رای دادگاه درباره اعتراض ثالث به تاریخ شروع حجر (دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۸۰۱۳۱۵)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۸۰۱۳۱۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۱۰/۱۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعاعتراض ثالث به تاریخ شروع حجر
قاضیعزت اله امانی شلمزاری
کریمی
موسوی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره اعتراض ثالث به تاریخ شروع حجر: اعتراض ثالث درخصوص تعیین تاریخ شروع حجر قابلیت استماع و پذیرش را دارد و لازم نیست اعتراض به حکم حجر صادره باشد تا در قالب اعتراض ثالث پذیرفته شود.

رأی دادگاه بدوی

درخصوص دعوی آقای م.غ. با وکالت آقایان ح.ص. و و.خ. به طرفیت آقایان و خانم ح.، الف.، ع.، م. همگی غ. به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه ۱۰۳۵ مورخ ۱۳۸۰/۷/۲۴ در پرونده کلاسه ۸۰/۲۲۶/۵۳۱ برابر پرونده متضمن دادنامه معترض‬ عنه شعبه سوم دادسرای اداره سرپرستی تهران درخواست حجر آقای ح.غ. (مورث طرفین این پرونده) را نموده است و نظریه پزشکی قانونی ۲۰۹۱۲/۳۱/۱ مورخ ۱۳۸۰/۵/۱۴ که پس از معاینه نامبرده اعلام نموده: درحال حاضر دچار اختلال حواس است و قادر به اداره امور خود نمی باشد تاریخ شروع اختلال حواس با توجه به مسیر تدریجی آن به طور دقیق معلوم نیست. دادگاه نیز پس از تشکیل جلسه دادرسی حکم حجر وی را صادر و درخصوص تاریخ شروع حجر به علت معلوم نبودن تاریخ شروع آن دادگاه اظهارنظر ننموده است و طبق صدر ماده ۷۰ قانون امور حسبی اثر حجر از تاریخ قطعیت حکم می باشد. خواهان معترض ثالث در قالب اعتراض ثالث به دادنامه مذکور نه تنها اعتراض به حکم حجر ندارد بلکه خواسته وی تعیین تاریخ شروع حجر از سال ۱۳۷۴ می باشد که این موضوع در متن دادخواست و صورت جلسات و لوایح مندرج در پرونده منعکس می باشد. با عنایت به مواد ۴۱۷ الی ۴۲۵ قانون آئین دادرسی مدنی که از قوانین آمره است اعتراض ثالث در صورتی مورد پذیرش واقع می گردد که از صدور رأی صادره به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و درصورتی که اعتراض ثالث وارد تشخیص داده شود آن حکم نقض خواهد شد و در مانحن فیه خواهان معترض ثالث به حکم حجر صادره مرحوم پدرش نه تنها اعتراض ندارد بلکه مدعی استمرار حجر از سال ۱۳۷۴ می باشد و به حقوق خواهان دعوی معترض ثالث از صدور حکم حجر خللی وارد نیامده است لذا دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت استماع ندارد و دادگاه به استناد ماده ۲ قانون آئین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام می نماید. رأی دادگاه ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۴۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران- موسوی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۹۶۰۰۹۷۰ مورخه ۱۳۹۳/۷/۲۹ صادره از شعبه ۴۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر قرار عدم استماع دعوی تجدیدنظرخواه م.غ. با وکالت ح.ص. به‬ خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره ۱۰۳۵ مورخه ۱۳۸۰/۷/۲۴ در پرونده ۸۰/۲۲۶/۵۳۱ اشعار دارد مخالف قانون و مقررات موضوعه و مدارک ابرازی بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد و مستوجب نقض آن می باشد زیرا که اولا تصرفات و معاملات اشخاص محجور در اموال خود ممنوع بوده بنابراین تعیین تاریخ شروع حجر از این حیث مؤثر در مقام بوده و اشخاصی که ذی نفع در این موضوع می باشند می توانند به‬ عنوان شخص ثالث نسبت به حکم صادره در رابطه با حجر مبادرت به اعتراض ثالث نمایند که در مانحن فیه تجدیدنظرخواه با طرح این ادعا که تاریخ شروع محجوریت مورث وی مربوط به سال ۱۳۷۵ و قبل از تفویض وکالتنامه های رسمی صورت گرفته بوده دعوی خود را برابر مقررات درخواست نموده و محکمه بنا بر حکم مقرر در ماده ۳ از قانون آئین دادرسی مدنی مکلف بوده است که با ورود در ماهیت نفیا یا اثباتا در مورد پذیرش یا عدم پذیرش دعوی مطروحه اظهارنظر نماید که دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش و استماع را دارد ثانیا قرار عدم استماع دعوی موضوع ماده ۲ قانون آئین دادرسی مدنی ناظر به مواردی می باشد که دعوی برابر مقررات مطروحه درخواست شده باشد که در دوسیه مطمح نظر آنچه مبنای اعتراض بوده همانا عدم تعیین تاریخ شروع حجر بوده که دارای اثر قانونی بوده و قابلیت اجابت را دارد از اینرو دادگاه با قبول لایحه اعتراضیه و با استناد به قسمت آخر از ماده ۳۵۳ از قانون مرقوم ضمن نقض دادنامه معترض‬ عنه پرونده را جهت ادامه رسیدگی و اظهارنظر ماهیتی به دادگاه نخستین اعاده می نماید. رأی صادره حضوری و قطعی است.

رئیس و مستشار دادگاه شعبه ۱۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران

امانی شلمزاری- کریمی

مواد مرتبط

جستارهای وابسته