نظریه شماره 7/98/1964 مورخ 1399/02/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مرجع درخواست اعاده دادرسی خاص: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/98/1964|شماره پرونده=98-127-1964 ک|تاریخ نظریه=1399/02/13}} '''استعلام''': ۱- دادگاه حقوقی بدوی رأی بر خلع ید و قلع و قمع صادر کرد و با اعتراض خوانده به مرجع تجدیدنظر ارسال گردیده دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی را نقض و به بطل...» ایجاد کرد)
 
(لینک های درون ویکی+نگارش چکیده)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/98/1964|شماره پرونده=98-127-1964 ک|تاریخ نظریه=1399/02/13}}
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/98/1964|شماره پرونده=98-127-1964 ک|تاریخ نظریه=1399/02/13|موضوع نظریه=[[آیین دادرسی کیفری]]|محور نظریه=[[اعاده دادرسی خاص]]}}


'''استعلام''': ۱- دادگاه حقوقی بدوی رأی بر خلع ید و قلع و قمع صادر کرد و با اعتراض خوانده به مرجع تجدیدنظر ارسال گردیده دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی را نقض و به بطلان دعوا اظهار نظر کرد؛به دنبال اعمال ماده۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ شعبه خاص دیوان عالی کشور بدون رسیدگی ماهوی رأی شعبه بدوی را تایید نمود شخص ثالثی نسبت به حکم صادر از شعبه هم عرض دادگاه تجدیدنظر به استناد ماده ۴۷۷ یاد شده اعتراض کرده و حکم به نفع معترض عنه نقض شده است محکوم علیه اول با کشف این رأی از شعبه دیگر تجدیدنظر مدعی است رأی شعبه ویژه موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر قلع و قمع و خلع ید مبتنی بر دادنامه ای فاقد اعتبار بوده است چنانچه به شعبه اول دادگاه بدوی مراجعه کند، با این استدلال مواجه می شود که رأی شعبه بدوی توسط دادگاه تجدیدنظر نقض شده است و مسئولیتی ندارد و اعاده دادرسی هم مرتبط با او نیست و رأیی که توسط شعبه خاص موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری صادر شده است در واقع رأی همان شعبه خاص است و نه رأی شعبه بدویو چنانچه به شعبه خاص مراجعه کند، این شعبه مطرح می کند که رأی شعبه بدوی را تأیید کرده است؛ آن هم در مقام اعمال ماده ۴۷۷ قانون مذکور خواهشمند است اعلام بفرماییدحال بفرمایید خوانده اولیه باید به چه مرجعی مراجعه کند و وظیفه آن مرجع چیست؟
'''چکیده نظریه شماره 7/98/1964 مورخ 1399/02/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مرجع درخواست اعاده دادرسی خاص:'''[[درخواست]] [[اعاده دادرسی خاص|اعاده دادرسی]] باید توسط رییس [[دیوان عالی کشور]] و یا [[رییس کل دادگستری استان]] به عمل آید.
 
== استعلام ==
۱- [[دادگاه عمومی حقوقی|دادگاه حقوقی]] بدوی [[رای|رأی]] بر [[خلع ید]] و [[قلع بنا|قلع]] و قمع صادر کرد و با [[اعتراض]] [[خوانده]] به [[دادگاه تجدیدنظر|مرجع تجدیدنظر]] ارسال گردیده دادگاه تجدیدنظر [[حکم]] بدوی را [[نقض]] و به [[بطلان]] [[دعوی|دعوا]] اظهار نظر کرد؛به دنبال اعمال [[ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲]] [[شعبه]] خاص [[دیوان عالی کشور]] بدون [[رسیدگی ماهوی]] رأی شعبه بدوی را تایید نمود [[شخص ثالث|شخص ثالثی]] نسبت به حکم صادر از شعبه هم عرض دادگاه تجدیدنظر به استناد ماده ۴۷۷ یاد شده اعتراض کرده و حکم به نفع معترض عنه نقض شده است [[محکوم علیه]] اول با کشف این رأی از شعبه دیگر تجدیدنظر [[مدعی]] است رأی شعبه ویژه موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر قلع و قمع و خلع ید مبتنی بر [[دادنامه|دادنامه ای]] فاقد اعتبار بوده است چنانچه به شعبه اول دادگاه بدوی مراجعه کند، با این استدلال مواجه می شود که رأی شعبه بدوی توسط دادگاه تجدیدنظر نقض شده است و [[مسئولیت|مسئولیتی]] ندارد و [[اعاده دادرسی]] هم مرتبط با او نیست و رأیی که توسط شعبه خاص موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری صادر شده است در واقع رأی همان شعبه خاص است و نه رأی شعبه بدوی و چنانچه به شعبه خاص مراجعه کند، این شعبه مطرح می کند که رأی شعبه بدوی را تأیید کرده است؛ آن هم در مقام اعمال ماده ۴۷۷ قانون مذکور خواهشمند است اعلام بفرمایید حال بفرمایید خوانده اولیه باید به چه مرجعی مراجعه کند و وظیفه آن مرجع چیست؟


