واخواهی
واخواهی عبارت است از اعتراض محکوم علیه به حکم غیابی.[۱] واخواهی در لغت از مصدر واخواستن و به معنای اعتراض و ایرادگرفتن میباشد[۲] و در اصطلاح حقوقی اعتراض به حکم غیابی توسط خواندهای که تا کنون امکان و فرصت دفاع را نداشتهاست.[۳]
مواد مرتبط
واخواهی در داگاه حقوقی
محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده میشود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.[۴] مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دوماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بودهاست. در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده رأی اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف میشود. جهات زیر عذر موجه محسوب میگردد:
- مرضی که مانع از حرکت است.
- فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد.
- حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.
- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.[۵]
کلیه حقوق دفاعی مانند طرح ایرادات (مانند ایراد عدم صلاحیت) و تعرض به اصالت سند و همچنین دفاع ماهوی (دفاع در معنی اخص) مانند ادعای تهاتر، صلح، فسخ، رد خواسته و امثالهم، قابل طرح در مرحله واخواهی میباشند.[۶]
واخواهی در دادگاه کیفری
امکان صدور رأی غیابی از سوی دادگاه بدوی در جرایمی که مجموع شرایط ذیل را دارا باشند، امکانپذیر و در واقع تکلیف دادگاه است:
- جرم مربوط به حق الناس و نظم عمومی باشد.
- جرم جنبه حق اللهی نداشته باشد.[۷] لذا جرایمی که فقط دارای جنبه حق اللهی هستند، قابل رسیدگی غیابی نمیباشند. با توجه به پیشینه ماده فوق گروهی معتقدند مقصود از این جرایم، جرایمی هستند که نه جنبه حق اللهی داشته و نه به نظم عمومی مرتبط اند،[۸] حال اگر جرمی هر دو جنبه حق اللهی و حق الناسی را داشته باشد، در فرض غیبت متهم به شرح مقرر در بند بعدی، فقط در خصوص جنبه حق الناسی دعوا امکان صدور حکم غیابی وجود دارد.[۹]
- متهم یا وکیل او در هیچکدام از جلسات دادگاه حاضر نشده و لایحه نفرستاده باشد، در واقع حاضر شدن متهم یا وکیل او در حداقل یکی از جلسات رسیدگی دادگاه یا ارسال لایحه بدان، ملاک اصلی تشخیص حضوری یا غیابی بودن رای محسوب میشود.[۱۰]
در این موارد رأی صادره از سوی مرجع بدوی را باید رأی غیابی تلقی نمود،[۱۱] اعتراض نسبت به این آراء، واخواهی خوانده شده و مهلت واخواهی از آراء غیابی نیز بیست روز از زمان ابلاغ واقعی[۱۲] و برای اشخاص مقیم خارج از کشور نیز دو ماه است.[۱۳]
در قانون آیین دادرسی کیفری
در ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری به واخواهی تصریح شدهاست: «در تمام جرائم، به استثنای جرائمی که فقط جنبه حق اللهی دارند، هرگاه متهم یا وکیل او در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشود یا لایحه دفاعیه نفرستاده باشد، دادگاه پس از رسیدگی، رأی غیابی صادر میکند. در این صورت، چنانچه رأی دادگاه مبنی بر محکومیت متهم باشد، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی، قابل واخواهی در همان دادگاه است و پس از انقضای مهلت واخواهی برابر مقررات حسب مورد قابل تجدیدنظر یا فرجام است. مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم خارج از کشور، دو ماه است.
تبصره ۱ - هرگاه متهم در جلسه رسیدگی حاضر و در فاصله تنفس یا هنگام دادرسی بدون عذر موجه غائب شود، دادگاه رسیدگی را ادامه میدهد. در این صورت حکمی که صادر میشود، حضوری است.
تبصره ۲ - حکم غیابی که ظرف مهلت مقرر از آن واخواهی نشود، پس از انقضای مهلتهای واخواهی و تجدیدنظر یا فرجام به اجراء گذاشته میشود. هرگاه حکم دادگاه ابلاغ واقعی نشده باشد، محکومٌ علیه میتواند ظرف بیست روز از تاریخ اطلاع، واخواهی کند که در این صورت، اجرای رأی، متوقف و متهم تحت الحفظ به همراه پرونده به دادگاه صادرکننده حکم اعزام میشود. این دادگاه در صورت اقتضاء نسبت به اخذ تأمین یا تجدیدنظر در تأمین قبلی اقدام میکند.
تبصره ۳ - در جرائمی که فقط جنبه حق اللهی دارند، هرگاه محتویات پرونده، مجرمیت متهم را اثبات نکند و تحقیق از متهم ضروری نباشد، دادگاه میتواند بدون حضور متهم، رأی بر برائت او صادر کند.»[۱۴]
آثار
اعتراض به رأی غیابی را دارای دو اثر تعلیقی و الغایی دانستهاند،[۱۵]مقصود از اثر الغایی، اختیار دادگاه در تبرئه محکوم قبلی یا تعیین همان میزان محکومیت سابق یا بیش از آن در رأی حضوری است.[۱۶]
امکان واخواهی از حکم در حین اجرا
در خصوص نحوه اجرای احکام غیابی، لازم به به ذکر است که نیازی به به ابلاغ واقعی این احکام برای لازم الاجرا بودن آنها نیست، بلکه صرف ابلاغ قانونی و انقضاء مواعد مورد اشاره، حکم را قابل اجرا میکند، همچنین امکان واخواهی از این حکم از سوی محکوم علیه حتی در حین اجرا نیز به شرط واقعی نبودن ابلاغ وجود دارد.[۱۷]
واخواهی از رأی واجد دو جنبه حقوقی و کیفری
چنانچه رأی واجد هر دو جنبه حقوقی و کیفری باشد، گروهی استدلال کردهاند که اصل جلوگیری از صدور آراء متعارض اقتضا میکند که مهلت واخواهی از هر دو جنبه، تابع موضوع دعوای اصلی کیفری و لذا بیست روز باشد.[۱۸]
اقدامات دادگاه در خصوص واخواهی
در قانون
به موجب ماده ۴۰۷ قانون آیین دادرسی کیفری: «دادگاه پس از واخواهی، با تعیین وقت رسیدگی طرفین را دعوت میکند و پس از بررسی ادله و دفاعیات واخواه، تصمیم مقتضی اتخاذ مینماید. عدم حضور طرفین یا هر یک از آنان مانع رسیدگی نیست.»[۱۹]
دعوت طرفین و تشکیل جلسه در خصوص واخواهی
ماده فوق به صراحت بیانگر این نکته است که بدون دعوت طرفین و تشکیل جلسه در خصوص واخواهی، اتخاذ تصمیم در وقت فوقالعاده در این خصوص غیرمجاز است.[۲۰] البته گروهی بیان نمودهاند که در فرض تعیین وقت در راستای رسیدگی به اعتراض محکوم علیه غیابی، عدم شرکت محکوم علیه در این جلسه و نیز نفرستادن لایحه یا وکیل، مانع حضوری محسوب شدن جلسه نمیشود.[۲۱] همچنین عدم حضور شاکی نیز مانع اتخاذ تصمیم نخواهد بود.[۲۲]
در رویه قضایی
- بر اساس نظریه کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی، در رسیدگیهای واخواهی وظیفه دادگاه صرفاً بررسی دلایل واخواه بوده و در فرض ارائه دلایلی مبتنی بر بی گناهی از سوی واخواه، امکان انجام تحقیقات در جهت کشف صحت و سقم آن از سوی دادگاه وجود دارد ولی دادگاه حق تحقیقات اضافی در راستای تشدید و توسعه مجازات را بدون درخواست واخواه ندارد.[۲۳]
- رای وحدت رویه شماره 83 مورخ 1353/09/20 هیات عمومی دیوان عالی کشور (قابلیت اعتراض حکم غیابی صادر از دادگاه بخش در دعوی به خواسته کمتر از بیست هزار )
- نظریه شماره 7/1402/324 مورخ 1402/06/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره حقوق متهم در صورت عدم حضور وی در هیچ یک از مراحل دادرسی
- نظریه شماره 7/1402/357 مورخ 1402/06/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره رفع نقص تحقیقات در مرحله تجدیدنظر
- نظریه شماره 7/1402/384 مورخ 1402/06/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اجرای حکم غیابی
- نظریه شماره 7/1402/9 مورخ 1402/01/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره نقض رای غیابی پس از اجرای حکم صادره شده
تجدیدنظرخواهی و اسقاط حق واخواهی
در مورد اینکه آیا محکوم علیه حکم غیابی میتواند قبل از پایان مهلت واخواهی دادخواست تجدیدنظر را ارائه نماید اختلاف نظر وجود دارد برخی معتقدند این عمل نوعی اسقاط حق واخواهی است و معتبر میباشد اما برخی معتقدند این دادخواست را باید واخواهی قلمداد نمود.[۲۴][۲۵] همچنین با توجه به رویه عملی دادگاهها محکوم علیه میتواند در مهلت واخواهی درخواست تجدید نظر نموده و منتظر اتمام مهلت واخواهی نماند چرا که واخواهی حقی است که در اینجا بهطور ضمنی اسقاط گردیدهاست.[۲۶]
استثنائی بر قاعده فراغ دادس
اعاده دادرسی و واخواهی از طرق عدولی شکایت محسوب میگردند؛ یعنی دادگاه صادر کننده حکم حق دارد با احراز صحت اعتراضات و ادعاهای واخواه یا متقاضی اعاده دادرسی از تصمیم قبلی خود عدول کند و به صدور حکم جدید مبادرت نماید. عدول از رای با قاعده فراغ دادرس مغایرت دارد، اما قانونگذار عدول از این قاعده را در موارد واخواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث تجویز نمودهاست.[۲۷]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4881448
- ↑ نشریه دادرسی شماره 46 مهر و آبان 1383. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1980256
- ↑ امیرحسین رضایی نژاد. آیین دادرسی مدنی شیوه های عادی شکایت از آرا (پژوهش و واخواهی). چاپ 1. اندیشگران، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3493796
- ↑ ماده ۳۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی
- ↑ ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی
- ↑ عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1345892
- ↑ رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4881460
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4707496
- ↑ امیرحسین رضایی نژاد. آیین دادرسی مدنی شیوههای عادی شکایت از آرا (پژوهش و واخواهی). چاپ 1. اندیشگران، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3476484
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4707528
- ↑ رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4881456
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4707576
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4737364
- ↑ ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1738932
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1738960
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4707656
- ↑ علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد سوم). چاپ 4. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3866640
- ↑ ماده ۴۰۷ قانون آیین دادرسی کیفری
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4709564
- ↑ عباس زراعت، حمید حاجی زاده و یاسر متولی جعفرزاده. قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. خط سوم، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3774612
- ↑ عباس زراعت، حمید حاجی زاده و یاسر متولی جعفرزاده. قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. خط سوم، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3774628
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی (مسائل آیین دادرسی کیفری (قسمت هشتم)). چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2577984
- ↑ عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1346180
- ↑ علی عباس حیاتی. شرح قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 2. سلسبیل، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 476072
- ↑ عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 561796
- ↑ علی عباس حیاتی. اعاده دادرسی (در آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه). چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2128104