جانشینی دولتها در حقوق و تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جانشینی دولتها در حقوق و تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی
عنوانجانشینی دولتها در حقوق و تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی
رشتهحقوق بین الملل عمومی
دانشجومنا کربلایی امینی
استاد راهنمامحسن عبدالهی
استاد مشاورهادی محمودی، میر شهبیز شافع
مقطعدکتری
سال دفاع۱۴۰۰
دانشگاهدانشگاه شهید بهشتی


جانشینی دولتها در حقوق و تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی عنوان رساله ای است که توسط منا کربلایی امینی، با راهنمایی محسن عبدالهی و با مشاوره هادی محمودی و میر شهبیز شافع در سال ۱۴۰۰ و در مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی دفاع گردید.

چکیده

این موضوع که ارتکاب عمل متخلفانه بین المللی هر دولت منجر به ایجاد مسیولیت بین المللی برای همان دولت میشود و دولتِ مسیول ملزم به پاسخگویی و دولتِ آسیب دیده مستحق جبران خواهد بود، مورد پذیرش حقوقدانان قرارگرفته است. اما یکی از چالش بر انگیزترین حالتهایی که در آن، وضعیت حقوق و تعهدات حاصل از مسیولیت با ابهام مواجه میگردد، مربوطه به زمانی است که پدیده جانشینی برای دولتی رخ میدهد. با وقوع جانشینی در جایی که عمل متخلفانه بین المللی قبل از زمان جانشینی ارتکاب یافته است، دو فرض قابل تصوراست: اول؛ دولت سابق مرتکب عمل متخلفانه شده است و ناقض محسوب میشود و"تعهد به جبران" برای او قبل از زمان جانشینی شکل گرفته است. دوم؛ دولت ثالثی مرتکب نقض تعهد بین المللی علیه دولت سابق شده است و دولت سابق قربانی نقض گردیده و در نتیجه آن "حق مطالبه جبران" قبل از وقوع جانشینی، برای دولت سابق پدیدار گشته و او مستحق تقاضای جبران گردیده است. سوالی که در این فروض قابل طرح میباشد این است که آیا این حق یا تکلیف، با وقوع جانشینی محو میشوند یا به دولت جانشین انتقال می یابند؟ و آیا رویکرد غالبی که در پاسخ به این سوال شکل گرفته جوابگوی نیازهای کنونی جامعه بین الملل میباشد؟ باید گفت پاسخ صریح و روشنی برای این سیوال وجود ندارد اما رویکرد غالبی که در این خصوص شکل گرفته است دکترین "عدم جانشینی مطلق" یا "جانشینی منفی" میباشد. بر اساس این رویکرد غالب، در صورت وقوع جانشینی، حقوق دولت آسیب دیده(در فرضی که نقض علیه دولت سابق واقع شده است)و تعهدات دولت مسیول(در فرضی که دولت سابق ناقض بوده است)که پیش از وقوع جانشینی شکل گرفته بوده اند، به دولت جانشین منتقل نخواهند شد. با این اوصاف این رساله به دنبال اثبات این فرضیه است که با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد هر یک از اقسام جانشینی و تفاوتهایی که آنها با یکدیگر دارند، صدور یک راه حل کلی و واحد برای اقسام گوناگون جانشینی نه تنها پایه و اساس منطقی ندارد، بلکه با توجه به بروز حالاتی نظیر رضایت دولت جانشین، توسل به اصل منع دارا شدن نا عادلانه یا ماهیت سرزمینی عمل متخلفانه این دکترین قابل انتقاد و ناکارآمد میباشد. با نگاهی بر واقعیتهای روز نظام حقوق بین الملل و حرکت آن در مسیر انسانی تر شدن و با توجه به مبانی اساسی ای نظیر حفظ حقوق بشر، تامین عدالت، رعایت انصاف و جلوگیری از دارا شدن ناعادلانه می بایست رویکردی متناسب با ویژگیهای خاص اقسام گوناگون جانشینی اتخاذ گردد و تا در نتیجه آن، تا حد ممکن از تضییع حقوق دولت و اشخاص آسیب دیده خودداری شود.

ساختار و فهرست رساله

مقدمه ۲۲ بیان مساله ۲۲ سوالات تحقیق ۲۵ فرضیه های تحقیق ۲۶ سوابق تحقیق ۲۶ روش شناسی تحقیق ۲۸ سازماندهی تحقیق ۲۹ ۱ فصل اول: مفهوم، مبانی و انواع جانشینی و مسیولیت و تبیین آثار و ابعاد مختلف ۳۲ ۱ ۱ مبحث اول: مفاهیم و ارکان جانشینی و مسیولیت ۳۴ ۱ ۱ ۱گفتار اول: مفهوم و مبانی جانشینی دولتها ۳۴ ۱ ۱ ۱ ۱بند اول: مفهوم جانشینی دولتها ۳۵ ۲ ۱ ۱ ۱بند دوم: مبانی شکل گیری جانشینی دولتها ۳۹ ۲ ۱ ۱گفتار دوم: مفهوم و مبانی مسیولیت بین المللی دولتها ۴۲ ۱ ۲ ۱ ۱بند اول: مفهوم مسیولیت بین المللی دولت ۴۲ ۲ ۲ ۱ ۱بند دوم: ارکان مسیولیت بین المللی دولت ۴۵ ۱ ۲ ۲ ۱ ۱الف: قابلیت انتساب ۴۵ ۲ ۲ ۲ ۱ ۱ب: نقض تعهد بین المللی ۴۷ ۲ ۱ مبحث دوم: نظریه های راجع به جانشینی ۴۹ ۱ ۲ ۱گفتاراول: نظریات مبتنی بر استمرار حقوق و تعهدات دولت سابق ۴۹ ۱ ۱ ۲ ۱بند اول: نظریه جانشینی فراگیر ۵۰ ۲ ۱ ۲ ۱بند دوم: نظریه جایگزینی ساختاری یا ارگانیک ۵۱ ۳ ۱ ۲ ۱بند سوم: نظریه استمرار جمعیت ۵۲ ۴ ۱ ۲ ۱بند چهارم: نظریه مبتنی بر حقوق طبیعی ۵۲ ۲ ۲ ۱گفتار دوم: نظریه مبتنی بر عدم تداوم حقوق و تعهدات دولت سابق یا لوح مطهر ۵۳ ۳ ۲ ۱گفتار سوم: رویکرد کنوانسیون های ۱۹۷۸ و ۱۹۸۳ ۵۵ ۳ ۱ مبحث سوم: انواع جانشینی و مسیولیت ۵۶ ۱ ۳ ۱گفتار اول: انواع ومصادیق جانشینی ۵۷ ۱ ۱ ۳ ۱بند اول: جانشینی دولت–جانشینی حکومت ۵۷ ۲ ۱ ۳ ۱بند دوم: جانشینی تام–جانشینی ناقص ۵۸ ۳ ۱ ۳ ۱بند سوم: مصادیق جانشینی بر اساس شکل وقوع آن ۵۸ ۱ ۳ ۱ ۳ ۱الف:مصادیق حصری جانشینی در صورت عدم استمرار حیات دولت سابق پس از جانشینی ۵۸ ۱ ۱ ۳ ۱ ۳ ۱الف–۱: تجزیه یا فروپاشی ۵۸ ۲ ۱ ۳ ۱ ۳ ۱الف–۲: وحدت ۵۹ ۳ ۱ ۳ ۱ ۳ ۱الف–۳: انضمام یا الحاق ۶۰ ۲ ۳ ۱ ۳ ۱ب: مصادیق حصری جانشینی در صورت استمرار حیات دولت سابق پس از جانشینی ۶۱ ۱ ۲ ۳ ۱ ۳ ۱ب–۱: انتقال و واگذاری ۶۱ ۲ ۲ ۳ ۱ ۳ ۱ب–۲: جدایی ۶۲ ۳ ۲ ۳ ۱ ۳ ۱ب–۳: استعمار زدایی(دولت تازه استقلال یافته) ۶۴ ۲ ۳ ۱گفتار دوم: انواع مسیولیت ۶۵ ۱ ۲ ۳ ۱بند اول: مسیولیت مستقل یا شخصی ۶۵ ۲ ۲ ۳ ۱بند دوم: مسیولیت اشتقاقی یا مسیولیت در رفتار جمعی یا مشترک ۶۶ ۳ ۲ ۳ ۱بند سوم: مسیولیت اشتراکی ۶۸ ۴ ۱مبحث چهارم: آثار جانشینی در حوزه های مختلف و تبیین خلاء موجود ۶۸ ۱ ۴ ۱گفتار اول: جانشینی بر معاهدات ۷۰ ۲ ۴ ۱گفتار دوم: جانشینی بر اموال، دیون و مطالبات و اسناد ۷۱ ۳ ۴ ۱گفتار سوم: جانشینی بر تابعیت اشخاص ۷۳ ۴ ۴ ۱گفتار چهارم: جانشینی دولتها در پرتو مسیولیت بین المللی دولتها ۷۶ ۲ فصل دوم: نقد رویکرد غالب : به سوی رویکرد کارآمد و جانشینی متناسب ۸۱ ۱ ۲مبحث اول: دکترین جانشینی منفی یا عدم جانشینی مطلق ۸۵ ۱ ۱ ۲گفتار اول: مفهوم جانشینی منفی ۸۶ ۲ ۱ ۲گفتار دوم: استدلال های موافقان جانشینی منفی ۹۲ ۱ ۲ ۱ ۲بند اول: شخصی انگاری عمل متخلفانه بین المللی به استناد حقوق خصوصی ۹۳ ۲ ۲ ۱ ۲بند دوم: استقلال و برابری دولتها ۱۰۲ ۲ ۲مبحث دوم: ارزیابی لزوم اتخاذ رویکرد متعادل ۱۰۷ ۱ ۲ ۲گفتار اول: لزوم تحول رویکرد غالب بر مبنای اصول و عناصر نظری و تیوریک ۱۰۹ ۱ ۱ ۲ ۲بند اول : عدالت و انصاف ۱۱۱ ۱ ۱ ۱ ۲ ۲الف– عدالت به مثابه هدف حقوق بین الملل ۱۱۱ ۲ ۱ ۱ ۲ ۲ب– نظریه های عدالت ۱۱۵ ۱ ۲ ۱ ۱ ۲ ۲ب–۱– عدالت به مثابه انصاف ۱۱۹ ۲ ۲ ۱ ۱ ۲ ۲ب–۲–نظریه عدالت استحقاقی ۱۲۲ ۳ ۱ ۱ ۲ ۲ج– انصاف و کارکرد و تاثیر آن در رفع خلاء حقوقی ۱۲۴ ۴ ۱ ۱ ۲ ۲د– رابطه انصاف با عدالت ۱۲۹ ۲ ۱ ۲ ۲بند دوم : اصل منع دارا شدن ناعادلانه ۱۳۳ ۲ ۲ ۲گفتار دوم: لزوم تحول رویکرد غالب بر مبنای عوامل عینی و عملی ۱۳۷ ۱ ۲ ۲ ۲بند اول : لزوم تحول بر مبنای انسانی شدن حقوق بین الملل و نقش بشر در حقوق بین الملل ۱۳۹ ۱ ۱ ۲ ۲ ۲الف– انسانی شدن حقوق بین الملل و انعکاس آن در منشور ملل متحد ۱۴۳ ۲ ۱ ۲ ۲ ۲ب– محوریت فرد انسانی و حمایت از حقوق او ۱۴۴ ۲ ۲ ۲ ۲بند دوم: عامل سرزمین و جمعیت ۱۵۰ ۳ ۲ ۲ ۲بند سوم: عامل به کارگیری تام نهادی از دولت سابق در دولت جانشین ۱۵۴ ۳ ۲جمع بندی ۱۵۵ ۳ فصل سوم: انعکاس رابطه جانشینی دولتها با مسیولیت بین المللی، در وقایع و نمونه ها در گذر زمان ۱۵۹ ۱ ۳مبحث اول: انعکاس جانشینی دولتها در حقوق و تعهدات حاصل از مسیولیت بین المللی در "جانشینی کامل" ۱۶۴ ۱ ۱ ۳گفتار اول: تجزیه یا فروپاشی ۱۶۴ ۱ ۱ ۱ ۳بند اول: آثار جانشینی در تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی در تجزیه دولتها ۱۶۷ ۱ ۱ ۱ ۱ ۳الف– پادشاهی وستفالیا (۱۸۱۳) ۱۶۷ ۲ ۱ ۱ ۱ ۳ب– اتحادیه کلمبیا (۱۸۲۹–۱۸۳۱) ۱۶۸ ۳ ۱ ۱ ۱ ۳ج– پادشاهی اطریش–مجارستان (۱۹۱۸) ۱۶۹ ۴ ۱ ۱ ۱ ۳د– جمهوری عربی متحده (۱۹۶۱) ۱۷۱ ۵ ۱ ۱ ۱ ۳ه– جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگوسلاوی (۱۹۹۱–۱۹۹۲) ۱۷۳ ۶ ۱ ۱ ۱ ۳و– تجزیه چکسلواکی (۱۹۹۲) ۱۷۸ ۲ ۱ ۱ ۳بند دوم: آثار جانشینی دولتها در حقوق ناشی از مسیولیت بین المللی در تجزیه دولتها ۱۸۱ ۱ ۲ ۱ ۱ ۳الف– جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگوسلاوی (۱۹۹۱–۱۹۹۲) ۱۸۲ ۲ ۲ ۱ ۱ ۳ب– چکسلواکی ۱۸۰ ۲ ۱ ۳گفتار دوم: وحدت ۱۸۵ ۱ ۲ ۱ ۳بند اول: آثار جانشینی در تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی در وحدت دولتها ۱۸۷ ۱ ۱ ۲ ۱ ۳الف– جمهوری عربی متحده (۱۹۵۸) ۱۸۷ ۲ ۱ ۲ ۱ ۳ب– ویتنام (۱۹۷۵) ۱۸۹ ۲ ۲ ۱ ۳بند دوم: آثار جانشینی در حقوق ناشی از مسیولیت بین المللی در وحدت دولتها ۱۹۰ ۱ ۲ ۲ ۱ ۳الف– جمهوری عربی متحده (۱۹۵۸) ۱۹۰ ۳ ۱ ۳گفتار سوم: انضمام یا الحاق ۱۹۲ ۱ ۳ ۱ ۳بند اول: آثار جانشینی در تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی در انضمام ۱۹۳ ۱ ۱ ۳ ۱ ۳الف– وحدت ایتالیا(۱۸۶۰–۱۸۶۱) ۱۹۳ ۲ ۱ ۳ ۱ ۳ب– برمه(۱۸۸۶) ۱۹۶ ۳ ۱ ۳ ۱ ۳ج– ماداگاسکار(۱۸۹۶) ۱۹۷ ۴ ۱ ۳ ۱ ۳د– الحاق هاوایی به ایالات متحده(۱۸۹۸) ۱۹۹ ۵ ۱ ۳ ۱ ۳ه– جمهوری بویر آفریقای جنوبی(۱۹۰۲) ۲۰۲ ۶ ۱ ۳ ۱ ۳و– الحاق جمهوری دموکراتیک آلمان به جمهوری فدرال آلمان (۱۹۹۰) ۲۰۵ ۲ ۳مبحث دوم: انعکاس جانشینی در حقوق و تعهدات حاصل از مسیولیت بین المللی در نمونه های "جانشینی نسبی