لعان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
* [[ماده ۸۸۲ قانون مدنی]] | * [[ماده ۸۸۲ قانون مدنی]] | ||
* [[ماده ۸۸۳ قانون مدنی]] | |||
* [[ماده ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی]] | * [[ماده ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی]] | ||
خط ۱۷: | خط ۱۸: | ||
== شرایط اجرای لعان == | == شرایط اجرای لعان == | ||
یکی از شرایط لعان، اجرای آن در حضور | یکی از شرایط لعان، اجرای آن در حضور حاکم یا [[نماینده حاکم|نماینده او]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=154760|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref> | ||
== رابطه لعان و نفی ولد == | == رابطه لعان و نفی ولد == | ||
اثبات زناکار بودن زوجه توسط زوج، تنها [[حد قذف|مجازات قذف]] را [[سقوط حد قذف|ساقط]] میکند؛ و دلالتی بر نفی ولد ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=14624|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> و برای نفی ولد، باید متوسل به لعان شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=14624|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199996|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> | اثبات زناکار بودن زوجه توسط زوج، تنها [[حد قذف|مجازات قذف]] را [[سقوط حد قذف|ساقط]] میکند؛ و دلالتی بر نفی ولد ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=14624|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> و برای نفی ولد، باید متوسل به لعان شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=14624|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199996|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> | ||
== مصادیق == | |||
*چنانچه [[فرزند لعان|فرزند ملاعنه]]، دارای یک برادر ابوینی باشد؛ با انتفای [[نسب]] بین او و پدرش، برادر وی نیز؛ تنها حکم برادر امی را خواهد داشت؛ و در ردیف [[کلاله امی]]، از او [[ارث]] خواهد برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=198936|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=383356|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574316|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> | |||
*اگر فرزند ملاعنه، دارای دو برادر بوده؛ که یکی از آنان ابوینی، و دیگری ابی باشد؛ و برادر ابوینی فوت نماید؛ در اینجا، ولد ملاعنه [[حجب|حاجب]] برادر ابی در ارث نخواهد بود؛ بلکه تنها سهم برادر امی را میبرد؛ و مابقی [[ترکه]]، به برادر ابی خواهد رسید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ضمان قهری مسئولیت مدنی (با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظمهای حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه امام صادق (ع)|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3586196|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=بهرامی احمدی|چاپ=1}}</ref> | |||
*پدر نمیتواند یکی از دوقلوها را به فرزندی پذیرفته؛ و دیگری را از طریق لعان، از خود نفی نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3556968|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref> | |||
== آثار لعان == | == آثار لعان == | ||
=== محرومیت از ارث === | === محرومیت از ارث === | ||
بعد از لعان، زن و شوهر از یکدیگر | بعد از لعان، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین [[فرزند لعان|فرزندی]] که به سبب انکار او، لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمیبرد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند،<ref>[[ماده ۸۸۲ قانون مدنی]]</ref> زیرا نفی ولد به وسیله لعان، از [[موانع ارث]] است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574316|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> و لعان رابطه خویشاوندی را از بین میبرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208060|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
==== در فقه ==== | ==== در فقه ==== | ||
گاهی لعان، برای اثبات نسبت زنا به زوجه، و گاهی نیز، جهت نفی مولود زن از خود میباشد، در هر دو صورت، لعان، توارث را از بین میبرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=381420|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref> | گاهی لعان، برای اثبات نسبت زنا به زوجه، و گاهی نیز، جهت نفی مولود زن از خود میباشد، در هر دو صورت، لعان، توارث را از بین میبرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث |ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=381420|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=2}}</ref> | ||
== | == رجوع از لعان == | ||
=== آثار === | |||
==== عدم توارث پدر از فرزند ==== | |||
مطابق [[ماده ۸۸۳ قانون مدنی]]: «هرگاه پدر بعد از لعان [[رجوع]] کند پسر از او ارث میبرد لیکن از [[اقربا|ارحام]] پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.»، این ماده، دلالت بر فرضی بودن عدم انتساب فرزند به پدر خویش دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=100248|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | |||
===== مبنا ===== | |||
با وقوع لعان، رابطه خویشاوندی بین پدر و پسر برای همیشه قطع میگردد؛ لذا رجوع از لعان، به منزله [[اقرار|اقراری]] است که فقط، میتواند به [[ضرر]] پدر باشد و اقرار به ضرر دیگران، فاقد اثر است، به همین دلیل با رجوع از لعان، پسر از پدر ارث میبرد؛ ولی پدر حق ارث بری از او را ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آثار برگزیده حقوقی (استقلال و پیوند حقوق مدنی و کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1511668|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3574308|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1062496|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref> | |||
==== اثر لعان بر توارث فرزند لعان و خویشاوندان پدری ==== | |||
بین فرزند ملاعنه و اقربای پدر او، رابطه ارث بری قطع میگردد، مگر اینکه آنان به خویشاوندی با فرزند، اقرار نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) (در ادله اثبات دعوا، اقرار، اسناد، شهادت، امارات، قسم، اصول عملیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=کتابفروشی اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=272764|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=7}}</ref> | |||
===== در فقه ===== | |||
با استناد به روایتی از امام صادق، رجوع از لعان، موجب ارث بری فرزند از پدر گردیده، ولی دیگر، پدر از او ارث نمیبرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیه اله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و نه) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5079440|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=محمدحسین (ترجمه)|نام خانوادگی۳=مهوری|چاپ=1}}</ref> | |||
رجوع از لعان، در آنچه که به ضرر مرد است؛ مؤثر بوده و در آنچه که به نفع او است؛ اثری ندارد، بدین ترتیب، پس از تکذیب لعان توسط پدر، فرزند از پدر ارث برده؛ ولی پدر و خویشان پدری، از او ارث نمیبرند؛ و از اقربای پدر نیز به او، ارثی تعلق نخواهد گرفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=54244|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=54236|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | |||
==مقالات مرتبط==*[[ماهیت حقوقی طلاق خلع]] | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۰
لعان عبارت است از اینکه شخصی به همسر خود نسبت زنا بدهد و گواهی هم برای اثبات ادعای خویش نداشته باشد، در این صورت ممکن است بین آن دو، از طریق لعنت و نفرین جدایی حاصل شود،[۱] بنا به تعریفی دیگر، لعان نوعی مباهله بین زوجین است که به نحو خاصی اجرا می شود.[۲][۳]
مواد مرتبط
در فقه
امام صادق در موردی که زنی، در مدت کمتر از چهار ماه از ازدواج خویش، صاحب فرزندی شد؛ و شوهر وی، انتساب طفل را به خود صحیح نمیدانست؛ ضمن تأیید ادعای مرد، موضوع را از طریق لعان قابل فصل دانسته؛ و تصریح نمودند که بعد از لعان، زن بر مرد حرام خواهد شد.[۴]
در رویه قضایی
- به موجب نظریه ۵۷۲۳/۷ مورخه ۱۳۸۰/۶/۲۷، به دلیل فقدان مقررات مربوط به لعان در قوانین موضوعه، مقتضی است به منابع معتبر فقهی، رجوع گردد.[۵]
- برای اجرای لعان، کسب اذن خاص از حاکم شرع، الزامی است.[۶]
شرایط تحقق لعان
جهت اعتبار لعان، ضروری است که زوجین پیش از لعان، با هم مقاربت داشته باشند، به خصوص در دعوی نفی ولد، که تا نزدیکی بین زوجین رخ نداده باشد؛ دیگر لحوق طفل به شوهر امکان پذیر نیست؛ تا بتوان برای نفی او، متوسل به لعان شد.[۷]
شرایط اجرای لعان
یکی از شرایط لعان، اجرای آن در حضور حاکم یا نماینده او است.[۸]
رابطه لعان و نفی ولد
اثبات زناکار بودن زوجه توسط زوج، تنها مجازات قذف را ساقط میکند؛ و دلالتی بر نفی ولد ندارد،[۹] و برای نفی ولد، باید متوسل به لعان شد.[۱۰][۱۱]
مصادیق
- چنانچه فرزند ملاعنه، دارای یک برادر ابوینی باشد؛ با انتفای نسب بین او و پدرش، برادر وی نیز؛ تنها حکم برادر امی را خواهد داشت؛ و در ردیف کلاله امی، از او ارث خواهد برد.[۱۲][۱۳][۱۴]
- اگر فرزند ملاعنه، دارای دو برادر بوده؛ که یکی از آنان ابوینی، و دیگری ابی باشد؛ و برادر ابوینی فوت نماید؛ در اینجا، ولد ملاعنه حاجب برادر ابی در ارث نخواهد بود؛ بلکه تنها سهم برادر امی را میبرد؛ و مابقی ترکه، به برادر ابی خواهد رسید.[۱۵]
- پدر نمیتواند یکی از دوقلوها را به فرزندی پذیرفته؛ و دیگری را از طریق لعان، از خود نفی نماید.[۱۶]
آثار لعان
محرومیت از ارث
