انعزال وصی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
وصی بدون [[اذن]] موصی، حق وصایت به غیر را ندارد، حتی در صورتی که در ایام حیات خویش، موفق به اجرای وصیت نشده باشد، در ضمن وصی حق عزل خود یا تفویض امور موضوع وصیت را به غیر ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 50 شماره 88 دی 1387|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=صفیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1657888|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> | وصی بدون [[اذن]] موصی، حق وصایت به غیر را ندارد، حتی در صورتی که در ایام حیات خویش، موفق به اجرای وصیت نشده باشد، در ضمن وصی حق عزل خود یا تفویض امور موضوع وصیت را به غیر ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 50 شماره 88 دی 1387|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=صفیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1657888|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> | ||
لفظ «انعزال» دلالت بر این دارد که وصایت، با [[خیانت]] وصی از بین خواهد | لفظ «انعزال» دلالت بر این دارد که وصایت، با [[خیانت]] وصی از بین خواهد رفت،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=207208|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> اما عجز وصی، موجب انعزال وی نمیشود و در این گونه موارد دادگاه [[صلاحیت|صالح]]، اقدام به [[نصب امین]] مینماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> همچنین در صورتی که وصی، [[شخص حقوقی]] باشد؛ چنانچه علیرغم تکلیف قانونی به پذیرش [[موصی به|مورد وصیت]]، از اجرای موصی به، خودداری نماید؛ نمیتوان او را منعزل دانست؛ چرا که ضمان وصی و انعزال او، هر دو فرع بر این است که [[سمت]] وصی، حتی در صورت جهل او به مفاد وصیت، پس از [[وفات|فوت]] موصی، برعهده وی مستقر میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شخصیت حقوقی (حقوق مدنی، حقوق تجارت، حقوق اساسی، حقوق بینالملل خصوصی و عمومی، حقوق اداری و کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=بهنامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1167484|صفحه=|نام۱=محمدجواد|نام خانوادگی۱=صفار|چاپ=1}}</ref> | ||
== در فقه == | == در فقه == |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۲
وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند والا ضامن و منعزل است.[۱] میان عزل و منعزل شدن از نظر نتیجه، تشابه کامل وجود دارد، اما عزل نیازمند رسیدگی دادگاه؛ یا احراز قصد انشاء توسط عزل کننده است؛ در صورتی که در انعزال نیازی به طی تشریفات یاد شده نبوده؛ و نقش دادگاه در این رابطه، فقط اعلام انعزال است.[۲]
مواد مرتبط
موارد
وصی بدون اذن موصی، حق وصایت به غیر را ندارد، حتی در صورتی که در ایام حیات خویش، موفق به اجرای وصیت نشده باشد، در ضمن وصی حق عزل خود یا تفویض امور موضوع وصیت را به غیر ندارد.[۳]
لفظ «انعزال» دلالت بر این دارد که وصایت، با خیانت وصی از بین خواهد رفت،[۴] اما عجز وصی، موجب انعزال وی نمیشود و در این گونه موارد دادگاه صالح، اقدام به نصب امین مینماید،[۵] همچنین در صورتی که وصی، شخص حقوقی باشد؛ چنانچه علیرغم تکلیف قانونی به پذیرش مورد وصیت، از اجرای موصی به، خودداری نماید؛ نمیتوان او را منعزل دانست؛ چرا که ضمان وصی و انعزال او، هر دو فرع بر این است که سمت وصی، حتی در صورت جهل او به مفاد وصیت، پس از فوت موصی، برعهده وی مستقر میگردد.[۶]
در فقه
آیه ۱۸۱ سوره بقره «فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» دلالت بر لزوم اجرای وصایای موصی برابر با نظر او دارد.[۷]
وصی بدون اذن موصی، حق وصایت به غیر را ندارد.[۸]
اگر در وصیت، قید تکرار نشده باشد؛ یک بار اتیان کافی است.[۹]
چنانچه موصی، مالی را به نفع یک گروه اختصاص دهد؛ و وصی، جزء آن دسته باشد؛ حقی در مال مزبور ندارد؛ زیرا بنا بر ظاهر، وصی، از مورد وصیت بهره نمیبرد؛ لیکن اگر یکی از نزدیکان وصی، در آن گروه باشد؛ بی نصیب نمیماند.[۱۰]
در رویه قضایی
- به موجب دادنامه شماره ۵۱/۳۰ مورخه ۱۳۷۲/۱/۱۴ شعبه ۳۰ دیوان عالی کشور، عزل و انعزال وصی، نیازمند ارائه دلیل از سوی مدعی میباشد.[۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ماده ۸۵۹ قانون مدنی
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی قضات در امور حقوقی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 734140
- ↑ ماهنامه کانون سال 50 شماره 88 دی 1387. صفیه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1657888
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 207208
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 300020
- ↑ محمدجواد صفار. شخصیت حقوقی (حقوق مدنی، حقوق تجارت، حقوق اساسی، حقوق بینالملل خصوصی و عمومی، حقوق اداری و کیفری). چاپ 1. بهنامی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1167484
- ↑ کاظم مدیرشانه چی. آیات الاحکام. چاپ 9. سمت، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4013288
- ↑ اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2171400
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 53380
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299816
- ↑ یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2644848