رای دادگاه درباره شرایط تحققِ خیارِ تدلیس (دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۷۰۰۷۴۳)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۷۰۰۷۴۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۶/۲۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعشرایط تحققِ خیارِ تدلیس
قاضیدیوسالار
علیرضا صیدی
امامی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره شرایط تحققِ خیارِ تدلیس: در تحقق خیار تدلیس، عملیات فریب دهنده، باید مؤثر در ایجاد رغبت به انجام معامله باشد و در نتیجه پیش از معامله صورت گیرد و شرایطی که پس از انعقاد عقد حاصل می گردد نمی تواند موجبِ تدلیس باشد.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص درخواست آقای ف.چ. فرزند الف. با وکالت متعاقب آقای ع.م. به طرفیت خانم م.خ. فرزند ع. با وکالت آقای ح.ن. به خواسته الزام به ایفای تعهدات مطابق مبایعه نامه ۷۸۷۱۴۸ - ۹/۵/۹۰ ازجمله تنظیم سند رسمی پلاک ثبتی ۵۷۲۲/۳۷ واقع در بخش ۱۱ تهران و تحویل مبیع و مطالبه وجه التزام به مبلغ یک صد میلیون تومان و خسارت تأخیر در تحویل تا زمان اجرای حکم و خسارات دادرسی و هزینه دادرسی و حق الوکاله،.... بدین توضیح که ((....خوانده محترم مالک پلاک ثبتی ۵۷۲۲/۳۷ واقع در بخش ۱۱ تهران بوده که طی مبایعه نامه ۷۸۷۱۴۸ - ۹/۵/۹۰ آپارتمان موضوع پرونده را به موکل فروخته و مقرر گردید در تاریخ ۲۳/۵/۹۰ در دفترخانه ۷۶۷ تهران جهت انتقال رسمی و تحویل مورد معامله حضور یابند، متأسفانه پس از حضور به بهانه تکمیل نبودن مدارک از انتقال سند ممانعت آوردند و در آخر اعلام نموده حاضر به انتقال رسمی نمی باشد، حال با توجه به مدارک و گواهی عدم حضور در دفترخانه تقاضای محکومیت ایشان به شرح خواسته و....دارم،...((، .... و نیز در خصوص درخواست خانم م.خ. با وکالت آقای ح.ن. به طرفیت آقای ف.چ. به خواسته تأیید و اعلام فسخ قرارداد بیع شماره ۷۸۷۱۴۸ مورخ ۹/۵/۹۰ به پلاک ثبتی ۵۷۲۲/۳۷ بخش ۱۱ تهران با احتساب کلیه خسارات دادرسی ...بدین توضیح که،...موکله به موجب مبایعه نامه شماره ۷۸۷۱۴۸ مورخ ۹/۵/۹۰ یک دستگاه آپاتمان به متراژ ۷۰/۱۹۲ مترمربع پلاک ثبتی ۵۷۲۲/۳۷ واقع در بخش ۱۱ تهران به آدرس تهران - خیابان شریعتی .....را به خوانده محترم به صورت ناراضی و در کمال اکراه بیع می نماید، خوانده محترم (خریدار) بابت ثمن معامله دو فقره چک به موکله تودیع نموده که متأسفانه پس از مراجعه به بانک محال علیه یک فقره چک به شماره ۰۰۵۴۲۰/۲۴۵۱ عهده بانک تجارت مورخ ۱۰/۳/۹۰ به مبلغ /۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۵ ریال به علت عدم کفایت موجودی منجر به گواهی عدم پرداخت گردید و یک فقره چک دوم به شماره ۶۰۱۹۹۵ عهده بانک ملی به تاریخ ۲۳/۵/۹۰ به مبلغ /۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۳ ریال هم منجر به صدور گواهی عدم پرداخت شده است اما دلیل عدم وصول چک دوم عدم تطبیق امضاء و عدم درج مهر شرکت بوده است پس از پیگیری فراوان کاشف به عمل آمده که پلاک دوم متعلق به شرکت ف. بوده که از طریق جعل امضاء و استفاده از سند مجعول از سوی خریدار به فروشنده پرداخت شده است که این موضوع در شعبه ۷ بازپرسی ناحیه ۲ تهران تحت کلاسه ۹۰۰۶۸۶ مطرح و در حال حاضر منجر به صدور قرار مجرمیت گردیده است. نتیجتا موکله به خاطر عدم پرداخت ثمن معامله در موارد و موردتوافق در قرارداد مطابق مواد ۳۹۴ و ۳۹۵ قانون مدنی و همچنین به علت تدلیس در معامله به جهت ارائه ثمن معامله (بند ۶-۶ مبایعه نامه) که به صورت موهوم و مجعول و غیرواقعی صورت پذیرفته است، (مطابق مواد ۴۳۸ و۴۳۹ و۴۴۰ قانون مدنی) با ارسال اظهارنامه شماره ۶۰۹۰ مورخ ۱/۶/۹۰ و هم به صورت شفاهی به خریدار اعمال حق فسخ قانونی خود را اعلام نموده است،....))،....که طی لایحه شماره ۱۶۸۷ مورخ ۶/۷/۹۰ وکیل اولیه خواهان آقای ف.چ. مطابق با مقررات ماده ۹۸ قانون آ.د.م. در مطالبه خسارت تأخیر تحویل خواسته را به مطالبه خسارت تأخیر اجرای تعهد به ازای هرروز تأخیر مبلغ بیست میلیون ریال از تاریخ ۲۳/۵/۹۰ لغایت زمان تقدیم دادخواست به تاریخ ۱۶/۶/۹۰ جمعا به مدت ۲۴ روز به مبلغ ۴۸ میلیون تومان به موجب ماده ۶ بند ۷ مبایعه نامه تصریح و تغییر داده است،....که خواسته از سوی هریک از متداعین طی صورت جلسه دادرسی مورخ ۱۳/۱۰/۹۰ مورد درخواست و ادعا قرار گرفته است و دادگاه با استناد به مقررات ماده ۱۰۳ قانون آ.د.م. قرار رسیدگی توأمان کلاسه های مطروحه ۹۰/۴۸۰ و۹۰/۶۶۱ را جهت رسیدگی یکجا و توأم صادر نموده تا با توجه به ارتباط کامل دعاوی مطروحه با یکدیگر و مؤثر بودن اتخاذ تصمیم در هریک از دعاوی در پرونده دیگر و جلوگیری از تشتت در اتخاذ تصمیم، رسیدگی به هردو دعوا به نحو یکجا انجام پذیرد، علی هذا، با عنایت به ادعای اقامه شده و توجه به قرارداد مستند دعوی به شماره ۷۸۷۱۴۸ مورخ ۹/۵/۹۰ که مبین انعقاد عقد بیع میان اصحاب دعوا راجع به انتقال شش دانگ یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی ۵۷۲۲ فرعی از ۳۷ اصلی قطعه دوم واقع در بخش ۱۱ تهران به ارزش /۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۸ ریال و توافق بر تعیین تاریخ ۲۳/۵/۹۰ جهت تحویل مورد معامله و تنظیم سند رسمی انتقال و ماده ۷-۶ قرارداد مبتنی بر تعیین مبلغ بیست میلیون ریال در هرروز به عنوان خسارت تأخیر اجرای تعهد و...و اینکه حسب پاسخ استعلام ثبتی واصله از اداره ثبت اسناد و املاک قلهک به شماره ۸۸۵۸-۵/۲/۹۱ پلاک ثبتی مورد معامله (قطعه دوم تفکیکی واقع در طبقه اول به مساحت ۷۰/۱۹۲ مترمربع به پلاک ثبتی ۵۷۲۲/۳۷ واقع در بخش ۱۱ تهران متعلق به خانم م.خ. اعلام گشته است. و اینکه قرارداد مستند دعوی مؤید انعقاد عقد بیع فی مابین اصحاب دعوا داشته که با توجه به عرف و رویه متداول در نقل و انتقال راجع به موضوع مورد معامله و اینکه مالکیت خانم م.خ. بر موضوع عقد محرز و مفروغ عنه از هرگونه اختلاف می باشد و اینکه در شرایط اساسی جهت صحت معامله وفق ماده ۱۹۰ قانون مدنی، قصد طرفین و رضای آن ها ذکر گشته و تحقق عقد نیز به قصد انشاء آن چنانچه موضوع اراده ایجاد اثر حقوقی بوده و نه اخبار از آن، حسب ماده ۱۹۱ قانون مذکور به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند بوده و توافق متعاملین درباره ارکان عقد و ایجاب و قبول نیز کاشف وقوع عقد تلقی گردیده،....و همچنین توجه به اصل لزوم معاملات وفق مدلول مقررات ماده ۲۱۹ قانون مدنی که عقودی را که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع می داند و نیز مقررات ماده ۲۲۱ قانون مدنی که در ذکر مسئولیت قراردادی، متعهد به امری را در صورت تخلف مسئول خسارت طرف مقابل دانسته و با توجه به منطوق ماده ۲۲۳ قانون مدنی که با ذکر اصل اصاله الصحه (هر معامله ای را که واقع گردیده باشد، محمول بر صحت دانسته مگر آنکه فساد آن معلوم شود،....) و در عقدی که از برخورد و توافق اراده دو طرف بوجود آمده (ماده ۱۸۳ ق.