بعد از لعان، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او، لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمیبرد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند،[۱۷] زیرا نفی ولد به وسیله لعان، از موانع ارث است،[۱۸] و لعان رابطه خویشاوندی را از بین میبرد.[۱۹]
در فقه
گاهی لعان، برای اثبات نسبت زنا به زوجه، و گاهی نیز، جهت نفی مولود زن از خود میباشد، در هر دو صورت، لعان، توارث را از بین میبرد.[۲۰]
رجوع از لعان
آثار
عدم توارث پدر از فرزند
مطابق ماده ۸۸۳ قانون مدنی: «هرگاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث میبرد لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.»، این ماده، دلالت بر فرضی بودن عدم انتساب فرزند به پدر خویش دارد.[۲۱]
مبنا
با وقوع لعان، رابطه خویشاوندی بین پدر و پسر برای همیشه قطع میگردد؛ لذا رجوع از لعان، به منزله اقراری است که فقط، میتواند به ضرر پدر باشد و اقرار به ضرر دیگران، فاقد اثر است، به همین دلیل با رجوع از لعان، پسر از پدر ارث میبرد؛ ولی پدر حق ارث بری از او را ندارد.[۲۲][۲۳][۲۴]
اثر لعان بر توارث فرزند لعان و خویشاوندان پدری
بین فرزند ملاعنه و اقربای پدر او، رابطه ارث بری قطع میگردد، مگر اینکه آنان به خویشاوندی با فرزند، اقرار نمایند.[۲۵]
در فقه
با استناد به روایتی از امام صادق، رجوع از لعان، موجب ارث بری فرزند از پدر گردیده، ولی دیگر، پدر از او ارث نمیبرد.[۲۶]
رجوع از لعان، در آنچه که به ضرر مرد است؛ مؤثر بوده و در آنچه که به نفع او است؛ اثری ندارد، بدین ترتیب، پس از تکذیب لعان توسط پدر، فرزند از پدر ارث برده؛ ولی پدر و خویشان پدری، از او ارث نمیبرند؛ و از اقربای پدر نیز به او، ارثی تعلق نخواهد گرفت.[۲۷][۲۸] ==مقالات مرتبط==*ماهیت حقوقی طلاق خلع
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 208012
- ↑ مسعود امامی و محمدرضا کیخا. سلسله پژوهش های فقهی حقوقی (جلد پانزدهم) (نفقه زن باردار در عده وفات -بررسی فقهی حقوقی لعان). چاپ 1. قضا، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1463688
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. ارث. چاپ 2. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 381420
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی (ترجمه) حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وششم) (نکاح 2). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2789132
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1258648
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1258648
- ↑ مهدی شهیدی. ارث. چاپ 8. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 154712
- ↑ مهدی شهیدی. ارث. چاپ 8. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 154760
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 14624
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 14624
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199996
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 198936
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. ارث. چاپ 2. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 383356
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3574316
- ↑ حمید بهرامی احمدی. ضمان قهری مسئولیت مدنی (با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظمهای حقوقی). چاپ 1. دانشگاه امام صادق (ع)، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3586196
- ↑ آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد سوم). چاپ 1. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3556968
- ↑ ماده ۸۸۲ قانون مدنی
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3574316
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 208060
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. ارث. چاپ 2. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 381420
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 100248
- ↑ عبداله خدابخشی. آثار برگزیده حقوقی (استقلال و پیوند حقوق مدنی و کیفری). چاپ 1. فکرسازان، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1511668
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3574308
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1062496
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد ششم) (در ادله اثبات دعوا، اقرار، اسناد، شهادت، امارات، قسم، اصول عملیه). چاپ 7. کتابفروشی اسلامی، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 272764
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیه اله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و نه) (ارث). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5079440
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 54244
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 54236