ماده 351 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۳۵۱ قانون امور حسبی''': پس از انقضاء مدت مذکور در [[ماده ۳۴۳ قانون امور حسبی|ماده ۳۴۳]] مدیر ترکه وقتی را برای رسیدگی به [[دعوا|دعاوی]] و مطالبات معین کرده به [[ورثه]] یا [[وصی]] یا قائم مقام قانونی آن‌ها و کنسول [[دولت]] متبوع متوفی اگر در محل باشد اطلاع می‌دهد و در وقت مقرر شروع به رسیدگی نموده و پس از رسیدگی کلیه [[دین|دیون]] و [[تعهد|تعهداتی]] را که بر ذمه متوفی ثابت و محقق است با اجازه [[دادستان]] تادیه می‌نماید و بقیه را به ورثه یا وصی یا قائم مقام قانونی آن‌ها و در صورتی که اشخاص نامبرده اصلاً نباشند یا در ایران نباشند به کنسول یا سایر نمایندگان سیاسی [[دولت]] متبوع متوفی تسلیم می‌نماید.
'''ماده ۳۵۱ قانون امور حسبی''': پس از انقضاء مدت مذکور در [[ماده ۳۴۳ قانون امور حسبی|ماده ۳۴۳]] مدیر ترکه وقتی را برای رسیدگی به [[دعوا|دعاوی]] و مطالبات معین کرده به [[ورثه]] یا [[وصی]] یا قائم مقام قانونی آن‌ها و کنسول [[دولت]] متبوع متوفی اگر در محل باشد اطلاع می‌دهد و در وقت مقرر شروع به رسیدگی نموده و پس از رسیدگی کلیه [[دین|دیون]] و [[تعهد|تعهداتی]] را که بر ذمه متوفی ثابت و محقق است با اجازه [[دادستان]] تادیه می‌نماید و بقیه را به ورثه یا وصی یا قائم مقام قانونی آن‌ها و در صورتی که اشخاص نامبرده اصلاً نباشند یا در ایران نباشند به کنسول یا سایر نمایندگان سیاسی [[دولت]] متبوع متوفی تسلیم می‌نماید.
== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۳۴۳ قانون امور حسبی]]
* [[ماده 353 قانون امور حسبی]]
* [[ماده 353 قانون امور حسبی]]
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
ورثه: مجموعه ای از سازمان هاست که قدرت عمومی را در جامعه ای در دست دارد خواه بر اساس حاکمیت ملی (دموکراسی) باشد خواه نه.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6320340|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
ورثه: مجموعه ای از سازمان هاست که قدرت عمومی را در جامعه ای در دست دارد خواه بر اساس حاکمیت ملی (دموکراسی) باشد خواه نه.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6320340|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
خط ۱۵: خط ۱۳:


دین: مال کلی ثابت در ذمه یک فرد، به نفع افراد دیگر را که به یکی از اسباب صحیح پدید می‌آید، دین می‌گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی حقوق نوین (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=کیان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6568804|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=اباذری فومشی|چاپ=1}}</ref>
دین: مال کلی ثابت در ذمه یک فرد، به نفع افراد دیگر را که به یکی از اسباب صحیح پدید می‌آید، دین می‌گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی حقوق نوین (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=کیان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6568804|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=اباذری فومشی|چاپ=1}}</ref>
 
== نکات توضیحی ماده 351 قانون امور حسبی ==
== نکات توضیحی ==
نکته قابل توجه در مورد قسمت اخیر [[ماده 351 قانون امور حسبی]] این است که بعد از تصفیه ترکه در صورتی که متوفی ورثه ای نداشته باشد، بقیه ماترک به کنسول دولت متبوع متوفی داده می‌شود تا طبق قوانین دولت متبوع خود راجع به آن‌ها عمل نماید. در مورد ترکه متوفای بلاوارث ایرانی گفتیم که در اختیار [[حکومت]] اسلامی قرار می‌گیرد.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1397|ناشر=کتاب آوا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6650468|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>
نکته قابل توجه در مورد قسمت اخیر ماده ۳۵۱ قانون امور حسبی این است که بعد از تصفیه ترکه در صورتی که متوفی ورثه ای نداشته باشد، بقیه ماترک به کنسول دولت متبوع متوفی داده می‌شود تا طبق قوانین دولت متبوع خود راجع به آن‌ها عمل نماید. در مورد ترکه متوفای بلاوارث ایرانی گفتیم که در اختیار [[حکومت]] اسلامی قرار می‌گیرد.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1397|ناشر=کتاب آوا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6650468|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 351 قانون امور حسبی ==
 
{{هوش مصنوعی (ماده)}}
== رویه‌های قضایی ==
# مدیر ترکه پس از انقضای مدت مذکور در ماده ۳۴۳ برای رسیدگی به دعاوی و مطالبات زمان مشخص می‌کند.
# اطلاع‌رسانی به ورثه، وصی یا قائم مقام قانونی و کنسول دولت متبوع متوفی (در صورت حضور در محل) انجام می‌شود.
# رسیدگی به دعاوی و مطالبات در وقت مقرر آغاز می‌شود.
# دیون و تعهدات ثابت متوفی با اجازه دادستان پرداخت می‌شود.
# باقی‌مانده اموال بین ورثه، وصی یا قائم مقام قانونی تقسیم می‌شود.
# در نبود ورثه، وصی، یا قائم مقام در ایران، تسلیم اموال به کنسول یا نمایندگان سیاسی دولت متبوع متوفی صورت می‌گیرد.
== رویه های قضایی ==
در نظریه مشورتی شماره ۷/۶۵۵ مورخ ۱۳۵۶/۱۲/۲۴ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر شده‌است که با توجه به وظایف اداره حقوقی به نظر می‌رسد که تحویل ماترک اتباع خارجه به کنسول دولت متبوع متوفی باید از طریق اداره حقوقی وزارت دادگستری صورت گیرد. ۱۲۶۲۵۲۰
در نظریه مشورتی شماره ۷/۶۵۵ مورخ ۱۳۵۶/۱۲/۲۴ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر شده‌است که با توجه به وظایف اداره حقوقی به نظر می‌رسد که تحویل ماترک اتباع خارجه به کنسول دولت متبوع متوفی باید از طریق اداره حقوقی وزارت دادگستری صورت گیرد. ۱۲۶۲۵۲۰


در نظریه مشورتی شماره ۷/۵۲۰۱ مورخ ۱۳۷۶/۸/۱۲ این سؤال طرح شده‌است که سفارت عراق طی یادداشتی به [[وزارت امور خارجه]] اعلام نموده‌است که در مورد نقل و انتقال به جا مانده از درگذشتگان دو کشور که [[وارث|وراث]] آن‌ها در عراق یا ایران اقامت دارند طبق اصل معامله متقابل مقامات قضایی ایران در مورد اتباع عراقی که در ایران فوت می‌شوند چگونه عمل شود؟ جواب اداره حقوقی قوه قضاییه به این سؤال این گونه بود: با توجه به مواد [[ماده ۳۲۷ قانون امور حسبی|۳۲۷]] الی [[ماده ۳۵۹ قانون امور حسبی|۳۵۹]] قانون امور حسبی مقررات ایران اجازه می‌دهد که ترکه اتباع خارجی به وراث یا وصی یا قام مقام آن‌ها و در صورتی که اشخاص مذکور اصلاً نباشند یا به ایران مراجعه نکنند به کنسول یا سایر نمایندگان سیاسی دولت متبوع آن‌ها تسلیم می‌شود؛ بنابراین نیازی به وجود قرارداد و عمل متقابل نیست به اتباع دولت عراق به شرح فوق عمل می‌کنند.<ref name=":0"/>
در نظریه مشورتی شماره ۷/۵۲۰۱ مورخ ۱۳۷۶/۸/۱۲ این سؤال طرح شده‌است که سفارت عراق طی یادداشتی به [[وزارت امور خارجه]] اعلام نموده‌است که در مورد نقل و انتقال به جا مانده از درگذشتگان دو کشور که [[وارث|وراث]] آن‌ها در عراق یا ایران اقامت دارند طبق اصل معامله متقابل مقامات قضایی ایران در مورد اتباع عراقی که در ایران فوت می‌شوند چگونه عمل شود؟ جواب اداره حقوقی قوه قضاییه به این سؤال این گونه بود: با توجه به مواد [[ماده ۳۲۷ قانون امور حسبی|۳۲۷]] الی [[ماده ۳۵۹ قانون امور حسبی|۳۵۹]] قانون امور حسبی مقررات ایران اجازه می‌دهد که ترکه اتباع خارجی به وراث یا وصی یا قام مقام آن‌ها و در صورتی که اشخاص مذکور اصلاً نباشند یا به ایران مراجعه نکنند به کنسول یا سایر نمایندگان سیاسی دولت متبوع آن‌ها تسلیم می‌شود؛ بنابراین نیازی به وجود قرارداد و عمل متقابل نیست به اتباع دولت عراق به شرح فوق عمل می‌کنند.<ref name=":0"/>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۲۹: خط ۳۲:
[[رده:ترکه]]
[[رده:ترکه]]
[[رده:ترکه اتباع خارجی]]
[[رده:ترکه اتباع خارجی]]
{{DEFAULTSORT:ماده 1755}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۱

ماده ۳۵۱ قانون امور حسبی: پس از انقضاء مدت مذکور در ماده ۳۴۳ مدیر ترکه وقتی را برای رسیدگی به دعاوی و مطالبات معین کرده به ورثه یا وصی یا قائم مقام قانونی آن‌ها و کنسول دولت متبوع متوفی اگر در محل باشد اطلاع می‌دهد و در وقت مقرر شروع به رسیدگی نموده و پس از رسیدگی کلیه دیون و تعهداتی را که بر ذمه متوفی ثابت و محقق است با اجازه دادستان تادیه می‌نماید و بقیه را به ورثه یا وصی یا قائم مقام قانونی آن‌ها و در صورتی که اشخاص نامبرده اصلاً نباشند یا در ایران نباشند به کنسول یا سایر نمایندگان سیاسی دولت متبوع متوفی تسلیم می‌نماید.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

ورثه: مجموعه ای از سازمان هاست که قدرت عمومی را در جامعه ای در دست دارد خواه بر اساس حاکمیت ملی (دموکراسی) باشد خواه نه.[۱]

وصی: شخصی است که در ولایت بر مورد وصیت، نایب موصی می‌گردد.[۲]

دولت: مجموعه ای از سازمان هاست که قدرت عمومی را در جامعه ای در دست دارد خواه بر اساس حاکمیت ملی (دموکراسی) باشد خواه نه.[۳]

دادستان: که به او مدعی‌العموم و مقام تعقیب نیز گفته می‌شود کسی است که ریاست دادسرا را به عهده دارد.[۴]

دین: مال کلی ثابت در ذمه یک فرد، به نفع افراد دیگر را که به یکی از اسباب صحیح پدید می‌آید، دین می‌گویند.[۵]

نکات توضیحی ماده 351 قانون امور حسبی

نکته قابل توجه در مورد قسمت اخیر ماده 351 قانون امور حسبی این است که بعد از تصفیه ترکه در صورتی که متوفی ورثه ای نداشته باشد، بقیه ماترک به کنسول دولت متبوع متوفی داده می‌شود تا طبق قوانین دولت متبوع خود راجع به آن‌ها عمل نماید. در مورد ترکه متوفای بلاوارث ایرانی گفتیم که در اختیار حکومت اسلامی قرار می‌گیرد.[۶]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 351 قانون امور حسبی

  1. مدیر ترکه پس از انقضای مدت مذکور در ماده ۳۴۳ برای رسیدگی به دعاوی و مطالبات زمان مشخص می‌کند.
  2. اطلاع‌رسانی به ورثه، وصی یا قائم مقام قانونی و کنسول دولت متبوع متوفی (در صورت حضور در محل) انجام می‌شود.
  3. رسیدگی به دعاوی و مطالبات در وقت مقرر آغاز می‌شود.
  4. دیون و تعهدات ثابت متوفی با اجازه دادستان پرداخت می‌شود.
  5. باقی‌مانده اموال بین ورثه، وصی یا قائم مقام قانونی تقسیم می‌شود.
  6. در نبود ورثه، وصی، یا قائم مقام در ایران، تسلیم اموال به کنسول یا نمایندگان سیاسی دولت متبوع متوفی صورت می‌گیرد.

رویه های قضایی

در نظریه مشورتی شماره ۷/۶۵۵ مورخ ۱۳۵۶/۱۲/۲۴ اداره حقوقی قوه قضاییه مقرر شده‌است که با توجه به وظایف اداره حقوقی به نظر می‌رسد که تحویل ماترک اتباع خارجه به کنسول دولت متبوع متوفی باید از طریق اداره حقوقی وزارت دادگستری صورت گیرد. ۱۲۶۲۵۲۰

در نظریه مشورتی شماره ۷/۵۲۰۱ مورخ ۱۳۷۶/۸/۱۲ این سؤال طرح شده‌است که سفارت عراق طی یادداشتی به وزارت امور خارجه اعلام نموده‌است که در مورد نقل و انتقال به جا مانده از درگذشتگان دو کشور که وراث آن‌ها در عراق یا ایران اقامت دارند طبق اصل معامله متقابل مقامات قضایی ایران در مورد اتباع عراقی که در ایران فوت می‌شوند چگونه عمل شود؟ جواب اداره حقوقی قوه قضاییه به این سؤال این گونه بود: با توجه به مواد ۳۲۷ الی ۳۵۹ قانون امور حسبی مقررات ایران اجازه می‌دهد که ترکه اتباع خارجی به وراث یا وصی یا قام مقام آن‌ها و در صورتی که اشخاص مذکور اصلاً نباشند یا به ایران مراجعه نکنند به کنسول یا سایر نمایندگان سیاسی دولت متبوع آن‌ها تسلیم می‌شود؛ بنابراین نیازی به وجود قرارداد و عمل متقابل نیست به اتباع دولت عراق به شرح فوق عمل می‌کنند.[۶]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6320340
  2. سیدمهدی میرداداشی، ولی اله علیزاده و مهدی حسن‌زاده. احوال شخصیه اهل سنت (طلاق، وصیت، ارث، حجر) در مذهب شافعی و حنفی. چاپ 1. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3043892
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6320340
  4. نورمحمد صبری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 1. مساوات، 1399.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6320480
  5. منصور اباذری فومشی. ترمینولوژی حقوق نوین (جلد دوم). چاپ 1. کیان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6568804
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ محمدمجتبی رودیجانی. قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1397.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6650468