ماده 144 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ماده 144 قانون امور حسبی: ورثه و وصی و موصی ‌له که اموال غائب موقتا به آنها تسلیم می‌ شود باید اموال را با رعایت مصلحت غائب حفظ و اداره نمایند و آنها در ‌اداره اموال غائب بمنزله وکیل او خواهند بود.
'''ماده 144 قانون امور حسبی''': [[ورثه]] و [[وصی]] و موصی ‌له که [[مال|اموال]] [[غایب مفقودالاثر|غایب]] موقتا به آن ها تسلیم می‌ شود باید اموال را با رعایت مصلحت غایب حفظ و اداره نمایند و آن ها در ‌اداره اموال غایب به منزله [[وکیل]] او خواهند بود.


== توضیح واژگان ==
ورثه: به کسی می گویند که در صورت برخورداری از شرایط ارث و مبرا بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=294796|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
غایب مفقودالاثر: کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.<ref>ماده 1011 قانون مدنی</ref>
مال: در لغت از مصدر «میل» به معنای خواستن، گرفته شده‌است و جمع آن اموال و به معنای دارایی‌ها، داشته‌ها و مال‌ها است. علت نامگذاری مال، میل به مبادله و دست به دست گرداندن آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب (جلد دوم) (حق مالکیت و اشتغال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3888672|صفحه=|نام۱=فائزه|نام خانوادگی۱=عظیم زاده اردبیلی|نام۲=لیلا|نام خانوادگی۲=خسروی|چاپ=1}}</ref> مال در لغت معانی دیگری دارد از جمله اینکه آنچه که به [[مالکیت|تملیک]] انسان در می‌آید؛ هر آنچه که دارای ارزش، تملک پذیر و قابل استفاده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موجبات ضمان (درآمدی بر مسئولیت مدنی و اسباب و آثار آن در فقه اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1048832|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=2}}</ref>
== فلسفه و مبانی نظری ماده ==
علت این که ماده 144 [[قانون امور حسبی]]، ورثه و وصی را به منزله وکیل غایب قرار داده است این است که خواست قانونگذار جمع بین حمایت از [[حق|حقوق]] غایب و ورثه بوده است و از همین رو ورثه و موصی له نمی توانند اموال غایب را بین خود [[تقسیم ترکه|تقسیم]] کنند و یا در آن [[تصرف|تصرفات]] مالکانه انجام دهند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی(جلد اول) (اشخاص و حمایت های حقوقی آنان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1096076|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=باریکلو|چاپ=6}}</ref>
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
چنانچه از ماده 144 قانون امور حسبی بر می آید، مانند اختیارات وکیل و [[امین]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2708056|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|چاپ=1}}</ref> با این تفاوت که تعهد ورثه، بر خلاف تعهد امین، [[تعهد]] به نتیجه است نه تعهد به وسیله زیرا ورثه با وجود امین اقدام و اموال غایب را چنان که هست نگهداری کنند لذا تعهد آنان باید سنگین تر باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2708052|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|چاپ=1}}</ref>
== منابع ==
{{پانویس}}
[[رده:مواد قانون امور حسبی]]
[[رده:مواد قانون امور حسبی]]
[[رده:غایب مفقودالاثر]]
[[رده:غایب مفقودالاثر]]
[[رده:اموال غایب مفقودالاثر]]
[[رده:اموال غایب مفقودالاثر]]

نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۱

ماده 144 قانون امور حسبی: ورثه و وصی و موصی ‌له که اموال غایب موقتا به آن ها تسلیم می‌ شود باید اموال را با رعایت مصلحت غایب حفظ و اداره نمایند و آن ها در ‌اداره اموال غایب به منزله وکیل او خواهند بود.

توضیح واژگان

ورثه: به کسی می گویند که در صورت برخورداری از شرایط ارث و مبرا بودن از موانع ارث بری، ترکه میت به او انتقال می یابد.[۱]

غایب مفقودالاثر: کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.[۲]

مال: در لغت از مصدر «میل» به معنای خواستن، گرفته شده‌است و جمع آن اموال و به معنای دارایی‌ها، داشته‌ها و مال‌ها است. علت نامگذاری مال، میل به مبادله و دست به دست گرداندن آن است.[۳] مال در لغت معانی دیگری دارد از جمله اینکه آنچه که به تملیک انسان در می‌آید؛ هر آنچه که دارای ارزش، تملک پذیر و قابل استفاده باشد.[۴]

فلسفه و مبانی نظری ماده

علت این که ماده 144 قانون امور حسبی، ورثه و وصی را به منزله وکیل غایب قرار داده است این است که خواست قانونگذار جمع بین حمایت از حقوق غایب و ورثه بوده است و از همین رو ورثه و موصی له نمی توانند اموال غایب را بین خود تقسیم کنند و یا در آن تصرفات مالکانه انجام دهند.[۵]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

چنانچه از ماده 144 قانون امور حسبی بر می آید، مانند اختیارات وکیل و امین است.[۶] با این تفاوت که تعهد ورثه، بر خلاف تعهد امین، تعهد به نتیجه است نه تعهد به وسیله زیرا ورثه با وجود امین اقدام و اموال غایب را چنان که هست نگهداری کنند لذا تعهد آنان باید سنگین تر باشد.[۷]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294796
  2. ماده 1011 قانون مدنی
  3. فائزه عظیم زاده اردبیلی و لیلا خسروی. مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب (جلد دوم) (حق مالکیت و اشتغال). چاپ 1. مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3888672
  4. آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. موجبات ضمان (درآمدی بر مسئولیت مدنی و اسباب و آثار آن در فقه اسلامی). چاپ 2. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1048832
  5. علیرضا باریکلو. حقوق مدنی(جلد اول) (اشخاص و حمایت های حقوقی آنان). چاپ 6. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1096076
  6. سیدمرتضی قاسم زاده. امور حسبی غایب مفقود الاثر. چاپ 1. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2708056
  7. سیدمرتضی قاسم زاده. امور حسبی غایب مفقود الاثر. چاپ 1. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2708052