رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادله اثبات در دعوی احراز حجر
شماره دادنامه | ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۱۰۰۲۲۴ |
---|---|
تاریخ دادنامه | ۱۳۹۵/۰۴/۲۸ |
نوع رأی | رأی شعبه |
نوع مرجع | شعبه دیوان عالی کشور |
شعبه | انتقالی |
گروه رأی | رای حقوقی |
موضوع | ادله اثبات در دعوی احراز حجر |
قاضی | حسن غفار پور رسول شاملو |
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادله اثبات در دعوی احراز حجر: از آنجا که صدور حکم به حجر در حقوق طرفین و افراد ثالث مؤثر است، دادگاه ها مکلف اند پیرامون حجر تحقیقات وسیع انجام دهند و محاکم در این باره مبسوط الید هستند تا در مورد کشف حقیقت هر گونه تحقیقی را انجام دهند اما تشخیص کمیسیون علمی روانپزشکی در دعاوی مربوط به اثبات حجر، نسبت به ادله دیگر دارای اولویت است.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده
در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۲۵ خانم ن. ق.ن. عروس آقای ر.الف. ح.ز. ب. از واحد سرپرستی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اردبیل بمنظور حفظ حقوق صغیر بنام ص. ح.ز. بجهت عدم توانائی و کهولت سن جد پدری و ولی قهری او در اداره امور مالی درخواست رسیدگی و صدور حکم حجر نموده است - دادیار امور سرپرستی آقای ر.الف. ح.ز. را به پزشکی قانونی استان اردبیل معرفی نموده پاسخ حاکیست نامبرده- بدلیل کاهش توانائی های ذهنی و شناختی از مصادیق سفاهت قادر به اداره امور مالی خویش نمیباشد و تاریخ شروع آنرا از تاریخ ۹۳/۱/۳۰ که تاریخ معاینه در کمیسیون بدوی بوده اعلام داشته در تاریخ ۹۴/۱۰/۱۶ اداره سرپرستی دادسرای عمومی اردبیل پرونده را جهت سیر مراحل قانونی بدادگاههای عمومی حقوقی ارسال نموده رسیدگی به شعبه یازدهم ارجاع شده یک نسخه دادخواست صدور حکم حجر نیز با امضاء ن. ق.ن. فرزند و. ( برگ ۱۱ ) پیوست پرونده است - شعبه مرجوع الیه دستور احضار بیمار را جهت اختبار صادر نموده لکن بعلت منعکس در پرونده مصاحبه با وی را مأمورین واحد خدمات قضائی دادگستری اردبیل انجام داده اند و چنین گزارش نموده اند : به همه سئوالات جواب درست دادند و بنظر میرسد برای انجام خرید روزانه و یا برداشت و پرداخت پول به حساب خود از طریق دفترچه حساب بانکی مشکلی ن. شته باشد ; دادگاه دستور ابلاغ نتیجه تحقیقات را داده در تاریخ ۱۳۹۴/۱۲/۳ آقای ر.الف. ح.ز. ب. آقایان ج. و م. الف. را بعنوان وکلای خود معرفی نموده و آنان لایحه شماره ... - ۹۴/۱۲/۹ را پیوست پرونده نموده اند در تاریخ ۱۳۹۴/۱۲/۹ دادگاه از شخص ر.الف. ح.ز. ب. که باتفاق وکلای خود در جلسه حاضر بوده تحقیق نموده و با وی مصاحبه و اختبار انجام داده است و به سئوالات دادگاه پاسخ داده وگفته است ... من سکته کرده ام ولی عقلم سالم است . ; سپس به شرح دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۴۰۴۱۰۲۱۲۱- ۱۳۹۴/۱۲/۱۲ دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و با استدلالی که بعمل آورده است خواسته خواهان را غیر موجه تشخیص و حکم به بطلان آن صادر و اعلام داشته با ابلاغ دادنامه صادره خانم ن. ق.ن. فرزند و. از آن تجدیدنظرخواهی کرده است - شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان اردبیل پس از رسیدگی مجدد بر حسب دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۴۰۳۷۰۰۱۹۰ - ۱۳۹۵/۲/۱۸ با رد تجدیدنظرخواهی رأی دادگاه نخستین را تأیید نموده است - دادنامه صادره در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۲۲ بخانم ن. ق.ن. ابلاغ شده و مشارالیها در مورخه ۱۳۹۵/۳/۶ مبادرت به فرجام خواهی نموده است ما حصل درخواست فرجامخواه اینستکه به دلایل و مدارک استنادی توجه نشده جد پدری و ولی قهری دارای ۸۶ سال سن میباشد با سابقه سکته های متعدد مغزی و تنگی نخاعی و کاهش شنوائی و توانائی ذهنی و شناختی قدرت اداره امول مالی خود و مولی علیه را ندارد و از جهت جسمی تحت درمان میباشد و از جهت تصمیم گیری استقلال ندارد - برخی اقدامات که باسم آقای ر.الف. ح.ز. انجام شده و یا در حال انجام است تضییع کننده حقوق مسلم فرزندم می باشد که اگر مجبور نبود و تحت تأثیر دیگران نبود چنین اقداماتی انجام نمی دادند دادگاههای نخستین و تجدیدنظر درخواست صدور حکم حجر را نپذیرفتند و آنرا رد کردند در حالیکه موضوع امر کاملا فنی و علمی است و نظریات متعدد پزشکی قانونی که با قطع و یقین بر عدم توانائی ذهنی آقای ر.الف. ح.ز. اعلام نظر کرده اند تردیدی در محجوریت وی وجود ندارد حداقل هشت پزشک متخصص و در دو مرحله بدوی و تجدیدنظر در مورد وضعیت ذهنی آقای ر.الف. ح.ز. اظهار نظر نموده اند این دلیل علمی به ا ندازه گزارش مرجع انتظامی و یا رؤیت ساده قاضی بدوی ارزش ندارد بعلاوه جلسه مصاحبه با آقای ر.الف. ح.ز. در غیاب اینجانب بوده و در حضور طرفین انجام نشده تا اینجانب نیز محجوریت نامبرده را ثابت نمایم آقای ر.الف. ح.ز. دادخواست خلع ید علیه اینجانب و دخترم از واحد آپارتمانی متعلق به مرحوم شوهرم که بعد از فوت ایشان در آن سکنی داشتیم داده اند و حکم تخلیه و خلع ید مشاعی صادر گردید و ناچار شدیم محل دیگری اجاره نمائیم - تمام هزینه زندگی دخترم توسط اینجانب تأمین میگردد و از زمان فوت شوهرم دیناری توسط آقای ر.الف. ح.ز. از بابت هزینه های ایشان پرداخت نشده در حالیکه از حساب دخترم برداشت شده است در پایان تقاضای نقض دادنامه فرجام خواسته را نموده است دفتر دادگاه تبادل لوایح نموده و با وصول پاسخ کتبی وکلای فرجام خوانده اجمالا مبنی بر ابرام دادنامه فرجام خواسته پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاده رسیدگی در دستور کار این شعبه قرار گرفته است تفصیل لوایح فرجامی طرفین هنگام شور قرائت می شود هر چند لایحه وکلای فرجام خوانده بلحاظ عدم ابطال تمبر روی وکالت نامه مرحله فرجامی قابل ترتیب اثر نیست ۰ هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای رسول شاملو عضو ممیز و ملاحظه محتویات پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد: