نقش تفسیر و اجرای قانون توسط قاضی در تحکیم بنیاد خانواده
عنوان | نقش تفسیر و اجرای قانون توسط قاضی در تحکیم بنیاد خانواده |
---|---|
رشته | حقوق خانواده |
دانشجو | محمد تناکی |
استاد راهنما | ناصر علیدوستی شهرکی |
استاد مشاور | محمد عبدالصالح شاهنوش فروشانی |
مقطع | کارشناسی ارشد |
سال دفاع | ۱۴۰۳ |
دانشگاه | دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری |
نقش تفسیر و اجرای قانون توسط قاضی در تحکیم بنیاد خانواده عنوان پایان نامه ای است که توسط محمد تناکی، با راهنمایی ناصر علیدوستی شهرکی و مشاوره محمد عبدالصالح شاهنوش فروشانی در سال ۱۴۰۳ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری دفاع گردید.
چکیده
خانواده به عنوان یکی از بنیادیترین نهادهای اجتماعی نقشی اساسی در تربیت و پرورش انسانها و حفظ نظم و انسجام جامعه ایفا میکند. از این رو استحکام نظام خانواده از دیرباز مورد توجه جوامع مختلف به خصوص جوامع اسلامی بوده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر این امر تاکید نموده و مقرر میدارد: «از آن جا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.» (اصول ۱۰ و ۲۱) این امر نشان دهنده جایگاه والای خانواده در نظام جمهوری اسلامی و لزوم محوریت آن در تمام شئون حکمرانی است. امروزه اختلافات و منازعات در روابط خانوادگی به دلایلی از جمله تهاجم فرهنگی و تحولات اقتصادی و اجتماعی، بیش از گذشته بنیان خانواده را تهدید میکند. سازمانها و نهادها با اتخاذ سیاستهای گوناگون سعی در مقابله با این تهدید و حفظ نظام خانواده دارند. در این میان دادگاه به عنوان مرجع رسمی رسیدگی به دعاوی، نقشی اساسی در مدیریت منازعات خانوادگی و حفظ و انسجام خانواده ایفا میکند. در بند هفتم سیاست های کلی خانواده، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بر نقش نظام حقوقی و قضایی تاکید شده و آمده است: « ... سمت و سوی حرکت نظام باید معطوف باشد به: ... بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویه های قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده. ...» با توجه به افزایش آمار طلاق و سایر مسائل مربوط به خانواده در سال های اخیر، اهمیت نقش قضات در مدیریت منازعات خانوادگی بیش از پیش آشکار شده است. به عنوان نمونه میتوان به اصلاح ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی در جهت تحدید اختیار طلاق اشاره کرد. رسیدگی و مدیریت صحیح و اصولی دعاوی خانواده و تفسیر صحیح از قانون و تصمیمگیری به موقع با اتخاذ تدابیر مناسب، نه تنها میتواند به حلوفصل منازعات و حفظ آرامش خانواده کمک کند، بلکه در ارتقاء سلامت روان جامعه نیز نقش بسزایی خواهد داشت. آراء قضایی به عنوان ثمره نهایی دادرسی نقش تعیین کننده ای در این امر دارد. بین آراء قضایی صحیح و عادلانه و حفظ نظام خانواده رابطه معناداری وجود دارد. قضات باید در تفسیر و اجرای قوانین طی فرایند دادرسی و صدور رأی نهایت دقت لازم را داشته باشند؛ چرا که صدور احکام نادرست، غیرمنصفانه و غیرمنطقی میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم به تضعیف ارزشهای خانواده، افزایش آمار طلاق و آسیبهای اجتماعی دیگر منجر شود. در کشور ما اکثریت قضات با مدیریت صحیح و استفاده از روش های کارآمد در فرایند دادرسی و همچنین صدور آراء عادلانه و متقن، تمام تلاش خود را در جهت حفظ و تحکیم بنیاد خانواده به کار میبندند. به عنوان مثال برخی قضات با استفاده از آموخته های علمی (مثل روانشناسی و جامعه شناسی) و یا روش های دیگر باعث صلح و سازش طرفین شده و از فروپاشی خانواده جلوگیری میکنند. اما در این بین متأسفانه برخی از قضات خواسته یا ناخواسته آرائی صادر میکنند که نه تنها منجر به تقویت بنیاد خانواده نمیشود، بلکه آن را تضعیف کرده و ممکن است باعث شکل گرفتن رویه های مخرب و تهدیدکننده در سیستم قضایی کشور گردد. به عنوان مثال بعضی از قضات، یک دعوای ساده بین زن و مرد را مصداق خشونت کلامی و عسروحرج در نظر میگیرند. صدور چنین آرائی ریشه در عوامل مختلفی دارد: اندیشه های ناصواب قضات، قرارگرفتن آنها تحت تأثیر هیجانات پیرامونی، پیشینه اجتماعی (تقیّدات دینی، تحصیلات، سن یا تجربه، سوابق اجرایی، وضعیت مالی و تعلقات سیاسی)، مشکلات ساختاری از جمله آمار زیاد پروندهها، ضیق وقت و عدم دقت لازم. بنابر آنچه گفته شد، دادگاه میتواند نقشی اساسی در کمک به حفظ خانواده و استمرار عادلانه و معتدل روابط میان زوجین ایفا کند. چگونگی نقش مراجع قضایی در راستای حفظ خانواده و یا انحلال آن و حمایت از خانواده و اعضای آن، نیازمند بررسی رویه قضایی و کشف شیوه ای است که تاکنون قضات در صدور آراء خود به کار گرفتهاند. همچنین باید با بررسی ظرفیتهای قانونی و آراء فقها، روشهایی که میتواند در فرایند رسیدگی و صدور رأی برای مدیریت نزاع خانوادگی به کار گرفته شود، استخراج گردد. با ارائه راهکارهای مناسب میتوان عملکرد قضات را در مدیریت منازعات خانوادگی و صدور رأی بهبود بخشید.
کلیدواژه ها
- خانواده / family
- قاضی / Judge
- تفسیر قانون / interpretation of the law
- اجرای قانون / Law enforcement
- دادگاه / Cort
- تحکیم بنیاد خانواده / Consolidation of the family foundation
- قضات / Judges