سیاست جنایی ایران در قبال بزهکاری افراد ترانس سکشوال
سیاست جنایی ایران در قبال بزهکاری افراد ترانس سکشوال نام مقاله ای از ندا نیازمند و علی نجفی توانا بوده که در دوره هشتم شماره بیست و نهم (زمستان 1394) فصلنامه تحقیقات حقوقی بین المللی منتشر شده است.
چکیده
آنچه که افراد را از یکدیگر متفاوت میسازد، همانا عوامل طبیعی و محیطی است."جنسیت" از جمله این عوامل بوده و حسب اینکه جنسیت فرد، مرد یا زن باشد در عرصهها، موقعیّتها و جوامع مختلف حقوق و تکالیف متفاوتی بر او بار میگردد. در این میان، اشخاصی هستند که جنسیت آنها تحت تأثیر عوامل مختلف طبیعی و محیطی دچار اختلال میگردد به نحوی که گمان میکنند به اشتباه در کالبد جنس مخالف خود اسیر شدهاند، زیرا از نظر روحی و روانی به جنسیتی تعلّق دارند که با جسم آنها مطابقت ندارد در شرایطی که ظاهر جسمانی مشترکی با جنس مخالف خود نیز ندارند. به این نوع اختلال روانی، "اختلال هویت جنسی" یا " ترانس سکشوالیسم" گفته میشود. وضعیّت اجتماعی افراد ترانس سکشوال در هر جامعه، در وهله اول به فرهنگ و عرف حاکم بر آن جامعه برمیگردد. علاوه بر آن، رویکرد قانونگذار نسبت به این اشخاص و پذیرفتن آنها به عنوان طیفی از جامعه، در زندگی این اشخاص نقش مهمّی ایفا میکند. از یک طرف، در جامعهای چون ایران که حقوق و تکالیف افراد ترانس سکشوال به درستی و به طور شفّاف مشخّص نگردیده است، تحت تاثیر عوامل مؤثّر بر ارتکاب جرم از منظر جرم شناسی، این اشخاص طیفی از بزهکاران را به خود اختصاص میدهند. از طرف دیگر، بزه دیدگی ناشی از اختلال هویّت جنسی عامل مهمتری است که این طیف آسیب پذیر را به ورطههای بزهکاری هدایت میکند. بنابراین اتّخاذ سیاست جنایی افتراقی در سه سطح تقنینی، قضایی و اجرایی در قبال این اشخاص ضروری به نظر میرسد. مسئلهای که تاکنون از نگاه مسئولین مغفول مانده است. بنابراین اگرچه در سطح سیاست جنایی اجرایی اقدامات و فعّالیّتهایی هم چون تأسیس بخش مختصّ به حمایت از افراد ترانس سکشوال در سازمان بهزیستی کلّ کشور صورت پذیرفته امّا در سطح سیاست جنایی تقنینی و قضایی راه درازی در پیش است که یکی از راهکارهای آن همانا هم سو شدن با اسناد بین المللی تنظیمی و پذیرفتن مبتلایان به اختلال هویَت جنسی به عنوان قشری از جامعه میباشد.
کلیدواژه ها
- سیاست جنایی
- بزهکار
- جرم
- بزه دیده
- انحراف
- اختلال هویّت جنسی
- ترانس سکشوال