ماده 261 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماده | '''ماده ۲۶۱ قانون امور حسبی''': [[وصی]] و هر یک از [[ورثه]] میتوانند از [[دادگاه]] کتباً [[تصفیه ترکه]] را بخواهند. | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
وصی: شخصی است که در ولایت بر مورد [[وصیت]]، نایب موصی میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=احوال شخصیه اهل سنت (طلاق، وصیت، ارث، حجر) در مذهب شافعی و حنفی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3043892|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=میرداداشی|نام۲=ولی اله|نام خانوادگی۲=علیزاده|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳= | وصی: شخصی است که در ولایت بر مورد [[وصیت]]، نایب موصی میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=احوال شخصیه اهل سنت (طلاق، وصیت، ارث، حجر) در مذهب شافعی و حنفی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3043892|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=میرداداشی|نام۲=ولی اله|نام خانوادگی۲=علیزاده|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسنزاده|چاپ=1}}</ref> | ||
ورثه: به کسی | ورثه: به کسی میگویند که درصورت برخورداری از شرایط ارث و مبری بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال مییابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاحشناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> | ||
تصفیه ترکه: یعنی تعیین [[دین|دیون]] و [[حق|حقوق]] بر عهده متوفی و پرداخت | تصفیه ترکه: یعنی تعیین [[دین|دیون]] و [[حق|حقوق]] بر عهده متوفی و پرداخت آنها و خارج کردن مورد [[وصیت]] از [[ماترک]].<ref>ماده 260 قانون امور حسبی</ref> | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
در [[قانون]] اشاره ای به این | در [[قانون]] اشاره ای به این نشدهاست که آیا موصی له میتواند درخواست تصفیه ترکه را بکند یا خیر اما به نظر میرسد چنانچه سهم مشاع برای او وصیت شده باشد بتواند تصفیه ترکه را از دادگاه بخواهد زیرا وضعیت موصی له مزبور از نظر تحلیلی مانند وارث است. بر خلاف کسی که عین معین از ترکه به او وصیت شده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=16276|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> اما طلبکار به هیچ وجه اجازه درخواست تصفیه ترکه داده نشدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=16280|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | ||
== | == رویههای قضایی == | ||
در نشست قضایی دادگستری بابلسر در آبان | در نشست قضایی دادگستری بابلسر در آبان ۱۳۸۱ این مسئله مطرح شد که بین وصی و شخصی که مدعی است تنها ورثه متوفی است دعاوی کیفری طرح و وصی منکر انتساب نسبت مدعی توارث به موصی شده آیا امکان تقدیم دادخواست برای نفی نسب وجود دارد یا خیر؟ کمیسیون در این خصوص این گونه اظهار نظر کردهاست که شخصی که مدعی است وارث منحصر به فرد متوفی است برای استیفای ماترک باید وفق مقررات [[قانون امور حسبی]] [[درخواست]] صدور گواهی انحصار وراثت از دادگاه نماید و در صورتی که متوفی [[وصیت]] کرده و وصی معین نموده باشد با توجه به مواد ۸۵۸ و ۶۱۹ و ۶۲۲ قانون مدنی از آنجا که وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او باشد حکم امین را دارد و امین باید اموال را به اهلش برساند لذا در صورتی که وصی منکر وراثت مدعی وراثت باشد میتواند به درخواست او در زمینه تحصیل گواهی حصر وراثت اعتراض کند که از ملاک [[ماده ۳۶۹ قانون امور حسبی]] این مطلب استفاده میشود. موضوع [[نفی نسب]] که در سؤال مطروحه عنوان گردید، راجع به انکار نسب است که در این مورد فقط پدر و مادر ادعایی مدعی نسب میتوانند به عنوان نفی ولد اقامه دعوا کنند و الا همین قدر که موصی به درخواست تصدیق انحصار وراثت اعتراض کند و دلایل اعتراض خود را هم ارائه نماید به تکلیف قانونی خود عمل کردهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1397|ناشر=کتاب آوا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6568940|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
[[رده:مواد قانون امور حسبی]] | [[رده:مواد قانون امور حسبی]] | ||
[[رده:ترکه]] | [[رده:ترکه]] | ||
[[رده:تصفیه ترکه]] | [[رده:تصفیه ترکه]] | ||
[[رده:درخواست تصفیه ترکه]] | [[رده:درخواست تصفیه ترکه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۶
ماده ۲۶۱ قانون امور حسبی: وصی و هر یک از ورثه میتوانند از دادگاه کتباً تصفیه ترکه را بخواهند.
توضیح واژگان
وصی: شخصی است که در ولایت بر مورد وصیت، نایب موصی میگردد.[۱]
ورثه: به کسی میگویند که درصورت برخورداری از شرایط ارث و مبری بودن از موانع ارث بری، ترکه میت به او انتقال مییابد.[۲]
تصفیه ترکه: یعنی تعیین دیون و حقوق بر عهده متوفی و پرداخت آنها و خارج کردن مورد وصیت از ماترک.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
در قانون اشاره ای به این نشدهاست که آیا موصی له میتواند درخواست تصفیه ترکه را بکند یا خیر اما به نظر میرسد چنانچه سهم مشاع برای او وصیت شده باشد بتواند تصفیه ترکه را از دادگاه بخواهد زیرا وضعیت موصی له مزبور از نظر تحلیلی مانند وارث است. بر خلاف کسی که عین معین از ترکه به او وصیت شده باشد.[۴] اما طلبکار به هیچ وجه اجازه درخواست تصفیه ترکه داده نشدهاست.[۵]
رویههای قضایی
در نشست قضایی دادگستری بابلسر در آبان ۱۳۸۱ این مسئله مطرح شد که بین وصی و شخصی که مدعی است تنها ورثه متوفی است دعاوی کیفری طرح و وصی منکر انتساب نسبت مدعی توارث به موصی شده آیا امکان تقدیم دادخواست برای نفی نسب وجود دارد یا خیر؟ کمیسیون در این خصوص این گونه اظهار نظر کردهاست که شخصی که مدعی است وارث منحصر به فرد متوفی است برای استیفای ماترک باید وفق مقررات قانون امور حسبی درخواست صدور گواهی انحصار وراثت از دادگاه نماید و در صورتی که متوفی وصیت کرده و وصی معین نموده باشد با توجه به مواد ۸۵۸ و ۶۱۹ و ۶۲۲ قانون مدنی از آنجا که وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او باشد حکم امین را دارد و امین باید اموال را به اهلش برساند لذا در صورتی که وصی منکر وراثت مدعی وراثت باشد میتواند به درخواست او در زمینه تحصیل گواهی حصر وراثت اعتراض کند که از ملاک ماده ۳۶۹ قانون امور حسبی این مطلب استفاده میشود. موضوع نفی نسب که در سؤال مطروحه عنوان گردید، راجع به انکار نسب است که در این مورد فقط پدر و مادر ادعایی مدعی نسب میتوانند به عنوان نفی ولد اقامه دعوا کنند و الا همین قدر که موصی به درخواست تصدیق انحصار وراثت اعتراض کند و دلایل اعتراض خود را هم ارائه نماید به تکلیف قانونی خود عمل کردهاست.[۶]
منابع
- ↑ سیدمهدی میرداداشی، ولی اله علیزاده و مهدی حسنزاده. احوال شخصیه اهل سنت (طلاق، وصیت، ارث، حجر) در مذهب شافعی و حنفی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3043892
- ↑ حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاحشناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4252640
- ↑ ماده 260 قانون امور حسبی
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 16276
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 16280
- ↑ محمدمجتبی رودیجانی. قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1397. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6568940