مطالعه تطبیقی تراست و نهادهای مشابه در نظام حقوقی ایران
عنوان | مطالعه تطبیقی تراست و نهادهای مشابه در نظام حقوقی ایران |
---|---|
رشته | حقوق خصوصی |
دانشجو | محمدمهدی برزگر |
استاد راهنما | محمدرضا پاسبان |
استاد مشاور | حبیب الله رحیمی |
مقطع | کارشناسی ارشد |
سال دفاع | ۱۳۸۹ |
دانشگاه | دانشگاه علامه طباطبایی |
مطالعه تطبیقی تراست و نهادهای مشابه در نظام حقوقی ایران عنوان پایان نامه ای است که توسط محمدمهدی برزگر، با راهنمایی محمدرضا پاسبان و با مشاوره حبیب الله رحیمی در سال ۱۳۸۹ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی دفاع گردید.
چکیده
در تراست ، مالک با صرفنظر نمودن از حق مالکیت خویش، آنرا موضوع تراست قرار داده و حق مالکیت قانونی خود را به شخصی که تراستی نامیده می شود منتقل می نماید. وظیفه او نگهداری اموال و سرمایه گذاری آنها برای تامین منافع اشخاص ذینفع یا تحقق اهداف مورد نظر مالک است. اختیارات تراستی، در صورتی که در سند تراست مشخص نشده باشد، توسط قانون تعیین می گردد. وجود قصد، وجود و تعیین ذینفع و وجود و تعیین اموال موضوع آن، شرط و رکن ایجاد این نهاد است. غیر از تراست عام یا خیریه، سایر انواع تراست موقتی هستند و با پایان مدت از بین می روند. همچنین امکان انحلال ارادی آنها نیز وجود دارد. در مواردی نیز به صورت قهری از بین می روند.در نظام حقوقی ایران، وقف شباهتهای زیادی با نهاد تراست دارد. موضوع هر دو صرفا مال و هدف هر دو صرفا انتفاع اشخاص یا اهداف معین و مورد نظرِ بانیان آنها است. هر دو نهاد رکن مدیریتی دارند. درهر دو فک ملک از مالک صورت می پذیرد. بقای هر دو در گرو بقای اموال موضوع آنها است و با تلف شدن آنها از بین می روند. این دو نهاد تفاوتهای اساسی نیز دارند. وقف الزاما دایم است اما تراست اصولا موقت است. وقف قابلیت انحلال ارادی ندارد، اما تراست اینگونه نیست. موضوع وقف فقط باید عین باشد، اما کلیه اموال را می توان به تراست اختصاص داد. در وقف اراده موقوف علیهم یکی از ارکان عقد است، اما اراده اشخاص ذینفع در ایجاد تراست اثر ندارد. تعهد به نفع ثالث نیز شباهتهای فراوانی با تراست دارد. در هر دو رابطه مثلث گونه موجود است و صرفا افرادی که انتفاع آنها مورد توجه بوده منتفع می شوند. در هیچ یک اراده اشخاص ذینفع در ایجاد نهاد اثری ندارد و در هر دو، اشخاص ذینفع مالک حق ایجاد شده هستند. هر دو قابلیت انحلال ارادی دارند و اشخاص ذینفع الزامی به پذیرش حق ندارند. هر دو رایگان و غیر معوض هستند. با این حال تفاوتهای بنیادین نیز دارند. برخلاف تراست، رکن مدیریتی در تعهد به نفع ثالث وجود ندارد. برخلاف تعهد به نفع ثالث، موضوع تراست الزاما مال است و حقوق اشخاص ذینفع آن بسیار گسترده است که در تعهد به نفع ثالث اینگونه نیست. اصولا موجد یا تراستی نمی توانند به تراست پایان دهند، در حالی که متعهد و مشترِط می توانند با فسخ یا اقاله قرارداد، تعهد به نفع ثالث را از بین ببرند. برخلاف تعهد به نفع ثالث، تراست مبتنی بر قرارداد نیست و با اراده موجد ایجاد می شود و قبض و انتقال مالکیت شرط صحت است. با بررسی ماهیت، شرایط صحت و آثار حقوقی و موارد انحلال نهادهای مزبور می توان دریافت علیرغم شباهتهای فراوان بین تراست و وقف و تعهد به نفع ثالث، نهادهای مزبورکاملا مشابه تراست نیستند. در نظام حقوقی ایران نهادی که دارای کلیه ویژگیهای تراست باشد و بتواند مشابه کارکردهای این نهاد در نظام حقوقی کامن لا را در نظام حقوقی ایران ایفا نماید و به همان وسعت و گستردگی مورد استفاده قرار گیرد، وجود ندارد.
