ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی

ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی: کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی‌توانند داوری نمایند هر چند با تراضی طرفین باشد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

  • داوری: داوری در لغت به معنای حکومت میان مردم و قضاوت آمده‌است و در اصطلاح می‌توان آن را انصراف متخاصمین از مرجع قضایی به اعتبار نهاد توافقی برای رسیدگی به ماهیت دعوا تعریف نمود.[۱]

پیشینه

در بند ۷ ماده ۶۴۵ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ در صورتی که در ارتباط با اختلاف مطروحه پرونده‌ای در دادگاه نبود، قاضی امکان داوری داشت اما در قانون جدید این قید برداشته شده و علاوه بر قضات، کارمندان اداری محاکم قضایی نیز ممنوع از داوری می‌باشند.[۲][۳] در ماده ۶ قانون حکمیت مصوب ۱۳۰۶ نیز، اعضای پارکه (دادسرا) در حوزه مأموریت خود با تراضی طرفین مجاز به قبول حکمیت بوده‌اند.[۴] اما در ماده ۶۴۵ مکرر اصلاحی ۱۳۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی مشابه قانون جدید قضات و کارمندان تحت هر شرایطی ممنوع از داوری بودند.[۵][۶]

فلسفه و مبانی نظری

یکی دیگر از موارد عدم اهلیت مطلق در داوری را ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی بیان نموده‌است[۷][۸] که مطابق آن کلیه کارمندان و قضات در حوزه‌های قضایی دیگر هم ممنوع از داوری می‌باشند. فلسفه این امر مصلحت عمومی و رعایت شأن و حیثیت دستگاه قضایی و پرهیز از مفسده آن می‌باشد.[۹]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

برخی از افراد به‌طور مطلق و برخی به‌طور نسبی اهلیت انجام امر داوری را ندارند.[۱۰] به عبارت دیگر، عدم اهلیت برای داور به دو صورت مطلق و نسبی بیان شده‌است. عدم اهلیت مطلق متوجه کسانی است که حتی با توافق طرفین نیز قابل گزینش برای داوری نمی‌باشند و ماده ۴۶۶ قانون آیین دادرسی مدنی ناظر به همین افراد است. لیکن عدم اهلیت نسبی آن است که دادگاه امکان گزینش برخی اشخاص را نداشته باشد مگر با توافق طرفین اختلاف که ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی ناظر به این موارد است.[۱۱] شایان ذکر است چنانچه افراد مذکور در ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی، در دستگاه دیگری مأمور باشند، یا بازنشست شده باشند می‌توانند داوری کنند.[۱۲] همچنین، ذکر این نکته ضرورت دارد که شمول کارمندان شاغل در ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی، شامل کارمندان حسابداری، اجرای احکام، واحد ابلاغ و به‌طور کلی همه کارمندان دستگاه قضایی می‌باشد.[۱۳]

رویه‌های قضایی

منابع

  1. مسعود انوشه پور و مهدی شریفی. استرداد اموال از درخواست تا مصداق. چاپ 2. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2664328
  2. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد چهارم). چاپ 4. فکرسازان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4007044
  3. موسی پاشابنیاد. داوری (کلیات داوری، شرایط قانونی و محدودیت‌های داوری، حل تعارض در داوری‌های تجاری بین‌المللی). چاپ 2. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5092180
  4. موسی پاشابنیاد. داوری (کلیات داوری، شرایط قانونی و محدودیت‌های داوری، حل تعارض در داوری‌های تجاری بین‌المللی). چاپ 2. نگاه بینه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5092164
  5. احمد متین دفتری. آیین دادرسی مدنی و بازرگانی (جلد اول). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2351712
  6. علی رفیعی. روند نمای تقنینی قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800084
  7. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 566044
  8. یداله بازگیر. تشریفات دادرسی مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور داوری و احکام راجع به آن. چاپ 1. فردوسی، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2937620
  9. مرتضی یوسف زاده. آیین داوری. چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4674536
  10. مهراب داراب پور. قواعد عمومی (حقوق تجارت و معاملات بازرگانی). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2832992
  11. علی عباس حیاتی. شرح قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 2. سلسبیل، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 479840
  12. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 577356
  13. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 566056