شرط صفت

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

صفت در لغت، به معنای وصف، بیان حال و چگونگی می باشد،[۱] و شرط صفت عبارت است از شرط راجعه به کیفیت یا کمیت مورد معامله.[۲] مقدار و کمیت که به عنوان وصف کالا در نظر گرفته می‌شوند؛ ممکن است دارای اجزایی باشند که در برابر اجزای عوض قرار می‌گیرند.[۳] مطابق قانون مدنی، هرگاه شرطی که در ضمن عقد شده‌ است، شرط صفت باشد و معلوم شود آن صفت موجود نیست کسی که شرط به نفع او شده‌ است خیار فسخ خواهد داشت.[۴]

مواد مرتبط

مصادیق

  • در صورتی که زوج با بستن لوله‌های تولید اسپرم، موجبات باروری را از خود سلب می‌نماید؛ زوجه ممکن است با حصول شرایط لازم بتواند با استناد به خیار تدلیس یا خیار تخلف از شرط بنایی، مبادرت به فسخ نکاح نماید.[۶]
  • اگر در مورد مبیعی که عین معین است؛ وصف مخصوصی ذکر شده باشد و به هنگام عقد معلوم گردد آن شیء، فاقد وصف مورد نظر بوده؛ و ایجاد آن وصف در همان موقع امکان پذیر نباشد؛ در این صورت خریدار، حق فسخ معامله را خواهد داشت، لاضرر را مبنای چنین حق فسخی دانسته‌اند.[۷]

قلمرو

اگر شرط صفت، فعل یا نتیجه، نامقدور باشد؛ در این صورت شرط مزبور باطل است.[۸]

در رویه قضایی

ضمانت اجرا

حق فسخ، مختص معاملاتی است که در آن، موضوع قرارداد، عین معین باشد؛ در غیر این صورت جبران زیان ناروا، از طرق دیگری هم امکان پذیر است.[۹]

اسقاط شرط صفت

قانونگذار، در رابطه با قابل اسقاط بودن یا نبودن شرط صفت، ساکت است.[۱۰] در خصوص اسقاط شرط صفت، دیدگاه‌های مختلفی بین حقوقدانان وجود دارد: بر اساس یک دیدگاه، شرط فعل و شرط صفت، قابل اسقاط نیست،[۱۱] شرط صفت قابل اسقاط نیست؛ زیرا وصف مزبور، باید حین عقد وجود داشته باشد و در صورت فقدان آن، عقد اصلی قابل فسخ است؛ نه شرط ضمن آن عقد،[۱۲] و حتی در موردی که مبیع، فاقد وصف شرط شده باشد و مشتری نیز به وضعیت مزبور رضایت دهد؛ نمی‌توان گفت که شرط صفت، قابل اسقاط است.[۱۳] مطابق نظر یکی دیگر از حقوقدانان، ممکن است تصور گردد که شرط صفت، قابل اسقاط نیست؛ لیکن در صورت فقدان وصف مزبور، مشروطٌ علیه می‌تواند از حق فسخ خود بگذرد، اما نباید از نظر دور داشت؛ که اسقاط اثر شرط، به منزله اسقاط خود شرط بوده و در نتیجه شرط صفت را نیز می‌توان اسقاط نمود.[۱۴]

مقالات مرتبط

جستارهای وابسته

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2108632
  2. ماده ۲۳۴ قانون مدنی
  3. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شروط ضمن عقد). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 28120
  4. ماده ۲۳۵ قانون مدنی
  5. علیرضا پوراسماعیلی. توسعه یا تضییق عیوب موجب فسخ نکاح و استصناع. فصلنامه تخصصی حقوق اسلامی (فقه و حقوق سابق) شماره 31 زمستان 1390، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5015364
  6. عبدالرسول دیانی. حقوق خانواده (ازدواج و انحلال آن). چاپ 1. میزان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1052824
  7. محمدکاظم مهتاب پور، افروز صمدی و راضیه آرمین. آموزه‌های حقوق مدنی تعهدات. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3594220
  8. محمدکاظم مهتاب پور، افروز صمدی و راضیه آرمین. آموزه‌های حقوق مدنی تعهدات. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3593752
  9. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد سوم) (قواعد عمومی قراردادها، آثار قرارداد در رابطه دو طرف و نسبت به اشخاص ثالث)). چاپ 3. شرکت سهامی انتشار، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2913884
  10. علی عباس حیاتی. حقوق مدنی (جلد سوم) (قواعد عمومی قراردادها). چاپ 1. میزان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4646408
  11. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 81616
  12. علی عباس حیاتی. حقوق مدنی (جلد سوم) (قواعد عمومی قراردادها). چاپ 1. میزان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4646408
  13. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شروط ضمن عقد). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 28608
  14. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد سوم) (قواعد عمومی قراردادها، آثار قرارداد در رابطه دو طرف و نسبت به اشخاص ثالث)). چاپ 3. شرکت سهامی انتشار، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2914004