نظریه شماره 7/1400/26 مورخ 1400/02/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره استرداد تجدیدنظرخواهی توسط خواهان و قبول تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت قانونی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/1400/26
شماره نظریه۷/۱۴۰۰/۲۶
شماره پرونده۱۴۰۰-۱۲۷-۲۶
تاریخ نظریه۱۴۰۰/۰۲/۰۴
موضوع نظریهحقوق مدنی
محور نظریهآیین دادرسی مدنی

چکیده نظریه شماره 7/1400/26 مورخ 1400/02/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره استرداد تجدیدنظرخواهی توسط خواهان و قبول تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت قانونی: در مواردی که خواهان، دادخواست تجدیدنظرخواهی خود را مسترد میکند دادگاه حکم بدوی را نقض کرده وطبق مقررات بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی عمل میکند همچنین تشخیص عذرموجه از طرفین، خارج از مهلت تجدیدنظرخواهی برعهده دادگاه است.

استعلام

۱- در دادنامه بدوی حکم به بی حقی یا بطلان دعوی خواهان صادر شده و خواهان نسبت به رأی در فرجه قانونی اعتراض کرده و بعد از ثبت دادخواست تجدیدنظرخواهی و مشخص شدن شعبه تجدیدنظر، خواهان بدوی با تقدیم لایحه ای خطاب به دادگاه تجدیدنظر، دعوی اولیه خود را مسترد می کند. حال اقدام دادگاه تجدیدنظر چه می تواند باشد؟

۲- در بعضی موارد در خصوص قبول واخواهی یا تجدیدنظرخواهی که از طرف معترض خارج از فرجه قانونی تقدیم دفتر دادگاه بدوی شده، محکمه بدوی بدون بررسی موضوع یا با استدلال ناصواب اعتراض را موجه و در فرجه تلقی می کند و پرونده را به دادگاه تجدیدنظر ارسال می دارد آیا دادگاه تجدیدنظر مکلف به رسیدگی به تجدیدنظرخواهی می باشد است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱- اولا، در صورت استرداد دعوای بدوی از جانب تجدیدنظرخوانده (خواهان) در مرحله تجدیدنظر که حکم به نفع او صادر شده است، دادگاه تجدیدنظر ضمن نقض حکم بدوی، طبق بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ اقدام می کند. بدیهی است شرایط مقرر در بند مذکور در این مرحله نیز باید رعایت شود.

ثانیا، در فرضی که خواهان بدوی تجدیدنظرخواهی نموده، این بدان معنا است که دعوای وی در مرحله بدوی از نظر شکلی یا ماهیتی رد شده است و استرداد دعوای مردود غیر ممکن است؛ از این رو در مرحله تجدیدنظر به استناد ماده ۳۶۳ این قانون تجدیدنظرخواه می تواند دادخواست تجدیدنظرخواهی خود را مسترد سازد.

۲- برابر ماده ۳۴۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، دادگاه صادر کننده رأی تجدیدنظرخواسته در صورتی که عذر اعلام شده از سوی تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم می کند. مقنن راجع به قابل تجدید نظر خواهی بودن این تصمیم دادگاه بدوی سکوت کرده است؛ بنابراین با عنایت به عمومات قانونی به ویژه ماده ۳۳۲ قانون یاد شده، تصمیم مزبور قابل تجدیدنظرخواهی نیست و بدون تجدیدنظرخواهی نیز دلیلی بر مداخله دادگاه تجدیدنظر و اتخاذ تصمیمی بر خلاف تصمیم قطعی دادگاه بدوی وجود ندارد. ضمنا گرچه تصمیمات دادگاه ها باید موجه و مستدل باشد، ولی عدم ذکر علت موجه بودن عذر در تصمیم دادگاه بدوی نیز مجوزی برای مداخله دادگاه تجدید نظر نیست.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته