اداره جریان دادرسی مدنی بر پایه همکاری و چارچوب اصول دادرسی (محسنی)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
اداره جریان دادرسی مدنی بر پایه همکاری و چارچوب اصول دادرسی
اداره جریان دادرسی مدنی حسن محسنی.jpg
نویسنده(ها)حسن محسنی
کشورایران
مکان ناشر فارسی: تهران
زبانفارسی
موضوع(ها)آیین دادرسی مدنی
ناشرانتشارات شرکت سهامی انتشار
تاریخ نشر
1389
شمار صفحات374



اداره جریان دادرسی مدنی بر پایه همکاری و چارچوب اصول دادرسی، نام کتابی از حسن محسنی است که توسط انتشارات شرکت سهامی انتشار به چاپ رسیده است.

محتوای کتاب

این کتاب در بخش های زیر تدوین شده است:

  1. بخش نخست: به شناخت دادرسی مدنی و تبیین فن و نظریه اداره جریان آن می پردازد.
  2. فصل دوم: به همکاری قاضی و طرفین در اداره دادرسی مدنی اختصاص دارد.
  3. بخش سوم: تضمینات بنیادین دادگستری درست درست در اداره جریان دادرسی مدنی را تبیین می کند.[۱]

بخشی از کتاب

نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب می نویسد

در این اثر به دنبال پاسخی برای سه دسته پرسش هستیم.

در پرسش های دسته نخست اساس تامل به این نکته بر می گردد که دادرسی و آیین آن در برقراری عدالت و احقاق حق در جامعه چه نقشی می تواند داشته باشد؟ آیا باید برای دسترسی در توزیع عدالت در جامعه نقش و اصالت قائل شد و آن را حقوق معرفی کرد یا این که آیین دادرسی را بی اهمیت و تشریفاتی و زائد و دست و پا گیر نشان داد؟ اگر هدف دادرسی دست کم ساماندهی روابط حقوقی از هم پاشیده و به هم ریخته دادخواهان در جامعه است، آیا این کار با هر مقرره یا آیینی قابل تحقق است؟ به بیان دیگر، صرف پیش بینی برخی مقررات کافی است؟ یا آن که لازم است دسته ای از اصول (قواعد کلی) جهت اداره جریان دادرسی پیش بینی شده و با توجه به مبنای معقول و منطقی در کنار هم چیده شوند؟

پرسش های دسته دوم ناظر به نقش دادرس و اصحاب دعوا در جریان دادرسی مدنی چگونگی توزیع کردن این نقش ها میان ایشان است تا جریان دادرسی یک جانبه نشده و تعادل و توازن در حقوق و تکالیف بر هم نریزد؟ هر یک از قاضی و اصحاب دعوا در بیان و اثبات امور موضوعی و استناد و اعمال امور حکمی چه نقشی دارند؟ به ویژه در این بحث، اختیارات از پیش خود قاضی (اعم از توانایی ها و تکالیف) کدامند و او تحت چه شرایط می تواند برای کشف حقیقت دست به اقدام و تحقق بزند؟ موقعیت قواعدی همچون منع تحصیل و منع تلقین دلیل در آیین دادرسی مدنی ایران چیست؟ آِا دادرس می تواند به علم خود در دادرسی مدنی استناد کند؟ در جهت متقابل، اصحاب دعوا در استناد و اعمال امور حکمی چه نقشی دارند؟ توافق طرفین در مورد اعمال حکم قانونی خاص چه تاثیری در صلاحیت دادگاه دارد؟

و سرانجام در سوالات دسته سوم به دنبال ارزیابی منصفانه و کارای دادرسی و آیین و نتیجه آن هستیم. به بیان دیگر، اگر این ممنوعیت وجود دارد که دادرس نباید در حکم خود مستقیما به قواعد انصاف استناد کند، نقش انصاف در آیین دادرسی چگونه تضمین می شود؟ تقابلی بودن دادرسی چیست و چه نتایج ضروری دارد؟ علنی بودن دادرسی و آزادی در دفاع تا چه حد می توانند محیط و شرایط اجرای اصول اداره کننده دادرسی را فراهم کنند؟ همچنین، زمان و هزینه صرف شده در دادرسی چه تاثیری در دادرسی و آیین و نتیجه آن دارند و چگونه می توانند بر مشروعیت دادرسی و رای دادگاه اثر گذاشته یا مقبولیت یا نامقبولیت آن را نشان دهند؟ چه راهکاری برای معقول و متعارف کردن زمان در دادرسی پیشنهاد می شود تا دادرسی با اطاله مواجه نشده و سرعت معقول و متعارف خود را از دست ندهد؟ همچنین هزینه ها در دادرسی باید به چه نحو پیش بینی شوند تا در حد معقول و متعارف باقی بمانند؟[۲]

جستارهای وابسته

منابع

  1. حسن محسنی. اداره جریان دادرسی مدنی (بر پایه همکای و در چارچوب اصول دادرسی). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6670868
  2. حسن محسنی. اداره جریان دادرسی مدنی (بر پایه همکای و در چارچوب اصول دادرسی). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6670864