دولتها" ۲۰۷ ۱ ۲ ۳گفتار اول: انتقال یا واگذاری ۲۰۹ ۱ ۱ ۲ ۳بند اول: آثار جانشینی در تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی در انتقال ۲۱۰ ۱ ۱ ۱ ۲ ۳الف– انتقال کرت از دولت عثمانی به یونان (۱۹۱۳) ۲۱۰ ۲ ۱ ۱ ۲ ۳ب– انتقال بیسارابیا از روسیه به رومانی (۱۹۱۸) ۲۱۳ ۳ ۱ ۱ ۲ ۳ج– انتقال آلزاس لورن از آلمان به فرانسه (۱۹۱۹) ۲۱۵ ۴ ۱ ۱ ۲ ۳د– انتقال ترانسیلوانیا از پادشاهی اطریش–مجارستان به رومانی(۱۹۲۰) ۲۱۶ ۲ ۲ ۳گفتار دوم: جدایی ۲۱۸ ۱ ۲ ۲ ۳بند اول: آثار جانشینی در تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی در جدایی ۲۲۰ ۱ ۱ ۲ ۲ ۳الف– جدایی هلند از فرانسه (۱۸۱۵) ۲۲۱ ۲ ۱ ۲ ۲ ۳ب– جدایی بلژیک از هلند (۱۸۳۰) ۲۲۲ ۳ ۱ ۲ ۲ ۳ج– پاناما (۱۹۰۳) ۲۲۴ ۴ ۱ ۲ ۲ ۳د– لهستان (۱۹۱۸) ۲۲۴ ۵ ۱ ۲ ۲ ۳و– اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱) ۲۲۶ ۶ ۱ ۲ ۲ ۳ه– جدایی مونته نگرو از صربستان (۲۰۰۶) ۲۲۹ ۲ ۲ ۲ ۳بند دوم: آثار جانشینی در حقوق ناشی از مسیولیت بین المللی در جدایی ۲۳۵ ۱ ۲ ۲ ۲ ۳الف– اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱) ۲۳۵ ۲ ۲ ۲ ۲ ۳ب– پاکستان (۱۹۴۷) ۲۳۶ ۳ ۲ ۳گفتار سوم: استقلال یا رهایی از استعمار ۲۳۷ ۱ ۳ ۲ ۳بند اول: آثار جانشینی در تعهدات ناشی از مسیولیت بین المللی درر مورد دولتهای تازه استقلال یافته ۲۴۰ ۱ ۱ ۳ ۲ ۳الف– هند (۱۹۴۷) ۲۴۰ ۲ ۱ ۳ ۲ ۳ب– اندونزی (۱۹۴۹) ۲۴۱ ۳ ۱ ۳ ۲ ۳ج– قرارداد صلح ژاپن با اندونزی و مالزی و سنگاپور بعد از جنگ جهانی دوم (۱۹۵۸) ۲۴۳ ۴ ۱ ۳ ۲ ۳د– کنگو (۱۹۶۰) ۲۴۴ ۵ ۱ ۳ ۲ ۳ه– نامیبیا (۱۹۹۰) ۲۴۶ ۲ ۳ ۲ ۳بند دوم: آثار جانشینی در حقوق ناشی از مسیولیت بین المللی در مورد دولتهای تازه استقلال یافته ۲۴۹ ۱ ۲ ۳ ۲ ۳الف– استقلال نایورو (۱۹۶۸) ۲۴۹ ۲ ۲ ۳ ۲ ۳ب– نامیبیا (۱۹۹۰) ۲۵۱ ۳ ۳جمع بندی فصل سوم ۲۵۵ ۴ نتیجه گیری ۲۵۷ ۵ فهرست منابع ۲۶۶ ۶ ضمایم ۲۸۲

کلیدواژه ها

  • مسیوولیت بین المللی
  • جانشینی
  • عدم جانشینی
  • حقوق و تعهدات