ساختار و فهرست پایان نامه
مقدمه ۱
۱– بیان مساله ۱
۲– ضرورت تحقیق ۲
۳– سوالات تحقیق ۳
۴– فرضیه های تحقیق ۳
۵– سوابق تحقیق ۴
۶– اهداف تحقیق ۵
۷– تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی ۶
۸– طرح تحقیق ۶
فصل اول: کلیات ۱۰
مبحث اول: تعریف تراست، وقف و تعهد به نفع شخص ثالث ۱۰
گفتار اول: تعریف تراست ۱۰
۱– در لغت ۱۰
۲– در اصطلاح ۱۱
گفتار دوم: تعریف وقف ۱۹
۱– در لغت ۱۹
۲– در اصطلاح ۲۰
گفتار سوم: تعریف تعهد به نفع شخص ثالث ۲۲
مبحث دوم: تاریخچه و انگیزه ایجاد تراست، وقف و تعهد به نفع شخص
ثالث ۲۵
گفتار اول: تاریخچه و انگیزه ایجاد تراست ۲۵
گفتار دوم: تاریخچه و انگیزه ایجاد وقف ۳۴
گفتار سوم: تاریخچه و انگیزه ایجاد تعهد به نفع شخص ثالث ۳۸
مبحث سوم: انواع تراست، وقف و تعهد به نفع شخص ثالث ۴۱
گفتار اول: انواع تراست ۴۱
بند اول: بر اساس شکل و شیوه ایجاد ۴۱
۱– تراست صریح ۴۱
۲– تراست ضمنی ۴۲
۳– تراست حکمی ۴۲
۴– تراست قانونی ۴۳
۵– تراست نتیجه ۴۴
بند دوم: به اعتبار اشخاص ذینفع ۴۶
۱– تراست خاص ۴۶
۲– تراست عام ۴۶
بند سوم: به اعتبار انجام انتقال مالکیت ۵۰
۱– تراست کامل ۵۰
۲– تراست ناقص ۵۰
گفتار دوم: انواع وقف ۵۱
بند اول: به اعتبار موقوف علیهم ۵۱
۱– وقف خاص ۵۱
۲– وقف عام ۵۱
بند دوم: به اعتبار قصد واقف ۵۲
۱– وقف انتفاع ۵۲
۲– وقف منفعت ۵۲
بند سوم: به اعتبار عدم وجود موقوف علیهم یا عدم صحت وقف بر آنها در یک دوره
زمانی ۵۳
۱– وقف منقطع الاول ۵۳
۲– وقف منقطع الوسط ۵۳
۳– وقف منقطع الآخر ۵۴
گفتار سوم: انواع تعهد به نفع شخص ثالث ۵۵
بند اول: بر اساس شکل ایجاد ۵۵
۱– شرط ضمن عقد ۵۵
۲– عوض اصلی عقد ۵۶
بند دوم: بر اساس موضوع تعهد ۶۲
۱– انجام کار ۶۲
۲– خودداری از انجام کار ۶۲
۳– انتقال مالکیت ۶۲
فصل دوم: ماهیت حقوقی و شرایط صحت ۶۴
مبحث اول: ماهیت حقوقی تراست، وقف و تعهد به نفع شخص ثالث ۶۴
گفتار اول: ماهیت حقوقی تراست ۶۴
بند اول: تراست قرارداد، تعهد به نفع شخص ثالث، قرض یا هبه نیست ۶۶
۱– قرارداد ۶۶
۲– تعهد به نفع شخص ثالث ۶۸
۳– قرض ۷۱
۴– هبه ۷۲
بند دوم: تراست نمایندگی، وصیت یا امانت نیست ۷۳
۱– نمایندگی ۷۳
۲– وصیت ۷۶
۳– امانت ۷۸
بند سوم: تراست تجزیه مالکیت یا شخص حقوقی نیست ۸۰
۱– تجزیه مالکیت ۸۰
۲– شخص حقوقی ۸۱
گفتار دوم: ماهیت حقوقی وقف ۸۶
بند اول: وقف مطلقا ایقاع است ۸۶
بند دوم: وقف خاص عقد و وقف عام ایقاع است ۸۷
بند سوم: وقف مطلقا عقد است ۸۷
گفتار سوم: ماهیت حقوقی تعهد به نفع شخص ثالث ۹۰
بند اول: ایجاب یا پیشنهاد یا دو قرارداد ۹۰
بند دوم: اداره فضولی مال غیر ۹۳
بند سوم: نظریات مبتنی بر عدم دخالت اراده شخص ثالث ۹۵
۱– اراده یک جانبه متعهد ۹۵
۲– نظریه ایجاد استثنایی حق به سود ثالث ۹۶
مبحث دوم: شرایط صحت تراست، وقف و تعهد به نفع شخص ثالث ۹۹
گفتار اول: اراده واهلیت طرفین ۹۹
بند اول: اراده و قصد ۹۹
۱– اراده های تاثیرگذار ۱۰۰
۱–۱– تراست ۱۰۰
۱–۲– وقف ۱۰۲
۱–۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۰۳
۲– شیوه اعلام اراده ۱۱۱
۲–۱– تراست ۱۱۲
۲–۲– وقف ۱۱۵
۲–۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۱۶
بند دوم: اهلیت طرفین ۱۱۷
۱– تراست ۱۱۷
۲– وقف ۱۱۸
۲–۱– اهلیت واقف ۱۱۸
۲–۲– اهلیت موقوف علیهم ۱۲۰
۲–۲–۱– در وقف بر اشخاص ۱۲۰
۲–۲–۲– در وقف بر جهات و مصالح ۱۲۰
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۲۳
گفتار دوم: شرایط موضوع ۱۲۳
بند اول: نوع مال ۱۲۴
۱– تراست ۱۲۴
۲– وقف ۱۲۴
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۲۶
بند دوم: وجود مال ۱۲۷
۱– تراست ۱۲۷
۲– وقف ۱۲۷
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۲۷
بند سوم: معلوم و معین بودن مال ۱۲۸
۱– تراست ۱۲۸
۲– وقف ۱۳۰
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۳۲
بند چهارم: انتقال مالکیت یا قبض ۱۳۳
۱– انتقال مالکیت ۱۳۳
۱–۱– تراست ۱۳۳
۱–۲– وقف ۱۳۶
۱–۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۴۰
۲– قبض ۱۴۲
۲–۱– اثر قبض ۱۴۲
۲–۱–۱– در تراست ۱۴۲
۲–۱–۲– در وقف ۱۴۳
۲–۲– شرایط اعتبار ۱۴۵
۲–۲–۱– تراست ۱۴۵
۲–۲–۲– وقف ۱۴۶
۲–۳– قابض ۱۴۸
۲–۳–۱– تراست ۱۴۸
۲–۳–۲– وقف ۱۴۸
بند پنجم: بودن در ملکیت ۱۵۰
۱– تراست ۱۵۰
۲– وقف ۱۵۰
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۵۲
بند ششم: قابلیت بقاء ۱۵۳
۱– تراست ۱۵۳
۲– وقف ۱۵۳
گفتار سوم: شرایط انتفاع و ذینفع ۱۵۵
بند اول: حبس مال و مدت آن ۱۵۵