م) و ایجاب و قبول واقع شده طرفین به اجرای مضمون عقد پای بند گردیده و توجه به مقررات ماده ۱۰ قانون مدنی و آزادی اراده طرفین در تعیین شرایط و آثار آنکه جزء عقود آزاد تلقی می گردد، خود به عنوان منبع التزام بوده که در قلمرو حکم وفای به عقد (اوفوا باالعقود) در پیمان ها می گنجد، ...و توجه به آثار بیع وفق مقررات ماده ۳۶۲ قانون مدنی که به مجرد وقوع عقد بیع، مشتری مالک مبیع و ضامن درک ثمن و ملزم به تأدیه ثمن و بایع، مالک ثمن و ضامن درک مبیع و تسلیم آن می گردد. و نیز آثار عرفی و قراردادی عقد بیع ازجمله انتقال سند و مقدمات انتقال آن،...و در نقطه مقابل، نظر به آنکه برخلاف ادعای خواهان م.خ. وکیل نامبرده مبنی بر تأیید و اعلام فسخ قرارداد بیع که در استناد به مقررات مواد ۳۹۴ و ۳۹۵ و ۴۳۸ و ۴۳۹ و ۴۴۰ و وقوع تدلیس در معامله، هیچ دلیلی که مثبت اجبار یا اکراه در مقابله وفق مواد ۱۹۹ و ۲۰۳ و ۲۰۵ و ۲۰۷ و ۲۰۸ و...قانون مدنی باشد، ابراز نگشته و هیچ فشاری که به معامل وارد گردیده باشد یا تمهیداتی جهت ترساندن و وادار کردن شخص به معامله باشد، ملاحظه نشده و صرفا در حد ادعا باقی مانده است و از سویی برخلاف استنباط قضایی اعلامی بایع در استناد به مقررات مواد ۳۹۴ و ۳۹۵ ق.م. و بهره برداری از خیار فسخ موضوع عدم تأدیه ثمن از سوی مشتری در موعد مقرر،...موافق با توافق خصوصی متعاقدین وفق بند ۶-۶ قرارداد، کلیه خیارات ازجمله خیار غبن به استثنای خیار تدلیس با اقرار طرفین اسقاط گشته و بدین نحو امکان اعمال خیار مزبور یا سایر خیارات از سوی هریک از متعاملین بوجود نخواهد آمد،....و از این حیث نیز ادعای خواهان مدعی فسخ فاقد توجیه و پوشش قانونی خواهد بود،....و در خصوص ادعای فسخ به جهت تدلیس در معامله،....اولا: تدلیس حسب ماده ۴۳۸ ق.م. عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود و این عملیات حسب تعریف مذکور می بایست از سوی فریب دهنده پیش از معامله بوده و بکار رود تا رغبت به ایجاد معامله را فراهم آورد،...دروغی که وصفی موهوم را به طور قاطع به کالا نسبت دهد و خارج از گزافه های مرسوم جذب مشتری باشد و یا سکوتی عمدی که برخلاف تمایل عمومی و به رغم ضرورت ایجاد امنیت و اعتماد و حسن نیت در قراردادها موجب پوشش نهادن بر عیب کالا و پنهان گردیدن اتفاقی معیوب و به قصد فریب طرف انجام پذیرد،....و این در صورتی است که هیچ اقدام و فعل فریبنده یا عملیاتی که همراه با پنهان داشتن عیب بر ثمن از ناحیه خریدار باشد مشاهده نمی گردد و دلیلی در این جهت ابراز نگشته است، ضمن آنکه حسب مدلول مقررات ماده ۴۴۰ قانون مدنی خیار تدلیس بعد از عدم به آن فوری است، که با در نظر گرفتن تاریخ وقوع عقد (۹/۵/۹۰) و تاریخ ارسال اظهارنامه ۶۰۹۰- ۱/۶/۹۰ آن هم اعلام فسخ به جهت عدم وصول وجه چک شماره ۰۰۵۴۲۰/۲۴۵۱ عهده بانک تجارت به جهت عدم کفایت موجودی و چک شماره ۶۰۱۹۹۵۰ به جهت عدم تطبیق امضاء و درج مهر شرکت که منجر به گواهینامه عدم تأدیه وجه گردیده است، هیچ دلیلی بر اقدام دروغین و یا فریبنده به دادگاه ارائه نگشته و آنچه که از جهت قانون گذار اهمیت دارد، فریب یا عملیات فریبنده و پنهان نمایی عیب و...