقالات مرتبط

تفکیک دعاوی در دادرسی مدنی

منابع

  1. فهیمه ملک‌زاده. اصطلاحات تشریحی آیین دادرسی (کیفری-مدنی). چاپ 2. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2140204
  2. عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1344840
  3. عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1344932
  4. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 561532
  5. علی عباس حیاتی. شرح قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 2. سلسبیل، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 474836
  6. عبداله خدابخشی. حقوق داوری و دعاوی مربوط به آن در رویه قضایی. چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4069600
  7. علی مهاجری. دادرسی و حکم غیابی در حقوق ایران. چاپ 1. فکرسازان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2641160
  8. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد اول). چاپ 1. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 464936
  9. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 569576
  10. طیب افشارنیا و حجت مبین. اطاله دادرسی و توسعه قضایی. چاپ 1. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2958496
  11. غمامی, مجید; اسماعیلی, حسین (1401). "تفکیک دعاوی در دادرسی مدنی". مطالعات حقوق خصوصی. 52 (1): 83–104. doi:10.22059/jlq.2022.316573.1007487. ISSN 2588-5618.
  12. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5280544
  13. یداله بازگیر. علل نقض آرای در شعب دیوانعالی کشور (امور کیفری). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5629660