نظریه شماره 7/99/946 مورخ 1399/07/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره احاله پرونده اشخاص ماده ۳۰۸ ق.آ.د.ک از شهرستان مرکز استان به دادسرای محل جرم

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/99/946
شماره نظریه۷/۹۹/۹۴۶
شماره پرونده۹۹-۱۶۸-۹۴۶ ک
تاریخ نظریه۱۳۹۹/۰۷/۲۳
موضوع نظریهآیین دادرسی کیفری
محور نظریهاحاله

چکیده نظریه شماره 7/99/946 مورخ 1399/07/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره احاله پرونده اشخاص ماده ۳۰۸ ق.آ.د.ک از شهرستان مرکز استان به دادسرای محل جرم:احاله پرونده مقامات و اشخاص مذکور در ماده ۳۰۸ قانون آیین دادرسی کیفری از شهرستان مرکز استان به دادسرا یا دادگاه محل وقوع جرم موجه نیست.

استعلام

درباره ی اشخاص مصرح در ماده ۳۰۸ قانون آیین دادرسی کیفری در صورتی که به اعتبار شخص مستند به ماده اخیرالذکر از دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان به دادسرای مرکز استان قرار عدم صلاحیت صادر شود.

۱-آیا دادسرای اخیر با وجود پذیرش صلاحیت خود می تواند به استناد بندهای الف و ب قانون یاد شده درخواست احاله به دادسرای شهرستان یا محل وقوع جرم نماید؟ به عبارتی آیا احاله درباره اشخاص ماده ۳۰۸ قانون مذکور از دادسرای مرکز استان به دادسرای شهرستان امکان پذیر است؟

۲- درفرضی که درخواست احاله مورد موافقت شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان قرار گیرد تکلیف دادسرای محل وقوع جرم که صلاحیت ذاتی برای تعقیب و تحقیق ندارد چیست؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱- اولا، مفاد ماده ۳۰۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ استثنایی بر اصل صلاحیت دادگاه محل وقوع جرم است؛ بنابراین ناظر به صلاحیت محلی است نه ذاتی.

ثانیا، احاله پرونده مقامات و اشخاص مذکور در ماده ۳۰۸ قانون آیین دادرسی کیفری از شهرستان مرکز استان به دادسرا یا دادگاه محل وقوع جرم با فلسفه وضع ماده یادشده منافات دارد و نقض غرض است؛بنابراین موجه نیست.

۲- هرچند با توجه به پاسخ ارائه شده برای سؤال اول، پاسخ به این سوال منتفی است، با این وصف در فرض استعلام، مرجع تالی (دادسرا) مکلف به تبعیت از تصمیم دادگاه عالی (دادگاه تجدید نظر استان) در امر صلاحیت است.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته