ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی

ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی اصلاحی ۱۳۷۰/۸/۱۴: نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازهٔ پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازهٔ او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن‌ها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.

مواد مرتبط

نکات توضیحی تفسیری دکترین

نکاح دختر باکره، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است، البته تخلف از این حکم، موجب بطلان نکاح نمی‌گردد؛ اما سردفتری که چنین ازدواجی را ثبت می‌نماید؛ به مجازات انتظامی محکوم خواهدشد.[۱]

نکات توضیحی

عدم تنفیذ نکاح باکره توسط ولی او، خللی به صحت ازدواج او، وارد نمی‌سازد.[۲]

مطالعات فقهی

مستندات فقهی

  • روایات متعددی از امام صادق، دلالت بر عدم لزوم اذن ولی، در نکاح باکره دارد.[۳]
  • در مورد عدم لزوم اذن ولی، در نکاح باکره، ادعای اجماع شده‌ است.[۴]

سوابق فقهی

  • تنفیذ نکاح باکره توسط ولی او، کاشفیت دارد.[۵]

رویه‌های قضایی

  • به موجب رأی شماره ۳۳۷۳/۳۳/۳۳ مورخه ۱۳۷۲/۴/۲۹ دیوان عالی کشور، عدم اعتراض پدر، نسبت به ازدواج باکره، پس از گذشت دو سال از ازدواج وی، و آن هم در نزدیکی منزل پدر، دلالت بر رضایت ولی دارد.[۶]
  • به موجب نظریه مشورتی شماره ۲۲۶۱/۷ مورخه ۱۳۶۳/۱/۲۹ اداره حقوقی قوه قضاییه، نکاح باکره، بدون اذن ولی یا دادگاه، ممکن است منجر به بطلان آن ازدواج گردد.[۷]
  • به موجب نظریه مشورتی شماره ۶۰۵۶/۷ مورخه ۱۳۸۳/۸/۱۰ اداره حقوقی قوه قضاییه، عدم استیذان از پدر یا جد پدری، موجب غیرنافذ شدن نکاح باکره می‌گردد.[۸]

انتقادات

به دنبال لفظ «بلوغ» در صدر ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی، باید کلمه «رشد» نیز ذکر می‌گردید؛ زیرا رشد در ازدواج، شرط است.[۹]

مصادیق و نمونه‌ها

  • نکاح دختری که بکارت خود را، به دلایلی غیر از مقاربت، از دست داده باشد؛ موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است.[۱۰][۱۱]
  • چنانچه شخصی، با حفظ بکارت، مطلقه گردد؛ برای ازدواج بعدی هم، نیاز به اذن ولی دارد.[۱۲]

مقالات مرتبط

منابع

  1. حسین مهرپور. مباحثی از حقوق زن ازمنظر حقوق داخلی، مبانی فقهی و موازین بین‌المللی. چاپ 1. اطلاعات، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2686628
  2. علیرضا فصیحی زاده. اذن و آثار حقوقی آن. چاپ 2. بوستان کتاب قم، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 695244
  3. فصلنامه رهنمون دورهٔ جدید سال اول شماره 2 بهار 1382. مدرسه عالی شهید مطهری، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 270284
  4. فصلنامه رهنمون دورهٔ جدید سال اول شماره 2 بهار 1382. مدرسه عالی شهید مطهری، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 270284
  5. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 56632
  6. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه دیوانعالی کشور (جلد اول) (حقوق خانواده). چاپ 4. فردوسی، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5396112
  7. مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1260544
  8. محمود زمانی. عرف و عادت در نظم حقوقی ایران. چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 799808
  9. فصلنامه رهنمون دورهٔ جدید سال اول شماره 2 بهار 1382. مدرسه عالی شهید مطهری، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 270240
  10. قاسم افسران. حقوق خانواده در آیینه نمودار (جلد اول). چاپ 1. نگاه بینه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3485104
  11. ابوالقاسم گرجی، سیدحسین صفایی، سیدعزت اله عراقی، اسداله امامی و دیگران. بررسی تطبیقی حقوق خانواده. چاپ 2. دانشگاه تهران، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 906024
  12. سیدحسین صفایی و اسداله امامی. مختصر حقوق خانواده. چاپ 21. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 583712