قاعده استاپل و کاربرد آن در دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
قاعده استاپل و کاربرد آن در دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده
عنوانقاعده استاپل و کاربرد آن در دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده
رشتهحقوق خصوصی
دانشجومرتضی شهبازی نیا
استاد راهنماگودرز افتخار جهرمی
استاد مشاور[[]]
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۷۴
دانشگاهدانشگاه شهید بهشتی



قاعده استاپل و کاربرد آن در دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده عنوان پایان نامه ای است که توسط مرتضی شهبازی نیا، با راهنمایی گودرز افتخار جهرمی در سال ۱۳۷۴ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی دفاع گردید.

چکیده

آنچه در این پایان نامه بررسی شد، "استاپل" به مفهوم آنگلو – امریکن آن بود.همین قاعده با اندکی اختلاف در اصول و زمینه ها، اکنون به عنوان یکی از قواعد حقوقی مهم و موثر در اکثر نظام های حقوقی وارد شده است ، در آن دسته از نظام های حقوقی نیز که این قاعده صریحا" وارد نشده است ، اصول و قواعد مشابهی وظیفه استاپل را در چارچوب حقوق انجام می دهند.از این جهت ، استاپل در زمره معدود قواعدی است که می توان ردپای آن را در تمام نظام های حقوقی و رشته های حقوق یافت .حقوق خصوصی، استاپل را وسیله ای برای نیل به عدالت و انصاف می داند و قاعده ای که در حوزه خود، برهمه قواعد و اصول دیگر جز نظم عمومی حاکم است ، حقوق بین الملل از استاپل به عنوان "اصل کلی مورد قبلو ملل متمدن" یاد می کند، در حقوق بازرگانی بین المللی، این قاعده مکررا" مورد استناد مراجع قضایی و داوران بین المللی قرار می گیرد و بالاخره استاپل می رود تا در حقوق جزا نیز اهمیت ویژه خویش را به دست آورد.ریشه این اقبال عمومی را باید در نقش موثر استاپل در تحقق دادرسی مبتنی بر عدالت و انصاف جستجو کرد، استاپل دادرسان را یاری می دهد تا بر نیرنگ و ریا در دادرسی فایق آیند و دادرسی را به سوی انصاف و عدالت سوق دهند.آنچه گفته شد و نیز کاربردفراوان استاپل در دیوان داوری دعاوی ایران – ایلات متحده، که بخشی از آن در این نوشتار آمده است ، بیانگر ضرورت آشنایی بیشتر با این قاعده حقوقی و لزوم پذیرش آن در حقوق داخلی است .بهره گیری از این نهاد پربار حقوق، در نظام حقوقی ایران به دو شکل امکان پذیر است ، اول آنکه، همانگونه برخی از حقوقدانان پیشنهاد کرده اند، قاعده استاپل در قالب قوانین خاصی، مانند قانون تدلیس یا قانون منع اتخاذ مواضع معارض در دادرسی و...پذیرفته شود، همانطور که درخاستگاه اصلی این قاعده، انگلیس ، در پاره ای از قوانین مصوب مانند قانون تدلیس مصوب ۱۹۶۷ استاپل ظاهر شده است .راه دوم بهره گیری از این قاعده، بررسی تطبیقی آن با قواعد و اصول حقوق داخلی و همساز کردن آنهاست .به عنوان مثال، می توان استاپل ناشی از راءی دادگاه را با قاعده اعتبار امر مختوم، و نیز استاپل ناشی از اقرار را با اصل منع انکار بعد از اقرار سنجید و آنها را با هم تلفیق نمود، تا از پیوند این درخت تنومند با ریشه های کهن میوه ای نو حاصل آید خوشایند ذایقه جامعه حقوقی ما شیوه دوم به نظر مناسب تر می رسد.متاسفانه در این تحقیق، به دلیل حجم فراوان مطالب ، بررسی تطبیقی قاعده با اصول و قواعد موجود در حقوق ایران، علیرغم میل وافر میسر نگردید، لیکن امید است با ارشاد اساتید محترم، مقایسه و تلفیق اقسام مختلف استاپل با قواعد حقوق داخلی، موضوع تحقیقات و نوشته های دیگری واقع شود،چراکه بی شک جامعه حقوقی ما برای پیروزی در دادگاه ها و مراجع بین المللی و نیز نیل به دادرسی عادلانه، ناگزیر از شناخت دقیق این "قاعده کلی مورد قبول ملل متمدن" است .

کلیدواژه ها

  • دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده آمریکا
  • استاپل
  • حقوق بین الملل