رای دادگاه درباره وضعیت خاص متهم جهت تعلیق اجرای مجازات (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۷۰۲۰۰۲۶۵)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۷۰۲۰۰۲۶۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۳/۱۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعوضعیت خاص متهم جهت تعلیق اجرای مجازات
قاضیمحمدی
احمد صلاحی
نبوی لاریمی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره وضعیت خاص متهم جهت تعلیق اجرای مجازات: اظهار ندامت و پشیمانی و سرپرست بودن متهم می تواند از موجبات تعلیق اجرای مجازات محسوب شود.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص شکایت آقای ج.ر. فرزند م. علیه آقای م.و. فرزند ب. دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو به شرح محتوای پرونده با عنایت به شکایت شاکی و مفاد کیفرخواست صادره و گواهی پزشکی قانونی و عدم حضور متهم در جلسه دادرسی و عدم وصول لایحه ای از ناحیه متهم موصوف و با توجه به جمیع محتوای پرونده به نظر اتهام وارده محرز و مسلم بوده، علی هذا دادگاه مستندا به مواد ۴۸۰ و ۴۸۱ با رعایت بند الف ماده ۳۰۲ از قانون مجازات اسلامی مشارالیه را به پرداخت یک دوم از سه صدم دیه کامله از بابت جراحت عمیق ناحیه خلف بازوی چپ (متلاحمه) در حق شاکی ظرف مهلت یک سال از تاریخ وقوع جرم (۲۰/۳/۱۳۹۱) محکوم می نماید. و مستندا به تبصره ماده ۶۱۴ از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند دوم ماده سوم قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین ۱۳۷۳ متهم موصوف را از بابت جنبه عمومی موضوع معنونه مشارالیه را به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم می نماید. رأی صادره مستندا به ماده ۲۱۷ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ظرف مهلت ده روز از تاریخ ابلاغ، قابل واخواهی در این دادگاه می باشد.

دادرس شعبه ۱۱۵۰ دادگاه عمومی جزایی تهران محمدی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.و. فرزند ب. نسبت به دادنامه شماره ۹۲۰۰۰۹۲ مورخ ۲/۲/۱۳۹۲ صادره از شعبه ۱۱۵۰ دادگاه عمومی جزایی تهران که در راستای واخواهی از دادنامه شماره ۹۱۰۱۴۷۷ مورخ ۱۶/۱۲/۱۳۹۱ مشعر بر محکومیت تجدیدنظرخواه به اتهام ایراد جرح عمدی با چاقو به پرداخت دیه و تحمل ۶ ماه حبس صادر و به موجب آن واخواهی رد گردیده است با بررسی جمیع اوراق و محتویات پرونده و با در نظر گرفتن مفاد لایحه اعتراضیه تجدیدنظرخواه که طی آن تجدیدنظرخواه صراحتا به ایراد جرح با چاقو اقرار نموده است و در مورد جنبه عمومی جرم تقاضای تخفیف مجازات را نموده است با توجه به این که در این مورد اعتراض مؤثری که موجبات نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نموده و اساس آن را مخدوش سازد و منطبق با شقوق مختلف ماده ۲۴۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری باشد به عمل نیامده است و از حیث رعایت تشریفات دادرسی نیز دادنامه مذکور اشکال مؤثری ندارد ولی از آن جایی که به بند ۲ ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین استناد نگردیده است مستندا به تبصره ۴ ماده ۲۲ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب ضمن الحاق آن به دادگاه محترم بدوی تذکر داده می شود از طرفی با عنایت به اظهار ندامت و پشیمانی و سرپرست بودن تجدیدنظرخواه مدت ۶ ماه حبس وی مستندا به ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی به مدت ۲ سال تعلیق می گردد مشروط بر این که تجدیدنظرخواه هر یک هفته صبح وفق بند ۶ ماده ۲۹ قانون مرقوم با مراجعه به کلانتری دفتری را که به همین منظور در کلانتری محل برای وی در نظر گرفته می شود امضاء نماید. بدیهی است در صورتی که در مدت تعلیق مرتکب جرایم مستوجب محکومیت مذکور در ماده ۲۵ نشود محکومیت تعلیق بی اثر محسوب و از سجل کیفری او محو می شود در غیر این صورت حکم تعلیق مجازات ایفا می گردد. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۵۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

صلاحی نبوی لاریمی