رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره محکومیت شاکی به حد زنا

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۹۲۰۰۶۳۰
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۹۰۹۲۰۰۶۳۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۱/۱۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۷ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمحکومیت شاکی به حد زنا
قاضیسیدعباس بلادی
حسین انتظاری

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره محکومیت شاکی به حد زنا: محکوم نمودن شخص شاکی به اتهام ارتکاب زنا محل تردید است.

رأی خلاصه جریان پرونده

به موجب دادنامه شماره ۴۰۰۸۶۲-۷/۱۱/۱۳۸۸ شعبه ۱۰۸۹ دادگاه عمومی جزایی درخصوص اتهام ۱- خانم ر.ر.۲- آقای ی.ع. دایر بر ارتکاب زنای غیرمحصنه و غیرمحصن و اتهام متهم ردیف دوم مبنی بر ازاله بکارت موضوع شکایت ر.ر. بنا به دلایل احصایی از جمله اقاریر صریح متهم ردیف اول و سه بار اقرار متهم ردیف دوم هر یک از متهمان را به تحمل یک صد ضربه تازیانه به عنوان حد محکوم کرده است و ضمنا آقای ی.ع. را بابت ارش البکاره به پرداخت یک صد میلیون ریال در حق ر.ر. محکوم نموده است که پس از تجدیدنظرخواهی به موجب دادنامه شماره ۱۲-۱۳ ۱۱/۱/۱۳۸۹ صادره از شعبه ۳۱ دادگاه تجدیدنظر استان با توجه به اینکه خانم ر.ر. به میل خود تمکین نموده است وی را مستحق دریافت ارش البکاره ندانسته و آن را از رأی صادره حذف کرده و دادنامه بدوی را با این اصلاح تأیید نموده است. آقای ف.ی. وکیل پایه یک دادگستری به وکالت از سوی خانم ر.ر. درخواست اعاده دادرسی نموده و توضیح داده است که رابطه آنان طبق سنت مانند خانواده بوده است اما ثبت نگردیده است و بعضی از فقها پرداخت ارش البکاره را صحیح می دانند مشروح لایحه مربوطه به هنگام شور قرائت می شود پرونده در دیوان عالی کشور مطرح رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است. پیرو گزارش سابق که به موجب آن پرونده امر مطالبه شده بود اکنون پرونده امر واصل شده است. خلاصه آن است که حسب گزارش مورخ ۲۶/۹/۱۳۸۸ خانمی به نام ر.ر. به مأمورین نیروی انتظامی اعلام نموده است که دانشجو می باشم و در خانه مجردی زندگی می کنم با شخصی به نام ی.ع. آشنا شدم که هر دو اهل ت می باشیم و او به من قول داد که تو را دوست دارم و می خواهم تو را به عقد خود درآورم و من هم قبول کردم و هر چند گاهی از ت به منزل مجردی من می آمد و با من رابطه نزدیکی انجام می داد ومرا از حالت دختری درآورد و الآن چند روز است که در خانه من است ومرا مورد آزار و اذیت قرار می دهد و به قولی که داده بود که مرا به عقد خود درآورد عمل ننموده است و حدود ۳ میلیون تومان پول من دست وی می باشد که او به من پس نمی دهد (صفحه یک) مأمورین در منزل مزبور متهمان ی.ع. و ر.ر. را دستگیر نموده اند (صفحه۲) از آقای ی.ع. فرزند ب. شغل دانشجو تحقیق شده اظهار داشته به اصرارخانم ر.ر. با ایشان دوست شده و تا زمانی که خانم ر. در ت ساکن بود با ایشان حرف می زدم و زمانی که ایشان به ت آمد و خانه مجردی گرفت به خانه ایشان به عنوان یک دوست رفت و آمد می کردم و هر ماه دو بار بنا به درخواست خانم ر. به خانه ایشان می رفتم تا زمانی که امروز ایشان به بهانه رفتن به شمال و دادن پول به من از ت به ت آمدم و با توجه به خستگی در منزل وی شروع به استراحت کردم تا خانم ر. که موقع استراحت من به بیرون رفته بود با مأموران انتظامی وارد خانه شدند (صفحه۵) در مورد رابطه نامشروع اظهار داشته به خواسته خانم ر. که پول رفت و برگشت و خرجی مرا می داد و می گفتند من زن هستم و نیاز دارم و من به وسوسه خانم ر. که پول به حساب من می ریختند که بیایم به خانه ایشان که ماهی دو بار من با گرفتن پول به خانه ایشان می رفتم (صفحه۶) در تحقیق دیگر خانم ر.ر. فرزند غ. ۱۹ساله شغل دانشجو اظهار داشته حدود یک سال و نیم است که ایشان را می شناسم و دوست هستیم از حدود ۶ ماه پیش رابطه جنسی داشتیم دیگر دختر نیستم (صفحه۸) ی.ع. نیز اظهار داشته از حدود ۵ ماه قبل با هم رابطه جنسی داریم دیروز هم رابطه جنسی داشتیم خودش اصرار داشت حاضرم با ایشان ازدواج کنم (صفحه۹) آقای بازپرس اعلام نموده اند چون رسیدگی به موضوع در صلاحیت مستقیم دادگاه می باشد عقیده دارم پرونده به دادگاه ارسال شود (صفحه۱۲) که پرونده به دفترکل دادگاه های ویژه ارشاد ارسال شده است (صفحه۱۵) فتوکپی کارت ملی ی.ع. نیز ضمیمه شده است (صفحه۱۷) در دادگاه ویژه نیز ی.ع. اظهار داشته حدود ۶ بار با هم نزدیکی کامل داشتیم (صفحه۱۵) ر.ر. نیز گفته است ۶ بار با هم نزدیکی کامل داشته ایم (صفحه۱۶) خانم ر.ر. تقاضای دیه (ارش البکاره) خود را نموده است (صفحه۲۷) در تاریخ ۲/۱۰/۱۳۸۸ دادگاه متهم ی.ع. اظهار داشته عمل زناشویی به طور کامل صورت می گرفت ولی هیچ قصد ازدواج ندارم زیرا غیر از من با چند نفر دیگر هم بوده است (صفحه۳۲) از خانم ر.ر. معاینه به عمل آمده نظریه پزشک قانونی حاکی است پرده بکارت از نوع حلقوی دارای محوشدگی توأم بانسج التیامی می باشد که از زمان حدوث آن بیش از ۳ هفته می گذرد (صفحه۳۵) نظریات حضرات آیات عظام و مراجع معظم تقلید نیز در مورد ارش البکاره و مهرالمثل در پرونده منعکس گردیده است (صفحه۶۲تا۶۴) دادگاه پس از رسیدگی های لازم سرانجام از متهمان آخرین دفاع أخذ نموده (صفحه۶۶-۷۱) و با اعلام ختم رسیدگی دادنامه شماره ۸۶۲-۵/۱۱/۱۳۸۸ را صادر کرده و به موجب آن متهمان را مجرم شناخته و به شرحی که قبلا گذشت هر یک را به تحمل یک صد ضربه شلاق محکوم نموده و ی.ع. را به پرداخت مبلغ یک صد میلیون ریال ارش البکاره نیز محکوم کرده است (صفحه۷۲) که پس از تجدیدنظرخواهی طبق دادنامه شماره ۱۲-۱۳ ۱۱/۱/۱۳۸۹ با حذف محکومیت به پرداخت ارش البکاره رأی بدوی را تأیید نموده است (صفحه۱۱۸) آقای ف.س. به وکالت از طرف خانم ر.ر. درخواست اعاده دادرسی نموده است که پرونده در دیوان عالی کشور مطرح و رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

