فرزندخواندگی در حقوق ایران

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
فرزندخواندگی در حقوق ایران
عنوانفرزندخواندگی در حقوق ایران
رشتهحقوق خصوصی
دانشجومریم محمدی قوام
استاد راهنمامحمدرضا امیرمحمدی
استاد مشاورایوب احمدپور
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۹۴
دانشگاهدانشگاه شهید باهنر کرمان



فرزندخواندگی در حقوق ایران عنوان پایان نامه ای است که توسط مریم محمدی قوام، با راهنمایی محمدرضا امیرمحمدی و با مشاوره ایوب احمدپور در سال ۱۳۹۴ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان دفاع گردید.

چکیده

در این تحقیق این سوال مطرح می شود که آیا در حقوق ایران نهاد فرزندخواندگی وجود دارد یا آنچه به این نام خوانده می شود همان نهاد سرپرستی است.بررسی هایی که در این تحقیق انجام شده ما را به سوی دو دیدگاه رهنمون می سازد.دیدگاه اول که همان فرزندخواندگی کامل است بیان می دارد:نهاد فرزندخواندگی جایگزین نهاد خانواده می گردد. فرزندخوانده ،فرزند سرپرستان خویش تلقی می گردد و در نتیجه رابطه ی فرزندخوانده با والدین اصلی اش قطع می شود.این دیدگاه کمابیش در فرزندخواندگی کهن به چشم می خورد.در حقیقت فرزندخواندگی،مستقیما مطلوب و مورد توجه نبوده،بلکه حربه ای ساخته و پرداخته ی جامعه بوده که رسالت آن جامه ی عمل پوشاندن به خواست و میل افرادی است که برای فراموشی ناکامی های عالم واقعیت،به عالم مجاز و اعتبار پناه آورده بودند، خواست و میلی که وجود یک فرزند،به طور غیر مستقیم،تنها راه برآورده ساختن آن بود.دیدگاه دوم که همان فرزندخواندگی ساده یا باز نام دارد بیانگر این مطلب است که نهاد فرزندخواندگی در کنار نهاد خانواده،نهاد مفید اجتماعی می باشد.روابط خانوادگی در فرزندخواندگی ناشی از اعتبار قانونگذار است و روابط طبیعی را انکار نمی کند؛در سراسر مدت فرزندخواندگی این حقیقت مدنظر قرار می گیرد که فرزندخوانده،فرزند واقعی شخص دیگری است.بنا نیست این نهاد اعتباری تمامی روابط فرزندخوانده و خانواده ی حقیقی اش را قطع و پیشینه ی او را دگرگون سازد،بلکه هدف این است که اگر سیر طبیعی امور توان اعطای نیازهای اولیه و حیاتی بخشی از جامعه را ندارد،به کمک عالم اعتبار و فرض،این نقصان جبران شود.بنابراین نهاد فرزندخواندگی جایگزین نهاد خانواده نمی گردد بلکه تکمیل کننده ی آن است. در پایان باید گفت با بررسی این دیدگاهها و با توجه به قانون حمایت ازکودکان و نوجوانانبی سرپرست و بد سرپرست مصوب ۱۳۹۲،به این نتیجه ی کلی می رسیم که در حقوق ایران فرزندخواندگی به معنی واقعی کلمه وجود ندارد و آنچه به این نام خوانده می شود همان سرپرستی از افراد بدون سرپرست یا بد سرپرست می باشد.

ساختار و فهرست پایان نامه

مقدمه ۱

فصل اول: ۶

مفاهیم و کلیات ۶

مبحث اول:مفهوم فرزندخواندگی و ماهیت آن ۷

گفتار اول:مفهوم فرزندخواندگی ۹

گفتار دوم:مفهوم سرپرستی و حضانت ۹

گفتارسوم:ماهیت فرزندخواندگی ۱۰

مبحث دوم:مفهوم حق ۱۱

گفتاراول:مفهوم لغوی ۱۲

گفتاردوم:مفهوم اصطلاحی ۱۲

مبحث سوم:مبانی اجتماعی فرزندخواندگی ۱۵

گفتاراول:فرزندخواندگی کهن ۱۶

گفتاردوم:فرزندخواندگی نوین ۱۸

گفتارسوم:جهت گیری در فرزندخواندگی نوین ۱۹

مبحث چهارم:پیشینه و تاریخچه فرزندخواندگی ۲۱

فصل دوم: ۲۴

تحقق فرزندخواندگی ۲۴

مبحث اول:قالب حقوقی فرزندخواندگی ۲۵

گفتار اول:تحول تاریخی ۲۵

گفتار دوم:موضع حقوق داخلی ۲۶

مبحث دوم:شرایط فرزندخواندگی ۲۷

گفتار اول:شرایط پذیرندگان ۲۷

الف–خطر الگو پذیری فرزندان از پدر و مادر معتاد: ۳۷

ب–خطر استفاده از فرزندان در حمل مواد مخدر و واسطه گری: ۳۸

ج–خطر پایین آمدن ارزش اجتماعی فرزندان به دلیل داشتن والدین معتاد: ۳۸

د–خطر از بین رفتن آرامش و آسایش فرزندان ۳۸

گفتار دوم:شرایط شخص قابل پذیرش ۴۴

گفتار سوم:محدودیت های پذیرش ۴۷

فصل سوم: ۵۰

آثار فرزندخواندگی ۵۰

مبحث اول:آثار فرزندخواندگی در ارتباط با کودک یا نوجوان تحت سرپرستی ۵۱

گفتار اول:آثار مالی ۵۲

گفتار دوم:آثارغیرمالی ۵۸

مبحث دوم:آثار فرزندخواندگی در ارتباط با سرپرست یا سرپرستان ۷۰

گفتار اول:آثار مالی ۷۰

گفتار دوم:آثار غیر مالی ۷۳

مبحث سوم:اثر فرزندخواندگی در رابطه ی فرد تحت سرپرستی با اشخاص ثالث ۷۵

مبحث چهارم:اثر فرزندخواندگی در رابطه ی فرد تحت سرپرستی با خانواده ی واقعی خود ۷۶

نتیجه گیری: ۷۸

فهرست منابع: ۸۱

کلیدواژه ها

  • فرزندخواندگی
  • سرپرستی
  • وراثت
  • حضانت
  • قرابت
  • حق حضانت
  • قرابت نسبی
  • فرزندخوانده
  • وراثت
  • ایران
  • نظام حقوقی