است که موجب وقوع عقد شود و نه شرایطی که پس از وقوع عقد ایجاد می شود، ثانیا: در خصوص ادعای جعل و استفاده از سند مجعول نسبت به یک فقره چک به شماره ۶۰۱۹۹۵ صرف نظر از منصرف بودن این امر از مقررات مواد ۴۴۰ به بعد قانون مدنی، قطع نظر از عدم شمول وضعیت ایجاد شده نسبت به چک پس از وقوع عقد مطابق با دادنامه شماره ۴۷۱۲ مورخ ۱۵/۵/۹۱ شعبه ۱۱۶۷ دادگاه عمومی تهران حکم بر برائت خریدار (متهم ف.چ.) از بزه جعل و استفاده از سند مجعول و خیانت در امانت و........صادر گشته که موافق با دادنامه شماره ۲۹۴ مورخ ۱۹/۴/۹۲ شعبه ۴۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم صادره عینا تأیید و ابرام گشته است،...که بدین ترتیب صرفنظر از عدم انطباق مقررات قانونی در مبحث خیار تدلیس بر موضوع عنوان شده دلیلی بر جعلیت یا عنوان مجرمانه بر عملیات صورت گرفته ارائه نگشته است. فلذا، دادگاه با استناد به مقررات مواد ۲ و ۱۹۴ و ۱۹۷ و ۱۹۸ و ۱۹۹ و۵۰۲ و ۵۰۳ و ۵۱۵ و ۵۱۹ قانون آ.د.م. و مواد ۱۰ و ۱۸۳ و ۱۹۰ و ۱۹۱ و ۲۱۹ و ۲۲۰ و ۲۲۱ و ۲۲۳ و ۳۶۲ و ۳۹۴ و ۳۹۵ و ۴۳۸ و ۴۴۰ و .....قانون مدنی اولا: حکم بر بطلان ادعای خانم م.خ. مبنی بر تأیید و اعلام فسخ قرارداد بیع و.... صادر و اعلام می نماید و ثانیا: دعوی آقای ف.چ. را ثابت و محمول بر صحت تشخیص و حکم بر محکومیت خوانده به تهیه مقدمات تنظیم سند انتقال رسمی و سپس انتقال و تنظیم سند رسمی پلاک ثبتی (قطعه دوم تفکیکی واقع در طبقه اول به مساحت ۷۰/۱۹۲ مترمربع به پلاک شماره ۵۷۲۲/۳۷ بخش ۱۱ تهران با ملحقات و مشاعات آن و تحویل مبیع در قبال دریافت تتمه ثمن قرارداد به میزان سه میلیارد ریال و نیز مبلغ /۰۰۰/۰۰۰/۴۸۰ ریال بابت خسارت تأخیر روزانه عدم انجام تعهد از تاریخ ۲۳/۵/۹۰ لغایت زمان تقدیم دادخواست (۱۶/۶/۹۰) و نیز مبلغ /۰۰۰/۶۵۰/۱۱ ریال بابت خسارات و هزینه های دادرسی و نیز حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی صادر و اعلام می نماید. و نسبت به سایر ادعاها ازجمله وجه التزام به میزان یک صد میلیون تومان، با توجه به عدم اثبات ادعا و عدم انطباق موضوع قرارداد با تعهدات متعاقدین دادگاه با استناد به مقررات مواد ۲ و۱۹۴ و۱۹۷ قانون مدنی حکم بر بطلان دعوا صادر و اعلام می نماید، حکم صادره در همه موارد ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رییس شعبه ۴۰ دادگاه عمومی حقوقی تهران دیو سالار

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی م.خ. با وکالت بعدی م.خ. و ن.الف. به طرفیت ف.چ. با وکالت ع.خ. نسبت به دادنامه شماره ۶۱۵ مورخ ۳۱/۶/۹۲ صادره از شعبه ۴۰ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دعوای تجدیدنظرخواه به خواسته تأیید اعلام فسخ قرارداد شماره ۴۸/۷۸۷ مورخ ۹/۵/۹۰ محکوم به بطلان گردیده است و همچنین بابت خسارت تأخیر محکوم به پرداخت مبلغ ۴۸۰۰۰۰۰۰۰ ریال و نیز تهیه مقدمات انتقال سند رسمی و انتقال قطعه دوم تفکیکی واقع در طبقه اول به مساحت ۱۹۲/۷ متر پلاک ۳۷/۵۷۲۲ بخش ۱۱ تهران با ملحقات مشاعات و تحویل آن در قبال دریافت تتمه ثمن به مبلغ سه میلیارد ریال و خسارات دادرسی گردیده است دادگاه با بررسی و مداقه در محتویات پرونده نظربه اینکه تجدیدنظرخواه دلیل قانونی در جهت نقض دادنامه ارائه نداده و حکم صادره وفق موازین ساری و جاری صادر گردیده است مستندا به ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه معترض عنه عینا تأیید می گردد این رأی قطعی است .

رئیس شعبه ۱۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

صیدی امامی