۲- آیا نسبت به رأیی که از شعبه خاص دیوان عالی کشور در مقام اعمال ماده ۴۷۷قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ صادر می شود می توان تقاضای اعمال این ماده را نمود؟ این امر تا چند بار قابل تکرار است.؟
۲- آیا نسبت به رأیی که از شعبه خاص دیوان عالی کشور در مقام اعمال ماده ۴۷۷قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ صادر می شود می توان تقاضای اعمال این ماده را نمود؟ این امر تا چند بار قابل تکرار است.؟


== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
وفق تبصره ۳ ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، چنان چه رییس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح و یا رییس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود رأی قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهد می تواند از ریاست محترم قوه قضاییه درخواست تجویز اعاده دادرسی را بنماید ولی این امر فقط برای یک بار ممکن است؛ مگر این که خلاف شرع بین بودن به جهت دیگری باشد. بنابراین در مورد سؤال مطروحه درخواست اعاده دادرسی باید توسط رییس دیوان عالی کشور و یا رییس کل دادگستری استان به عمل آید.
وفق تبصره ۳ ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، چنان چه رییس دیوان عالی کشور، [[دادستان کل کشور]]، رییس سازمان قضایی [[نیروهای مسلح]] و یا [[رییس کل دادگستری استان]] در انجام وظایف قانونی خود [[رأی قطعی]] اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف [[شرع بین]] تشخیص دهد می تواند از [[رئیس قوه قضاییه|ریاست محترم قوه قضاییه]] درخواست تجویز اعاده دادرسی را بنماید ولی این امر فقط برای یک بار ممکن است؛ مگر این که خلاف شرع بین بودن به جهت دیگری باشد. بنابراین در مورد سؤال مطروحه [[درخواست]] اعاده دادرسی باید توسط رییس دیوان عالی کشور و یا رییس کل دادگستری استان به عمل آید.
 
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲]]
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[اعاده دادرسی خاص]]
* [[رأی قطعی|رای قطعی]]
* [[خلاف شرع بین]]


[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۳۹۹]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۳۹۹]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (کیفری)]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (آیین دادرسی کیفری)]]
[[رده:اعاده دادرسی خاص]]
[[رده:نظریه 2]]

نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۲

نظریه مشورتی 7/98/1964
شماره نظریه۷/۹۸/۱۹۶۴
شماره پرونده۹۸-۱۲۷-۱۹۶۴ ک
تاریخ نظریه۱۳۹۹/۰۲/۱۳
موضوع نظریهآیین دادرسی کیفری
محور نظریهاعاده دادرسی خاص

چکیده نظریه شماره 7/98/1964 مورخ 1399/02/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مرجع درخواست اعاده دادرسی خاص:درخواست اعاده دادرسی باید توسط رییس دیوان عالی کشور و یا رییس کل دادگستری استان به عمل آید.

استعلام

۱- دادگاه حقوقی بدوی رأی بر خلع ید و قلع و قمع صادر کرد و با اعتراض خوانده به مرجع تجدیدنظر ارسال گردیده دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی را نقض و به بطلان دعوا اظهار نظر کرد؛به دنبال اعمال ماده۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ شعبه خاص دیوان عالی کشور بدون رسیدگی ماهوی رأی شعبه بدوی را تایید نمود شخص ثالثی نسبت به حکم صادر از شعبه هم عرض دادگاه تجدیدنظر به استناد ماده ۴۷۷ یاد شده اعتراض کرده و حکم به نفع معترض عنه نقض شده است محکوم علیه اول با کشف این رأی از شعبه دیگر تجدیدنظر مدعی است رأی شعبه ویژه موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر قلع و قمع و خلع ید مبتنی بر دادنامه ای فاقد اعتبار بوده است چنانچه به شعبه اول دادگاه بدوی مراجعه کند، با این استدلال مواجه می شود که رأی شعبه بدوی توسط دادگاه تجدیدنظر نقض شده است و مسئولیتی ندارد و اعاده دادرسی هم مرتبط با او نیست و رأیی که توسط شعبه خاص موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری صادر شده است در واقع رأی همان شعبه خاص است و نه رأی شعبه بدوی و چنانچه به شعبه خاص مراجعه کند، این شعبه مطرح می کند که رأی شعبه بدوی را تأیید کرده است؛ آن هم در مقام اعمال ماده ۴۷۷ قانون مذکور خواهشمند است اعلام بفرمایید حال بفرمایید خوانده اولیه باید به چه مرجعی مراجعه کند و وظیفه آن مرجع چیست؟

۲- آیا نسبت به رأیی که از شعبه خاص دیوان عالی کشور در مقام اعمال ماده ۴۷۷قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ صادر می شود می توان تقاضای اعمال این ماده را نمود؟ این امر تا چند بار قابل تکرار است.؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

وفق تبصره ۳ ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، چنان چه رییس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح و یا رییس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود رأی قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهد می تواند از ریاست محترم قوه قضاییه درخواست تجویز اعاده دادرسی را بنماید ولی این امر فقط برای یک بار ممکن است؛ مگر این که خلاف شرع بین بودن به جهت دیگری باشد. بنابراین در مورد سؤال مطروحه درخواست اعاده دادرسی باید توسط رییس دیوان عالی کشور و یا رییس کل دادگستری استان به عمل آید.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته