ماده 134 قانون امور حسبی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۳۴ قانون امور حسبی: سایر احکام امین غایب مطابق احکام مذکور در قانون مدنی و باب سوم این قانون است.

توضیح واژگان

امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که مال غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از عقود مذکور در قانون است، اطلاق می‌گردد.[۱]

غایب مفقودالاثر: به کسی که در زمانی طولانی غیرمتعارف نسبت به حیات و مماتش خبری نباشد؛ مفقودالاثر گویند.[۲] به عبارت دیگر به شخصی که در گذشته حیات او معلوم بوده ولی به خاطر موقعیت فعلی در بقای او تردید وجود دارد؛ مفقودالاثر گویند.[۳]

نکات توضیحی ماده 134 قانون امور حسبی

در کتاب پنجم از جلد دوم قانون مدنی مواد ۱۰۱۱ تا ۱۰۳۰ به بحث غایب مفقودالاثر اختصاص یافته‌است. علاوه بر این، مواد باب سوم قانون امور حسبی در امور راجع به امین از ماده ۱۰۳ تا ۱۲۵ همان قانون نیز در خصوص غایب مفقودالاثر است.[۴]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 134 قانون امور حسبی

  1. احکام مربوط به امین غایب باید با مقررات قانون مدنی هماهنگ باشد.
  2. احکام مربوط به امین غایب مطابق با باب سوم قانون امور حسبی تعیین می‌شود.
  3. قانون‌گذار برای تنظیم امور امین غایب به دو منبع قانونی استناد کرده است: قانون مدنی و قانون امور حسبی.
  4. امین غایب باید وظایف و حقوق خود را بر اساس مقررات تعیین‌شده در قانون مدنی و باب سوم قانون امور حسبی انجام دهد.

منابع

  1. منوچهر قوامی. مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول). چاپ 1. بکاء، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6486596
  2. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 208972
  3. محمد امینیان مدرس. مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی. چاپ 1. آستان قدس رضوی، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 73508
  4. محمدمجتبی رودیجانی. قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1397.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6487792