درخصوص درخواست اعاده دادرسی از طرف خانم ر.ر. با وکالت آقای ف.س. وکیل پایه یک دادگستری نسبت به دادنامه معترض عنه که به موجب آن مشارالیها به اتهام زنای غیرمحصنه به تحمل یک صد ضربه تازیانه محکوم گردیده و با این وصف از دریافت ارش البکاره نیز محروم گردیده است نظر به موارد ذیل ۱- آقای وکیل محکوم علیها مدعی است که بین خانم ر.ر. و آقای ی.ع. به صورت مراسم محلی علقه زوجیت برقرار گردیده و نتیجتا موکله او به تصور اینکه همسر ی.ع. است با او همبستر شده است که با توجه به پشت نویسی جلد جزء سی ام کلام الله مجید که فتوکپی آن به پیوست درخواست اعاده دادرسی ارائه شده است و ضمن آن ی.ع. خانم ر.ر. را به عنوان همسر خود خطاب نموده است این شبهه بصورت قوی ایجاد می گردد که خانم ر.ر. به تصور ارتکاب عمل مشروع با محکوم علیه دیگر پرونده ارتباط جنسی برقرارنموده. است خصوصا که آقای ی.ع. به وی وعده ازدواج نیز داده است ۲- آقای ی.ع. نیز در ابتدا اظهار داشته حاضرم با خانم مزبور ازدواج نمایم (صفحه۹) و سپس اظهار داشته من هیچ قصد ازدواج ندارم (صفحه۳۲) که علت این تغییرعقیده معلوم نیست. لکن به هر حال مبین آن است که خانم ر.ر. به تصور ازدواج با وی ارتباط برقرار نموده است ۳- خانم ر.ر. در زمان ارتباط مزبور حدود ۱۹ سال داشته و به علاوه در پرونده به عنوان شاکیه مطالب خود را مطرح نموده است که محکوم نمودن شخص شاکی به اتهام ارتکاب زنا محل تردید است ۴- با عنایت به موارد مذکور شبهه قویه وجود دارد که اولا: محکوم علیها به تصور ازدواج با آقای ی.ع. رابطه داشته است ثانیا: با توجه به مفاد ماده ۶۴ قانون مجازات اسلامی علم محکوم علیها به حکم عمل وی نیز ثابت نمی باشد. لذا محکومیت ایشان به اتهام زنای غیرمحصنه و نتیجتا حذف حق مطالبه ارش البکاره از ناحیه وی قابل توجیه به نظر نمی رسد. مستندا به بند ۶ ماده ۲۷۲ قانون آیین دادرسی کیفری و رعایت ماده ۲۷۴ همان قانون با قبول درخواست اعاده دادرسی از سوی متقاضی مزبور و آقای وکیل ایشان رسیدگی مجدد به شعبه دیگر از محاکم تجدیدنظر استان ت ارجاع می گردد.

رییس شعبه ۷ دیوان عالی کشور مستشار

انتظاری بلادی