وصیت به محرومیت از ارث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
[[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]] | [[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]] | ||
[[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]] | [[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]] | ||
اگر کسی به موجب [[وصیت]]، یک یا چند نفر از [[وارث|ورثهٔ]] خود را از [[ارث]] '''محروم''' کند وصیت مزبور [[نفوذ|نافذ]] نیست،<ref>[[ماده ۸۳۷ قانون مدنی]]</ref> زیرا وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از وراث، نسبت به [[حصه]] خود، برخلاف [[نظم عمومی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2780308|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362716|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسمزاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از ورثه، نسبت به [[سهمالارث|سهم الارث]] خویش، در دسته [[وصیت عهدی]] قرار داشته؛ و [[بطلان|باطل]] است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199864|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | اگر کسی به موجب [[وصیت]]، یک یا چند نفر از [[وارث|ورثهٔ]] خود را از [[ارث]] '''محروم''' کند وصیت مزبور [[نفوذ|نافذ]] نیست،<ref>[[ماده ۸۳۷ قانون مدنی]]</ref> زیرا وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از وراث، نسبت به [[حصه]] خود، برخلاف [[نظم عمومی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2780308|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362716|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسمزاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از ورثه، نسبت به [[سهمالارث|سهم الارث]] خویش، در دسته [[وصیت عهدی]] قرار داشته؛ و [[بطلان|باطل]] است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199864|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> منظور مقنن از «[[عدم نفوذ|نافذ نبودن]]» وصیت به محرومیت از ارث، بطلان آن است؛ و در هر صورت قانونگذار، در نظر داشته که چنین وصیتی را، ملغی و فاقد اثر اعلام نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=245524|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> | ||
برخی از حقوقدانان معتقدند در صورتی که متوفی، فقط دارای یک وارث باشد؛ میتواند او را با وصیت، حداکثر تا ثلث [[مال|اموالش]]، از ارث محروم کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=206620|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> در تألیفات یکی از حقوقدانان، به بررسی نظراتی پرداخته شدهاست؛ که وصیت به محرومیت از ارث را، تا ثلث [[ترکه|ماترک]] مجاز میشمارد؛ چرا که به عقیده طرفداران این نظر، جواز وصیت تا یک سوم مال، شکل و تشریفات خاصی نداشته؛ و میتوان با محروم کردن یکی از وراث، نسبت به ثلث سهم خود، حصه مزبور را، به سایر ورثه اختصاص داد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=245572|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> اما مشهور حقوقدانان، عقیده بر بطلان وصیت بر محرومیت از ارث دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99528|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2780316|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> | برخی از حقوقدانان معتقدند در صورتی که متوفی، فقط دارای یک وارث باشد؛ میتواند او را با وصیت، حداکثر تا ثلث [[مال|اموالش]]، از ارث محروم کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=206620|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> در تألیفات یکی از حقوقدانان، به بررسی نظراتی پرداخته شدهاست؛ که وصیت به محرومیت از ارث را، تا ثلث [[ترکه|ماترک]] مجاز میشمارد؛ چرا که به عقیده طرفداران این نظر، جواز وصیت تا یک سوم مال، شکل و تشریفات خاصی نداشته؛ و میتوان با محروم کردن یکی از وراث، نسبت به ثلث سهم خود، حصه مزبور را، به سایر ورثه اختصاص داد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=245572|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> اما مشهور حقوقدانان، عقیده بر بطلان وصیت بر محرومیت از ارث دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99528|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2780316|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
*[[دادنامه]] شماره ۷۵/۲۱ مورخه ۱۳۷۴/۲/۱۵ شعبه ۲۱ [[دیوان عالی کشور]]، محرومیت وارث از سهم خویش را در [[وصیت نامه]]، فاقد اثر و نفوذ میداند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2644808|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref> | *[[دادنامه]] شماره ۷۵/۲۱ مورخه ۱۳۷۴/۲/۱۵ شعبه ۲۱ [[دیوان عالی کشور]]، محرومیت وارث از سهم خویش را در [[وصیت نامه]]، فاقد اثر و نفوذ میداند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2644808|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref> | ||
== راهکار جایگزین | == راهکار جایگزین == | ||
از آنجایی که وصیت به محرومیت از ارث، صحیح نیست؛ چنانچه شخصی قصد داشته باشد دارایی خود را، به اشخاصی که تمایل دارد تملیک نماید؛ میتواند آنها را [[صلح]] نموده؛ و [[فسخ|حق فسخ]] را به مدتی طولانی، برای خود قرار دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات عقود و حقوق تعهدات (نظری و کاربردی)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1726888|صفحه=|نام۱=جواد|نام خانوادگی۱=افتخاری|چاپ=1}}</ref> | از آنجایی که وصیت به محرومیت از ارث، صحیح نیست؛ چنانچه شخصی قصد داشته باشد دارایی خود را، به اشخاصی که تمایل دارد تملیک نماید؛ میتواند آنها را [[صلح]] نموده؛ و [[فسخ|حق فسخ]] را به مدتی طولانی، برای خود قرار دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات عقود و حقوق تعهدات (نظری و کاربردی)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1726888|صفحه=|نام۱=جواد|نام خانوادگی۱=افتخاری|چاپ=1}}</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۲۹
اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثهٔ خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست،[۱] زیرا وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از وراث، نسبت به حصه خود، برخلاف نظم عمومی است.[۲][۳] وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از ورثه، نسبت به سهم الارث خویش، در دسته وصیت عهدی قرار داشته؛ و باطل است،[۴] منظور مقنن از «نافذ نبودن» وصیت به محرومیت از ارث، بطلان آن است؛ و در هر صورت قانونگذار، در نظر داشته که چنین وصیتی را، ملغی و فاقد اثر اعلام نماید.[۵]
برخی از حقوقدانان معتقدند در صورتی که متوفی، فقط دارای یک وارث باشد؛ میتواند او را با وصیت، حداکثر تا ثلث اموالش، از ارث محروم کند.[۶] در تألیفات یکی از حقوقدانان، به بررسی نظراتی پرداخته شدهاست؛ که وصیت به محرومیت از ارث را، تا ثلث ماترک مجاز میشمارد؛ چرا که به عقیده طرفداران این نظر، جواز وصیت تا یک سوم مال، شکل و تشریفات خاصی نداشته؛ و میتوان با محروم کردن یکی از وراث، نسبت به ثلث سهم خود، حصه مزبور را، به سایر ورثه اختصاص داد،[۷] اما مشهور حقوقدانان، عقیده بر بطلان وصیت بر محرومیت از ارث دارند.[۸][۹]
مواد مرتبط
بطلان وصیت
مبنا
از آنجایی که مقررات ارث، از قوانین آمره و امور قهری محسوب میگردد؛ و هیچکس، نمیتواند مانع انتقال حصه هر یک از ورثه به وی شود؛ لذا وصیت به محرومیت از ارث، هیچگونه وجاهتی ندارد.[۱۰]
در فقه
در بطلان وصیت به محرومیت وارث از سهم خویش، به آیه ۱۲ سوره نساء استناد شدهاست: " یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلَادِکُمْ ۖ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ ۚ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ ۖ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ … ". علاوه بر آن، آیه ۶ سوره احزاب نیز، در حمایت از اولوالارحام و نزدیکان بیان میدارد: " النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَی أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا. "[۱۱]
وصیت به محروم بودن یکی از ورثه، نسبت به حصه خویش، به منزله وصیت به تملیک سهم او به سایر وراث میباشد، چنین نظری قابل انتقاد است؛ چرا که وصیت تملیکی، نیازمند احراز قصد انشاء میباشد؛ در حالی که فهم چنین قصدی در فرض مورد بحث، با هیچیک از دلالتهای اصولی سازگار نیست.[۱۲]
در رویه قضایی
- دادنامه شماره ۷۵/۲۱ مورخه ۱۳۷۴/۲/۱۵ شعبه ۲۱ دیوان عالی کشور، محرومیت وارث از سهم خویش را در وصیت نامه، فاقد اثر و نفوذ میداند.[۱۳]
راهکار جایگزین
از آنجایی که وصیت به محرومیت از ارث، صحیح نیست؛ چنانچه شخصی قصد داشته باشد دارایی خود را، به اشخاصی که تمایل دارد تملیک نماید؛ میتواند آنها را صلح نموده؛ و حق فسخ را به مدتی طولانی، برای خود قرار دهد.[۱۴]
مقالات مرتبط
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ماده ۸۳۷ قانون مدنی
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2780308
- ↑ سیدمرتضی قاسمزاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362716
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199864
- ↑ محمد بروجردی عبده. حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت). چاپ 1. گنج دانش، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 245524
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 206620
- ↑ محمد بروجردی عبده. حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت). چاپ 1. گنج دانش، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 245572
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 99528
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2780316
- ↑ فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1365. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1320696
- ↑ فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1365. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1320688
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 200700
- ↑ یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2644808
- ↑ جواد افتخاری. حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات عقود و حقوق تعهدات (نظری و کاربردی). چاپ 1. میزان، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1726888