۱– تراست ۱۵۵
۲– وقف ۱۵۸
بند دوم: تسبیل منفعت یا صرف منافع ۱۶۲
۱– معنا و مفهوم ۱۶۲
۱–۱– در تراست ۱۶۲
۱–۲– در وقف ۱۶۲
۲– شرایط اعتبار ۱۶۴
۲–۱– در تراست ۱۶۴
۲–۲– در وقف ۱۶۵
۳– آثار مترتب بر آن ۱۶۸
۳–۱– در تراست ۱۶۸
۳–۲– در وقف ۱۶۸
بند سوم: وجود ذینفع ۱۶۹
۱– تراست ۱۶۹
۲– وقف ۱۷۱
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۷۵
بند چهارم: معلوم و معین بودن ذینفع ۱۷۸
۱– تراست ۱۷۸
۲– وقف ۱۸۱
۳– تعهد به نفع شخص ثالث ۱۸۳
گفتار چهارم: مشروعیت جهت ۱۸۶
بند اول: تراست ۱۸۷
بند دوم: وقف ۱۸۹
بند سوم: تعهد به نفع شخص ثالث ۱۹۲
فصل سوم: آثار حقوقی و موارد انحلال ۱۹۳
مبحث اول: آثار حقوقی تراست و وقف ۱۹۳
گفتار اول: شرایط مدیر، تعیین و عزل و حق الزحمه او ۱۹۳
بند اول: شرایط مدیر ۱۹۵
۱– شرایط قانونی ۱۹۵
۱–۱– تراستی ۱۹۵
۱–۲– متولی ۱۹۷
۲– شرایط مورد نظر موجد و واقف ۱۹۸
۲–۱– شرایط مورد نظر موجد ۱۹۸
۲–۲– شرایط مورد نظر واقف ۱۹۹
بند دوم: تعیین و عزل مدیر ۱۹۹
۱– تعیین مدیر ۱۹۹
۱–۱– در تراست ۱۹۹
۱–۱–۱– تعیین تراستی ۲۰۰
۱–۱–۲– اختیار رد یا قبول تراستی ۲۰۶
۱–۲– در وقف ۲۰۸
۱–۲–۱– تعیین متولی ۲۰۸
۱–۲–۲– اختیار رد یا قبول متولی ۲۱۲
۲– عزل مدیر ۲۱۳
۲–۱– عزل تراستی ۲۱۴
۲–۲– عزل متولی ۲۱۴
بند سوم: حق الزحمه یا اجرت مدیر ۲۱۵
۱– حق الزحمه یا اجرت تراستی ۲۱۵
۲– حق الزحمه یا اجرت متولی ۲۱۷
گفتار دوم: اختیارات، وظایف و مسیولیتهای مدیر و نظارت بر او ۲۱۸
بند اول: منشاء وظایف و اختیارات و تفویض آنها ۲۱۸
۱– منشاء وظایف و اختیارات ۲۱۹
۱–۱– در تراست ۲۱۹
۱–۲– در وقف ۲۲۰
۲– تفویض وظایف و اختیارات ۲۲۱
۲–۱– در تراست ۲۲۲
۲–۲– در وقف ۲۲۳
بند دوم: وظایف و مسیولیتهای مدیر ۲۲۳
۱– وظایف ۲۲۴
۱–۱– حفظ و نگهداری اموال ۲۲۴
۱–۱–۱– در تراست ۲۲۴
۱–۱–۲– در وقف ۲۲۵
۱–۲– سرمایه گذاری اموال ۲۲۷
۱–۲–۱– در تراست ۲۲۸
۱–۲–۲– در وقف ۲۳۳
۱–۳– تقسیم منافع و سرمایه ۲۳۷
۱–۳–۱– در تراست ۲۳۸
۱–۳–۲– در وقف ۲۳۹
۲– مسیولیتها ۲۴۰
۲–۱– مسیولیتهای تراستی ۲۴۱
۲–۲– مسیولیتهای متولی ۲۴۴
بند سوم: نظارت بر مدیر ۲۴۵
۱– نظارت بر تراستی ۲۴۶
۲– نظارت بر متولی ۲۴۹
مبحث دوم: آثار حقوقی تعهد به نفع شخص ثالث ۲۵۱
گفتار اول: در رابطه میان طرفین عقد اصلی ۲۵۱
بند اول: اجبار متعهد ۲۵۲
بند دوم: فسخ عقد در فرض تعذر اجرای شرط ۲۵۴
بند سوم: استفاده از حق حبس توسط مشترِط ۲۵۵
بند چهارم: مطالبه وجه التزام و خسارت توسط مشترِط ۲۵۵
بند پنجم: اجرای تعهد به نفع مشترِط ۲۵۶
بند ششم: اقاله و فسخ عقد ۲۵۹
گفتار دوم: در رابطه میان متعهد و شخص ثالث ۲۶۴
بند اول: حق اجبار متعهد ۲۶۴
بند دوم: فسخ عقد توسط شخص ثالث ۲۶۶
بند سوم: استناد به ایرادات مربوط به قرارداد پایه توسط متعهد ۲۶۷
بند چهارم: حق شخص ثالث در رد تعهد ۲۷۰
بند پنجم: عدم توارث تعهد به نفع شخص ثالث ۲۷۱
گفتار سوم: در رابطه میان مشترِط و شخص ثالث ۲۷۳
بند اول: عدم امکان اجبار مشترِط توسط شخص ثالث ۲۷۳
بند دوم: عدم امکان اجبار شخص ثالث به رد یا قبول تعهد ۲۷۴
بند سوم: عدم ورود حق شخص ثالث به دارایی مشترِط ۲۷۴
بند چهارم: برایت ذمه مشترِط ۲۷۶
بند پنجم: امکان استرداد موضوع تعهد ۲۷۶
بند ششم: اسقاط تعهد به نفع شخص ثالث ۲۷۷
مبحث سوم: انحلال تراست، وقف و تعهد به نفع شخص ثالث ۲۸۰
گفتار اول: انحلال تراست و وقف ۲۸۰
بند اول: موارد انحلال ۲۸۱
۱– موارد انحلال ارادی ۲۸۱
۱–۱– تراست ۲۸۱
۱–۲– وقف ۲۸۲
۲– موارد انحلال قهری ۲۸۵
۲–۱– تلف اموال ۲۸۵
۲–۱–۱– تراست ۲۸۵
۲–۱–۲– وقف ۲۸۵
۲–۲– پایان مدت ۲۸۶
۲–۲–۱– تراست ۲۸۷
۲–۲–۲– وقف ۲۸۷
۲–۳– از بین رفتن تجزیه در مالکیت ۲۸۸
۲–۴– اعمال حق شفعه ۲۸۹
بند دوم: اثر تعذر صرف منافع و فروش اموال در حیات تراست و وقف ۲۹۰
۱– در تراست ۲۹۰
۲– در وقف ۲۹۲
بند سوم: سرنوشت اموال پس از انحلال ۲۹۸
۱– در تراست ۲۹۹
۲– در وقف ۲۹۹
گفتار دوم: انحلال تعهد به نفع شخص ثالث ۳۰۰
بند اول: بطلان عقد اصلی ۳۰۰
۱– عیوب اراده ۳۰۱
۲– عدم اهلیت ۳۰۱
۳– فقدان موضوع یا ابهام و اشتباه در آن ۳۰۳
۴– شروط مبطل عقد ۳۰۴
۵– جهت نامشروع ۳۰۴
بند دوم: انحلال عقد صحیح ۳۰۵
۱– فسخ و رجوع ۳۰۵
۲– اقاله ۳۰۷
۳– انفساخ ۳۰۸
بند سوم: فوت شخص ثالث ۳۰۸
بند چهارم: رد تعهد ۳۱۰
نتیجه ۳۱۱
فهرست منابع ۳۱۵
کلیدواژه ها
- اعتماد
- نظام حقوقی
- ایران
- مالکیت
- نهاد اجتماعی
- کامن لا
- مالک (صاحب)
- وقف
- متولی
- تراست
- وقف
- تعهد به نفع شخص ثالث
- تراستی
- متولی
- متعهد