رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره ایراد صدمه بدنی عمدی غیرقابل قصاص

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۵۰۰۳۲۹
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۵۰۰۳۲۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۲/۱۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای کیفری
موضوعایراد صدمه بدنی عمدی غیرقابل قصاص
قاضیفریبرزلشگری
علیاکبری
محمد بارانی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره ایراد صدمه بدنی عمدی غیرقابل قصاص: ایراد هرگونه صدمه بدنی عمدی غیر قابل قصاص، مستوجب مجازات تعزیری مقرر در ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب ۱۳۷۵ است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

به موجب دادنامه شماره ۹۳۱۴۶۲ ; ۱۳۹۳/۱۰/۷ شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی جزایی کلاردشت که آقایان ا. ، ع. ، ح. و ص. همگی ط. که حسب شکایت شکات تحت تعقیب قرارگرفته بودند در مورد اتهام ایراد صدمه عمدی و ورود به عنف بجز ح. ط. اقدام آنها دفاع مشروع تشخیص داده شده و رأی برائت متهمین صادر شده است و ح. ط. به اتهام ایراد ضرب وجرح عمدی به پرداخت دیات مقرر شده در دادنامه در حق شکات محکوم گردیده است نسبت به این رأی تجدید نظرخواهی شده است و پرونده در شعبه ۲۷ دادگاه تجدید نظر استان مطرح شده است و این شعبه با صدور دادنامه شماره ۹۴۰۸۷۴ ، ۱۳۹۴/۱۰/۱۲ با نقض دادنامه بدوی در مورد متهمین مذکور که رأی برائت آنها صادر شده بود ضمن صدور حکم محکومیت آنها به پرداخت دیات مقرر در حکم هر یک از آنها به دو سال حبس از حیث جنبه عمومی جرم محکوم گردیده اند و دادنامه صادره در مورد متهم ح. ط. نیز مورد ابرام قرارگرفته است . وکیل محکوم علیهم با تقدیم درخواستی به دیوان عالی کشور که به این شعبه ارجاع شده است تقاضای اعاده دادرسی نموده است و در تقاضای خود پس از شرح ماوقع اعلام داشته دادگاه تجدید نظر بدون بررسی ماهوی نسبت به موضوع مبادرت به صدور حکم نموده است و ارکان بزه ماده ۶۱۴ در مورد موکلین وجود نداشته است و موکلین بجز آقای ح. ط. مرتکب ضرب و جرح شده اند و فقط آقای ح. ط. محکوم بپرداخت دیه در حق خانواده طرف مقابل شده اند ولی در دادگاه تجدید نظر بدون احراز و تعیین اینکه شکستگی یا نقض عضو از ناحیه کدام یک از موکلین صورت گرفته است همگی موکلین محکوم به پرداخت دیه و مجازات جنبه عمومی شده اند ولی مشخص نشده که شکستگی توسط چه کسی ایجاد شده است و اقراری نیز وجود ندارد که این شکستگی از سوی موکلین ایجاد شده است و ملاک استناد به ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی نیز احراز اخلال در نظم بوده است و دادگاه دراین مورد هم به درستی اظهار نظر نکرده است و بر همین اساس تقاضای اعاده دادرسی نموده است هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای م. بارانی عضو ممیزو ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای فریبرز لشگری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر با توجه به عدم انطباق درخواست وکیل متقاضی با موارد قانونی اعاده دادرسی ، صدور رأی شایسته مورد تقاضا است . درخصوص دادنامه شماره ۹۴۱۰۱۵ ، ۱۳۹۴/۱۱/۱۳ مشاوره نموده چنین رأی می دهد :