نظریه شماره 7/1400/870 مورخ 1400/10/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعتراض ثالث در دعوای ابطال رای داور

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/1400/870
شماره نظریه۷/۱۴۰۰/۸۷۰
شماره پرونده۱۴۰۰-۱۳۹-۸۷۰ ح
تاریخ نظریه۱۴۰۰/۱۰/۲۸
موضوع نظریهآیین دادرسی مدنی
محور نظریهاعتراض ثالث

چکیده نظریه شماره 7/1400/870 مورخ 1400/10/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعتراض ثالث در دعوای ابطال رای داور: در صورت ورود ثالث در دعوای ابطال رای داور، اعتراض او در واقع نسبت به رأی داور و دادگاه است و صرف نظر از آن که معترض کدام یک از آراء را قید کرده باشد، در صورت پذیرش اعتراض علاوه بر الغای رأی دادگاه در خصوص الغای رأی داور نیز اتخاذ تصمیم می شود.

استعلام

نظر به موجب ماده ۴۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی اشخاص ثالث حق دارند نسبت به حکم داور نیز اعتراض نمایند حال چنانچه در بدو امر از سوی یکی از طرفین داوری دعوی ابطال رای داور مطرح شده و در نهایت حکم به بطلان دعوی ابطال رای داور صادر شده باشد در این فرض شخص ثالث می بایست نسبت به رای داور اعتراض ثالث مطرح نماید و یا می بایست نسبت به رأی قطعی صادره از محاکم دادگستری در خصوص دعوی ابطال رای داور اعتراض ثالث مطرح شود با این توضیح که برخی از شعب بر این اعتقادند که در هر صورت می بایست توسط شخص ثالث دعوی اعتراض ثالث نسبت به رأی داور مطرح شود و برخی دیگر بر این اعتقادند که چنانچه دعوی ابطال رأی داور مطرح و تحت رسیدگی قرار گرفته باشد می بایست دعوی اعتراض ثالث نسبت به دادنامه صادره از محاکم قضائی مطرح شود و در این موارد دعوی اعتراض ثالث نسبت به رای داور را مسموع نمی دانند.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

در فرض سؤال که دادگاه در خصوص دعوای ابطال رأی داور حکم بطلان صادر کرده است و ثالث در اجرای ماده ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ اعتراض دارد، اعتراض او در واقع نسبت به رأی داور و دادگاه است و صرف نظر از آن که معترض کدام یک از آراء را قید کرده باشد، در صورت پذیرش اعتراض علاوه بر الغای رأی دادگاه در خصوص الغای رأی داور نیز اتخاذ تصمیم می شود.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته