ماده ۴۵۲ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:




*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}}
*{{زیتونی|[[ماده ۴۵۱ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}}
*{{زیتونی|[[ماده ۴۵۳ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
اگر طرفین، دارای خیار بوده؛ و یکی از آنان حق فسخ خود را ساقط نماید؛ دراینصورت قرارداد نسبت به او لازم گردیده؛ و با اعمال خیار توسط طرف مقابل، عقد مزبور منحل می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530296|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref>
اگر طرفین، دارای خیار بوده؛ و یکی از آنان حق فسخ خود را ساقط نماید؛ دراینصورت قرارداد نسبت به او لازم گردیده؛ و با اعمال خیار توسط طرف مقابل، عقد مزبور منحل می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530296|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref>

نسخهٔ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۵

اگر متعاملین هر دو خیار داشته باشند و یکی از آن‌ها امضا کند و دیگری فسخ نماید معامله منفسخ می‌شود.


نکات توضیحی تفسیری دکترین

اگر طرفین، دارای خیار بوده؛ و یکی از آنان حق فسخ خود را ساقط نماید؛ دراینصورت قرارداد نسبت به او لازم گردیده؛ و با اعمال خیار توسط طرف مقابل، عقد مزبور منحل می گردد.[۱]

وجود خیار برای طرفین، به این معنا نیست که تا هر دوی آنان، حق فسخ خود را اعمال ننماید؛ معامله منحل نمی گردد؛ بلکه هر یک از متعاقدین، می تواند به طور مستقل، و بدون نیاز به اراده طرف دیگر، عقد را بر هم زند.[۲]

اسقاط حق فسخ را، درصورتی می توان نافذ دانست که طرف مقابل اسقاط کننده؛ در فرض برخورداری از خیار، حق فسخ خود را اعمال ننماید.[۳]

سوابق فقهی

اگر طرفین ، دارای خیار شرط باشند؛ و یکی از آنان با تصرف در موضوع معامله، حق فسخ خود را زایل نماید؛ چنین امری، دلالت بر سقوط حق خیار طرف مقابل ندارد؛ مگراینکه خود او، اذن در تصرف داده باشد.[۴]

منابع

  1. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 530296
  2. پرویز نوین و عباس خواجه پیری. حقوق مدنی (جل ششم) (عقود معین-بخش اول) (بیع، خیارات، بیع شرط، اجاره، جعاله، قرض، صلح، مضاربه). چاپ 2. گنج دانش، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4708660
  3. احمدعلی حمیتی واقف. حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات قراردادها و ایقاع ها. چاپ 1. دانش نگار، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2241700
  4. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در خیارات و احکام راجع به آن) (مواد 396 الی 465). چاپ 2. فردوسی، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 72652